نازنین بنیادی، زندگی، بازیگری و حقوق بشر

اگر نازنین بنیادی را نمی شناسید، به زودی او را خواهید شناخت. بنیادی 35 ساله، بازیگر و فعال ایرانی بریتانیایی خیلی زود توانست در صنعت فیلم و سینما نامی برای خود دست و پا کند. او پس از بازی در نقش دوم در بسیاری از فیلم های بزرگ هالیوودی، از جمله “مرد آهنی”، “جنگ چارلی ویلسون”، به سریال کمدی “آشنایی با مادر” از شبکه CBS پیوست. بنیادی در فصل ششم این سریال در نقش نورا، معشوقه بارنی استینسون با بازی نیل پاتریک هریس را آغاز کرد. او همچنین در فصل سوم سریال سرزمین مادری در نقش تحلیلگر سازمان سیا به نام فرح شیرازی به ایفای نقش پرداخت. امسال اما برای بنیادی سالی متفاوت است زیرا در بازسازی فیلم تاریخی بن هور با کارگردانی تیمور بکمامتف بازی کرده و به عنوان نقش اول زن، در کنار جک هیوستون، مورگان فریمن و توبی کِبِل، نقش اِستِر را بازی می کند. 

فرستنده : آقای علی تبریزی

اما فعالیت های بنیادی به دنیای بازیگری منحصر نمی شود. او زمان زیادی از وقت خود را صرف کارهای حقوق بشری، با نگاهی ویژه به سرزمین مادری خود، ایران، می کند. سازمان عفو بین الملل با اعطای نشان حقوق بشر، تلاش های او را به عنوان یک فعال مورد ستایش قرار داد. او همچنین سال ها سخنگوی سازمان عفو بین الملل شاخه امریکا بوده است. ایران وایر با نازنین بنیادی درباره حرفه اش، چه به عنوان بازیگر و چه به عنوان فعال، دوران کودکی در ایران و انگلستان و فیلم سینمایی بعدی او، “بن هور” به گفتگو پرداخت.

 

