آندرانیک، هنرمندی که مهر ورزید و بی مهری دید

ارسال کننده آقای علی تورج 4 اسفند 93

آندرانیک آساطوریان، از آهنگسازان پیش‌کسوت موسیقی پاپ ایران، روز یکشنبه سوم اسفند ۱۳۹۳ در سن ۷۳ سالگی در لس آنجلس درگذشت؛ شهری که بیش از سی و پنج سال در آن زندگی می‌کرد.

این هنرمند چند سال با بیماری سرطان مبارزه می کرد.
زندگی و فعالیت‌ آندرانیک (آندو) در آمریکا مانند بسیاری از هنرمندان ایرانی هم نسل‌اش بدون برنامه ریزی پیشین صورت گرفت. او در سال ۱۳۵۶ برای تحصیل موسیقی فیلم راهی این کشور شده بود که رویدادهای ایران در پی انقلاب اسلامی، او را برای همیشه در ایالات متحده ماندگار کرد. او سازنده موسیقی و تنظیم کننده بسیاری از ترانه‌های مشهور موسیقی پاپ ایرانی است؛ “نفس” با شعری از شهیار قنبری و صدای گوگوش، “منو ببخش” با شعری از ایرج جنتی عطلایی و خوانندگی ابی و
“سوگند” با شعری از لیلا کسری (هدیه) و
صدای هایده از جمله این ترانه‌ هاست.

آندرانیک و جریان تازه موسیقی پاپ در ایران

موسیقی پاپ ایرانی در دهه‌های پایانی پیش از انقلاب اسلامی در دو جریان اصلی در حرکت بود. نخست، ترانه‌هایی که موسیقی آنها بیشتر توسط استادان موسیقی ایرانی مانند علی تجویدی، همایون خرم و پرویز یاحقی ساخته می‌شد و با صدای خوانندگانی چون مرضیه، دلکش و پوران از رادیو به گوش مردم می‌رسید. ترانه‌هایی که موسیقی آنها بیشتر با همراهی ارکسترهای تک صدایی یا با هارمونی ابتدایی ارائه می‌شدند؛ به استثنای دوره‌ای که مرتضی حنانه کوشید با پشتوانه تحصیلات کلاسیک خود و با یاری ارکستر فارابی تنظیم پیشرفته‌‌ای از آثار ارائه دهد. سبک خوانندگانی که برای نمونه به آنها ارائه شد، در نسل بعد به شکل عمده از سوی گلپایگانی، حمیرا، مهستی، هایده و … پی گرفته شد.
به موازات این آثار که محبوبیت فراوانی نیز در بین مردم داشتند، در دهه ۱۳۳۰ فرم دیگری از موسیقی پاپ ایرانی نیز شکل گرفت که بسیار تحت تاثیر فضای موسیقی پاپ غربی بود و سازهای ایرانی هم در ارکسترهای آن به کار برده نمی‌شدند. در بسیاری از این ترانه‌ها که مجری اصلی آنها ویگن بود، فضای موسیقی دیگر لزوماَ ایرانی یا خاورمیانه‌ای نیست؛ اگر شعر پارسی را از ترانه برداریم به راحتی می‌توان یک شعر مثلا انگلیسی یا فرانسوی روی آن گذاشت و کسی هم متوجه نمی‌شود که کار در ایران ساخته شده است.
این سبک در دهه ۱۳۵۰ به پشتوانه موج تازه‌ای از آهنگسازان و ترانه‌سرایان جوان دگرگون شد. واروژان از جمله آهنگسازان و تنظیم کنندگان پیشکسوت در این دوره بود و سپس آندرانیک، منوچهر چشم‌آذر، بابک افشار، حسن شماعی‌زاده، ناصر چشم آذر و … به فعالیت‌های گسترده‌ای مشغول شدند. محبوبیت این آثار تا جایی پیش رفته بود که حتا شماری از استادان موسیقی ایرانی مانند محمد حیدری که در زمینه آفرینش موسیقی ترانه‌ها هم بسیار فعال بودند، بخشی از کارهای خود را به هنرمندان این سبک می‌سپردند. در این فضا آندرانیک فعالیت خود را با تنظیم ترانه “نمیاد” با آهنگ حسن شماعی‌زاده و صدای گوگوش آغاز کرد.

