کتابی برای غبارروبی از حافظه تاریخی ایران و جهان

– اگر روحانیت شیعه در ایران قدرت را در دست نمی‌گرفت، بنیادگرایی اسلامی نمی‌توانست مانع رشد مدرنیته در خاورنزدیک و میانه شود و اگر اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان لشکرکشی نمی‌کرد، جنگی آغاز نمی‌شد که امروز هم بخشی از خاور نزدیک و میانه در شعله‌های آن می‌سوزد.

جواد طالعی – کتابی با عنوان «۱۹۷۹، سالی که جهان امروز آغاز شد» به تازگی از سوی بنگاه انتشاراتی سی‌اچ‌بک آلمان روانه بازار کتاب این کشور شده است. این کتاب، اثر فرانک بوش مدیر مرکز مطالعات تاریخ معاصر آلمان و ناشر مجله تخصصی تحقیقات معاصر در این کشور است.

بوش ریشه اوضاع و احوال فعلی جهان را در اتفاقاتی جستجو کرده که در سال ۱۹۷۹ رخ دادند. او کوشیده با تکیه بر مستندات تاریخی نشان دهد که اگر این رویدادها نبودند، جهان معاصر وضعیت امروز را نمی‌داشت و شاید با بسیاری از پدیده‌ها از جمله «بنیادگرایی اسلامی» هنوز آشنا نمی‌بود.

  • نقطه‌ی عطف؛ ۱۹۷۹، سالی که جهان امروز آغاز شد
  • نویسنده: فرانک بوش، مدیر مرکز مطالعات تاریخ معاصر آلمان
  • ناشر: (C.H.Beck)؛ آلمان

۱۹۷۹ پاسخ بسیاری از پرسش‌هایی را می‌دهد که در چهل سال گذشته برخی از آنها بی پاسخ مانده بودند. با مطالعه این کتاب می‌توانیم حافظه خود را از غباری که ۴۰ سال پر از فراز و فرود توأم با دروغ و توهم بر آن نشانده است، بتکانیم تا بتوانیم شفاف‌تر بنگریم و به آلبوم عکسی دسترسی پیدا کنیم که زائده‌های وقت تلف‌کن و فریبنده آن به دور ریخته شده‌اند.

انقلاب اسلامی و رشد بنیادگرایی اسلامی

در سال ۱۹۷۹ بیش از دو هزار و ۵۰۰ سال حکومت پادشاهی در ایران پایان یافت و قدرت در این کشور به دست کسانی افتاد که به نوشته فرانک بوش «اسلام بنیادگرا را در دستور کار سیاست جهانی قرار دادند.» به همین دلیل است که نخستین بخش کتاب ۱۹۷۹ به انقلاب اسلامی در ایران و تاثیرات آن بر جهان معاصر اختصاص یافته است.

این بخش، که ۵۶ صفحه از کتاب را در بر می‌گیرد، با عنوان «انقلاب در ایران، غرب و اسلام رادیکال» به مسائل یادشده می‌پردازد. در این بخش، فرانک بوش از تشریح مناسبات ایران با جهان غرب تا پیش از قدرت یافتن اسلامگرایان آغاز می‌کند، به اعتراض‌های توده‌ای علیه محمدرضاشاه پهلوی می‌پردازد و نحوه به قدرت رسیدن خمینی و اعلام موجودیت جمهوری اسلامی را توضیح می‌دهد. بوش گروگانگیری در سفارت آمریکا را سرآغاز جنگ قدرت اسلامگرایان با غرب می‌داند و با اشاره به مستندات تاریخی می‌کوشد نشان بدهد که در ماجرای آزادی گروگان‌ها آلمان نقشی بسیار مهم داشته است.

بخش نخست کتاب، سرانجام با بررسی چالش جهان غرب در مقابله با بنیادگرایی اسلامی، منافع اقتصادی غرب در ایران و نقش آن در حقوق بشر به پایان می‌رسد.

از سفر پاپ به ورشو تا فروپاشی اتحاد شوروی

بخش دوم کتاب نتایج سفر پاپ ژان پل دوم به لهستان را ارزیابی می‌کند که در بلوک شرق لرزه‌ انداخت و با قدرت یافتن جنبش «همبستگی» یا «سولیدارنوش» تحت رهبری لخ والسا، میان ورشو و مسکو فاصله‌ای انداخت که بعدها به سایر کشورهای اقمار اتحاد جماهیر شوروی نیز سرایت کرد و سرانجام بلوک شرق را متلاشی نمود.