“بن هور” امسال اکران می شود. فیلمبرداری به پایان رسیده؟ چه تاریخی اکران می شود؟
بله، فیلمبرداری بن هور چند ماه پیش به پایان رسیده و هم اکنون در مراحل پس از تولید هستیم. فیلمبرداری این فیلم حماسی در رم و ماترا، در ایتالیا – که پنج ماه طول کشید – تجربه ای جادویی بود. داستان، درباره رستگاری و بخشش است؛ موضوعی که آن را جهانی کرده، و با توجه به وضع جهان در دوران معاصر، بسیار به موقع است. این فیلم، در ماه آگوست امسال، 2016، اکران می شود.
بازیگری را چه زمانی آغاز کردی؟ فکر می کنی چرا چنین موفقیتی را به دست آورده ای؟
من در سال 2006 بازیگری را شروع کردم. به شدت احساس می کردم که موفقیت ترکیبی از فرصت و آمادگی است. من ذاتا آدم سختکوشی هستم. زمانی که به چیزی متعهد می شوم، فقط آن را می بینم. من یک سال زمان گذاشتم تا ثابت کنم که می توانم به عنوان یک بازیگر زندگی کنم. 9 ماه زمان برد تا عضو انجمن بازیگران سینما و تلویزیون بشوم – عضویتی که برای کسانی که می خواهند در صنعت فیلم و تلویزیون امریکا به صورت حرفه ای مشغول به کار بشوند، ضروری است. من این شانش فوق العاده را داشتم که در سریال کمدی “آشنایی با مادر”، و در سریال درام “سرزمین مادری”، تجربه های زیادی کسب کنم. هنگامی که نقش استر در بن هور را به دست آوردم، انگار داشتم خواب می دیدم. همیشه می خواستم در فیلمی بازی کنم که موضوع حماسی داشته باشد و در دوران باستان رخ بدهد. این، اتفاقی بود که در لیست آرزوهای من قرار داشت.
همیشه دوست داشتی بازیگر باشی؟ در لندن تحصیل کردی درست است؟ خویشاوندی داشتی که در وارد شدن به این صنعت، منبع الهام تو باشد؟
نه هیچکدام از اقوام من در این هنر نبودند. اما از آنجایی که در لندن  بزرگ شدم، در نمایش های دبیرستانی بسیار زیادی بازی کردم. من ویولون، رکوردر، سازهای الکتریک و پیانو می‌نوازم. برای چند سال، دوره های باله و اسکیت روی یخ را گذراندم. به دانشگاه هم رفتم و با نمره های خوبی فارغ التحصیل شدم، اما هنر، نسبت به علوم طبیعی و علوم انسانی، همیشه برای من احساس طبیعی تر و غریزی تری به من می داد. همچنین اصرار عجیبی داشتم به اینکه شغلی را دنبال کنم که به انسان های دیگر کمک کنم، به همین دلیل بعد از دوران دبیرستان تصمیم گرفتم پزشکی را دنبال کنم. من از دانشگاه کالیفرنیا، ایروین، در رشته زیست شناسی فارغ التحصیل شدم، آن هم فقط برای اینکه متوجه بشوم که شغل حقیقی من، هنرهای نمایشی است. بنابراین، درواقع شغل بازیگری را دیرتر از بیشتر افراد حاضر در این حرفه شروع کردم. در سال 2009، دوره درام معاصر را در آکادمی هنرهای دراماتیک لندن آغاز کردم و از زمانی که این شغل برایم شروع شد، به طور مداوم به تحصیل بازیگری پرداختم.
تو در طول انقلاب اسلامی سال 57 در ایران متولد شدی. چه زمانی والدینت مهاجرت کردند و چرا؟ اونها می توانند به ایران برگردند؟ خود تو چطور؟
من در تهران و در اوج بحبوحه انقلاب ایران متولد شدم و پدر و مادرم با مسیر جدیدی مواجه شدند که کشور در آغاز آن بود. آنها تغییرات اجتماعی،‌ سیاسی و مذهبی را شاهد بودند که به شکل فزاینده ای نسبت به زنان و دختران ظالمانه برخورد می کرد. والدینم نمی خواستند من در چنین محیطی بزرگ بشوم. بنابراین ما به لندن مهاجرت کردیم، آن هم زمانی که تنها 20 روزه بودم. پدر و مادر من مهاجران سیاسی بودند و پدرم هرگز به ایران بازنگشت. زمانی که نوجوان بودم، همراه با مادرم به ایران سفر کردم و دو ماه آنجا بودم. ما به تهران، مشهد، و استان های شمالی رفتیم. ایران واقعا کشور زیبایی است، با مردمی گرم و سخاوتمند. اما از آن زمان دیگر به ایران سفر نکردم – البته همچنان با دوستانی در ایران در تماس هستم که به من هشدار می‌دهند که با توجه به فعالیت های بشر دوستانه ام، سفر به ایران می تواند من را در خطر آزار، زندانی شدن، و حتی بدتر قرار بدهد. امیدوارم روزی بتوانم باز هم به آنجا برگردم.
شما فعالیت های حقوق بشری زیادی داشته اید. می توانید کمی درباره این فعالیت ها برایمان بگویید؟ چه میزان از فعالیت های شما به ایران مربوط است؟ البته به تازگی جایزه ای دریافت کرده اید برای فعالیت هایتان. بردن این جایزه چه معنایی برای شما دارد؟ 
من این موقعیت را داشتم که از سال 2009 تا 2015، سخنگوی شاخه امریکای سازمان عفو بین الملل باشم، و به عنوان یک هنرمند وجدان (Artist of Conscience )، همکاری با آنها را ادامه می دهم. فعال بودن همیشه در خون من است، مشخصا به دلیل محیطی که در آن متولد شدم و مخمصه ای که مردم سرزمین مادری ام در چهار دهه گذشته به آن گرفتار شده اند. من به وضوح تصاویری از جنگ ایران و عراق را به یاد می آورم که در زمان کودکی ام از تلویزیون پخش می شد، و گریه می کردم زیرا احساس درماندگی می کردم. عمیقا علاقه داشتم کاری کنم تا درد و رنج را در جهان از بین ببرم. والدین من تعجب می کردند که به عنوان یک کودک، چطور نسبت به چنین مسائل سنگینی مضطرب می شوم. در طول تظاهرات در مقابل سفارت ایران در لندن، پدرم من را بر روی شانه های خود می گذاشت، در تظاهرات شرکت می کردیم و برای آزادی و عدالت هموطنانمان شعار می دادیم. اینها اولین خاطرات من هستند. پدر و مادرم به من یاد دادند درباره همه چیز سازش کنم به جز حقیقت. این چیزی است که تا به امروز با من باقی مانده است، بویژه از زمانی که گفتن حقیقت به قدرت های دنیا، بخش ضروری فعالیت های حقوق بشری و تنها امید ما برای پیشرفت است.
من در سال 2015، به هیئت مدیره کمپین بین المللی حقوق بشر ایران پیوستم، و اشتیاق بسیار زیادی برای کار کردن با آنها، و دفاع و محافظت از حقوق بشر و کرامت مردم ایران داشته ام. از آنجاییکه بیشتر فعالیت های من حول محور حقوق زنان، کودکان، اقلیت ها و زندانیان عقیدتی در ایران بوده، بر روی حقوق زنان و برابری در مقیاس جهانی نیز تمرکز دارم.
بسیار فروتنی است که در سخنرانی افتتاحیه “هنر برای عفو” برنامه صبحانه شناسایی پیش از گولدن گلوب، به رسمیت شناخته شده باشید. این رویداد برای شناختن هنرمندانی برگزار می شود که از برنامه ها و مهارت های خود، برای حمایت و محافظت از آزادی بیان و حقوق بشر استفاده می کنند. به عنوان هنرمند، ما بر آزادی بیان در کارهایمان تکیه زیادی داریم، احساس می کنم این وظیفه ماست که از این آزادی ها برای همه محافظت کنیم.