آندرانیک و ‘شش و هشت شیکاگویی’

فرید زولاند از چهره‌های سرشناس موسیقی پاپ ایرانی که بیش از سه دهه همکاری نزدیکی با آندرانیک داشت به بخش فارسی بی بی سی می‌گوید: «فضای تنظیم‌های آندرانیک بسیار مدرن بود. ضمن اینکه فرد باسوادی بود با موسیقی روز دنیا هم در تماس بود. در همان سالهای نخستین، تنظیم‌هایی داشت که به نام “شش و هشت شیکاگویی” معروف شده بودند. سازهای بادی را در سبک شیکاگویی به کار می‌برد ولی ریتم ترانه‌ها شش و هشت ایرانی بودند. این کار در آن زمان یک نوآوری در کار ترانه بود. همچنین بعدها شیوه کاربرد سازهای زهی توسط او در تنظیم ترانه “شقایق” (با صدای داریوش) بسیار مورد تقلید قرار گرفت.»
زولاند می‌افزاید: « آندرانیک در زمینه تنظیم کارها بسیار مستقل بود و در کار با خوانندگان بسیار تقلا می‌کرد تا یک نتیجه حرفه‌ای از کار به دست آید. شناخت اصلی او در ابتدا از موسیقی غرب بود ولی کم کم به موسیقی ایرانی هم نزدیک شد و نتیجه آنرا برای نمونه در همکاری‌هایش با هایده، ستار و معین می‌توانیم بشنویم».

انقلاب و سفری بی بازگشت برای آندرانیک

حدود یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، آندرانیک برای تحصیل در رشته موسیقی فیلم راهی آمریکا شد. سفر تحصیلی آندرانیک اما با پیروزی انقلاب به سفری بی بازگشت بدل شد. تاثیر تلخ آن در بسیاری از کارهای او در آن زمان شنیده می‌شود؛ “همخونه” از نخستین کارهای آندو در غربت بود که اردلان سرفراز شعر آنرا سروده بود و ویگن و هایده به صورت دوصدایی آنرا خواندند. ویدئوی این ترانه در استودیوی تلویزیون جام جم در لس آنجلس با تصویر نقشه ایران ضبط شد که صحنه‌های انقلاب و جنگ ایران و عراق در آن نمایش داده می‌شد.
آندرانیک اثری را نیز خودش به عنوان آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده اجرا کرد؛ ترانه‌ای به نام “مادرم” که همایون هوشیارنژاد شعر آنرا سرود و رافی خاچاطوریان ویدئویی از آن تهیه کرد. “مادرم” یکی از غمگین‌ترین آثار اوست:
* ویدئوی ترانه “مادرم” با موسیقی و صدای آندرانیک (۱۹۸۳)
نام آندرانیک تقریبا در همه آلبوم‌های خوانندگان مشهور ایرانی در تبعید در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به عنوان آهنگساز یا تنظیم کننده دیده می‌شود. او همچنین در چند کنسرت بزرگ با خوانندگی داریوش، ابی، معین و شکیلا به عنوان سرپرست ارکستر روی صحنه ظاهر شد.

