تحمیل یک دروغ تاریخی با تغییر اسلام‌گرایی به ملی‌گرایی

حکومت تلاش تازه‌ای را آغاز کرده برای تحریف تاریخ. فیلم «ماجرای نیمروز» جلوه‌ای از این تلاش است. جلوه دیگر این تلاش مجموعه مصاحبه‌هایی‌ست که برخی رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران با دست‌اندرکاران حبس و اعدام در سال‌های دهه ۱۳۶۰ انجام می‌دهند به این قصد که تعریف تازه‌ای از جلاد و شهید به دست داده شود. امید منتظری اعتقاد دارد که حکومت با تغییر اسلامگرایی به ملی‌گرایی، تلاش می‌کند با فیلم‌هایی مانند «ماجرای نیمرور» دروغ را به جامعه تحمیل کند.

نمایی از فیلم تبلیغی «ماجرای نیمروز»: تصویر متفاوتی از جلادها

در گفت‌وگویی که در مجموعه «جلاد و شهید» در فرهنگ رسمی و غیررسمی ایران با امید منتظری، نویسنده و روزنامه‌نگار انجام داده‌ایم، او ابتدا به گذار حکومت از «مرحله سرکوب» به «مرحله روایت» اشاره می‌کند:

«اگر فرض کنیم “گفتمان” رژیمی‌ست از نور و صدا، باید دید که اکنون نور و صدا در اختیار چه کسی قررار گرفته است. کسی که مالکیت آرشیو را در اختیار دارد، امتیاز تفسیر را هم از آن خودش کرده است.»

امید منتظری می‌گوید فیلمی مانند «ماجرای نیمروز» جلوه‌ای و ثمری از امتیاز حکومت در تفسیر رویدادهای سال‌های نخست انقلاب ایران است:

«در این فیلم، داستان از آخر شروع می‌شود: تیر اول را مجاهدین شلیک می‌کنند، پس مسئولیت خشونت‌ها هم با آنان است. بچه مسعود رجوی دست به دست می‌شود: بیان این معنا که تربیت نسل بعدی را آن‌ها در اختیار گرفته‌اند. حکومت به این شکل تلاش می‌کند روایتی از برحق بودنش را ارائه دهد.»

«ماجرای نیمروز» با سرمایه سپاه پاسداران و با تهیه‌کنندگی محمود رضوی، مشاور محمد باقر قالیباف ساخته شده است. جعفر پناهی در جشن منتقدان سینمایی از اعطای دیپلم افتخاری این جشنواره به محمد حسین مهدویان، کارگردان این فیلم که مستند انتخاباتی حسن روحانی را هم ساخته است خودداری کرد.

امید منتظری می‌گوید این فیلم یکی از ثمرات جا افتادن گفتمان امنیت ملی و دامن زدن به احساسات ملی‌گرایانه است. اگر تا پیش از این به دلیل شکافی که بین دولت و ملت به وجود آمده بود، حکومت توفیق چندانی در ارائه چنین آثار تبلیغی به دست نیاورده بود، اکنون وضع فرق کرده است.

«در دورانی که سیاست‌زدایی از جامعه دنبال می‌شود، موفق شده‌اند تا حدی پایه‌ای برای بازخوانی تاریخ به وجود بیاورند: تصویر جلاد را تطهیر کنند و جای شهید و جلاد را با هم عوض کنند.»

در مجموعه‌ای از پنج برنامه این پرسش‌ها را با گروهی از صاحب‌نظران در میان گذاشتیم:

  • روایتی که ادبیات تبعیدی‌ ایران، به‌ویژه ادبیات داستانی، از زندان‌های جمهوری‌ اسلامی در دهه‌ی نخست انقلاب به دست داده، چه تفاوتی دارد با روایت رسمی از این دهه‌ سرنوشت‌ساز؟
  • فیلم «ماجرای نیمروز» را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ رابطه‌ «کیفیت هنری» این فیلم با تصویری که از زندان‌های جمهوری‌ اسلامی در دهه‌ی نخست انقلاب به دست می‌دهد، چیست؟
  • آیا جمهوری‌ اسلامی موفق خواهد شد، تاریخ دهه‌ اول انقلاب اسلامی، از آن میان مفهوم جلاد و شهید، را به گونه‌ای بنویسد که خود می‌خواهد؟ یا روایت دیگری در تقابل با روایت جمهوری‌ اسلامی نوشته شده است