این بخش با سنجش اتفاق‌های موازی در آلمان شرقی سابق و لهستان پایان می‌یابد.

در بخش‌های بعدی کتاب، انقلاب نیکاراگوئه، رشد همبستگی با جهان سوم، باز شدن دروازه‌های اقتصادی چین، مهاجرت‌های گسترده از ویتنام، ماجرای کمپ آنامور، قرارداد آلمان شرقی و ویتنام برای پذیرش کارگران ویتنامی، ورود ارتش سرخ به افغانستان و تحول در جنگ سرد، انتخاب مارگارت تاچر در بریتانیا، تاسیس حزب سبزها در آلمان، بحران دوم نفت، سانحه اتمی‌ در‌هاریسبورگ آمریکا، آغاز جنبش‌های منطقه‌ای و جهانی علیه نیروگاه‌های اتمی‌ و خطرات این نیروگاه‌ها و سرانجام پخش سریال تلویزیونی هولوکاست در آلمان که زمینه‌ساز اوج گرفتن جنبش ضدفاشیستی جدید در این کشور شد، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

تحولاتی که بر امروز جهان اثر گذاشته‌اند

همه این تحولات مهم در سال ۱۹۷۹ همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران رخ دادند، اما تاثیر آنها از دید نویسنده کتاب، امروز هم در سراسر جهان مشاهده می‌شود. او می‌نویسد که اگر روحانیت شیعه در ایران قدرت را در دست نمی‌گرفت، بنیادگرایی اسلامی نمی‌توانست مانع رشد مدرنیته در خاورنزدیک و میانه شود و اگر اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان لشکرکشی نمی‌کرد، جنگی آغاز نمی‌شد که امروز هم بخشی از خاور نزدیک و میانه در شعله‌های آن می‌سوزد.

مورخ آلمانی در جریان بررسی‌های خود، شرح می‌دهد که چگونه در سال ۱۹۷۹ میلادی، مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانیا تئوری جهانشمولی سرمایه را مطرح کرد و جمهوری خلق چین، بدون آنکه ایدئولوژی کمونیستی را رها کند، دروازه‌های خود را به روی سرمایه‌گذاری‌های خارجی باز کرد و به مسیر لیبرالیسم اقتصادی و در نهایت تقویت انحصارات گام نهاد.

جهان را در سال ۱۹۷۹ همچنین پیروزی ساندینیست‌ها در نیکاراگوئه تکان داد. در همین سال بود که سانحه اتمی‌ در‌هاریسبورگ آمریکا سبب شد سازمان ملل متحد خواستار مکانیسم استانداردی برای امنیت نیروگاه‌های اتمی‌ جهان شود. این سانحه همزمان میلاد جنبش حفاظت از محیط زیست و جانبداری نسل‌های نو از انرژی‌های تجدید شونده را به دنبال داشت.

اسنادی که تا امروز پنهان مانده بود

فرانک بوش آلمانی در کتاب «۱۹۷۹، سالی که جهان امروز آغاز شد»، در جایگاه یک مورخ موشکاف اسنادی را ارائه می‌دهد که تا کنون ناشناخته مانده‌ بودند. او در کتاب خود تشریح می‌کند که چگونه و به کدام دلایل حوادثی که بر شمردیم در سال ۱۹۷۹ رخ دادند و به لحاظ سیاسی، فرهنگی، و سیاست انرژی چه تاثیرات منفی و مثبتی بر جهان داشتند.

فرانک بوش نویسنده کتاب ۱۹۷۹ مدیر مرکز مطالعات تاریخ معاصر و ناشر مجله تخصصی تحقیقات تاریخی معاصر در آلمان است و یکی از مورخان سرشناس دوران معاصر محسوب می‌شود. او در عین حال تا کنون کرسی استادی دانشگاه‌های متعددی را در آلمان در اختیار داشته و «تاریخ رسانه‌ها» نیز یکی از تخصص‌های او است.

کتاب «۱۹۷۹ سالی که جهان امروز آغاز شد» از سوی بنگاه انتشاراتی آلمانی C.H.Beck با جلد گالینگور و کیفیتی خوب به بازار کتاب عرضه شده و هم‌اکنون در ویترین کتابفروشی‌های آلمان جای گرفته است. پیشبینی می‌شود که این کتاب جایگاه یکی از پرفروش ترین کتاب‌های دهه‌های اخیر را اشغال کند و به بیشتر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شود. ترجمه آن اما احتمالا تا پایان حیات جمهوری اسلامی، در ایران با سانسور و دستکاری شدید روبرو خواهد شد.