کناره گیری از لس‌آنجلس و پیوستن به مجاهدین

از سالهای میانی دهه ۱۹۹۰ آندرانیک از فعالیت در فضای موسیقی پاپ ایرانی در لس‌آنجلس تا حدی فاصله گرفت. نام او در فهرست تنظیم کنندگان ارکستر در کنسرت‌های مرضیه دیده می‌شود؛ برنامه‌هایی که به نفع سازمان مجاهدین خلق ایران در اروپا و آمریکا به روی صحنه ‌رفت.
همکاری آندرانیک با مجاهدین کمی بعد رسما از سوی این سازمان اعلام شد. آندو در برنامه‌‎های گوناگون این سازمان شرکت می‌جست و با خوانندگان مجاهدین همکاری نزدیکی را آغاز کرد. این موضوع در لس‌آنجلس باعث شد تا شماری از دوستان و همکاران آندرانیک از او فاصله بگیرند. او اما در تصمیم خود مصمم بود و تا همین اواخر سفرهای سالیانه خود به پاریس را برای پروژه‌های این سازمان انجام می‌داد.
در کالیفرنیا در زمانی که همراهی آندرانیک با خوانندگان سرشناس ایرانی کمرنگ‌تر می‌شد گروهی از جوانان علاقه‌مند به خوانندگی به سراغ او رفتند. امیر انصاری یکی از این جوانان بود که در سال ۲۰۰۵ آلبومی از ساخته‌های آندرانیک را با سروده‌های شهیار قنبری اجرا کرد. آلبوم دوم به دلیل بحران مالی در پی کپی‌های غیرقانونی آثار موسیقی منتشر نشد.

آزردگی‌های پی در پی در سال‌های پایانی

آندرانیک دست‌کم از سال ۲۰۰۷ با مشکلات جدی جسمانی درگیر بود. بسیاری از افرادی که با یاری او به شهرت رسیده بودند در این روزها آندو را فراموش کردند. این موضوع و همچنین فضای موجود در جامعه ایرانی در لس‌آنجلس آندرانیک را شدیدا آزرده خاطر کرد. در یکی از آخرین تماس‌های تلفنی که با او داشتم گفت: “بیشتر خوانندگان دیگر ترجیح می‌دهند که به جای کار با همکاران قدیمی‌شان، شعر و آهنگ مجانی از ایران بگیرند. اینکه آهنگساران و تنظیم کنندگانی که آنها را مشهور کرده‌اند باید چگونه زندگی کنند موضوعی است که دیگر اهمیت ندارد.”
آندو همچنین آلبومی از کارهای خودش تهیه کرد که همه ترانه‌های آنرا هم خودش خواند. می‌گفت: “کسی نیست که اینها را بخوانَد”. تنها یکی از ترانه‌های این آلبوم به صورت ویدئو منتشر شد. فرزاد محبی این ویدئو را ساخته بود. آندرانیک در گفتگویی با یکی از شبکه‌های پارسی‌زبان در لس آنجلس گفت، “فرزاد محبی این ویدئو را به خاطر علاقه به من و به رایگان تهیه کرده است چون من توان تهیه ویدئو از ترانه‌های این آلبوم را ندارم”. در فضای ترانه‌های آلبوم “اسم منو صدا کن” اندوه عمیقی حس می‌شود.
فرید زولاند، آهنگساز، می‌گوید: «ظهور تکنولوژی، موسیقی ایرانی در غربت را با یک شکست بزرگ مواجه کرد. دیگر پشتوانه‌ای وجود نداشت که بتوان بر پایه آن کار کرد. این فضا و یک سری مسایل دیگر، آندو را بسیار گوشه‌گیر کرد.»
شبی در آوریل ۲۰۰۸ زمانی که برای یک پروژه‌ هنری در لس‌آنجلس مرا صمیمانه یاری می‌داد از او عذرخواهی کردم که مایه زحمت او شده‌ام. او گفت: “من باید از شما تشکر کنم که آمدید و مرا از تنهایی درآوردید. اگر نبودید الان من چه کاری داشتم که انجام دهم؟” من بدون اندیشیدن، کودکانه پاسخ دادم: “خب آهنگ می‌ساختید!” و آندو با تمام اندوهی که در دل داشت با تمام وجود خندید… امروز این خاطره عمیقا مایه دلخوشی است؛ خاطره‌ای از هنرمندی بزرگ که مهر ورزید و بی مهری دید.