بازگشت الواح هخامنشی به ایران

غیر از هنر که تاج سر آفرینش است ،

بنیان هیچ منزلتی استوار نیست 

بازگشت لوح های باروی تخت جمشید به ایران

در آستانه هزاره سوم بدلالتی سرمدی سفره معنویت و معرفتی بر پا شده که خود یک آغاز بزرگ و پایدار است و برآیند یک بهار مدنی در تاریخ فرهنگ و هنر جهان -که صیاد معناست ووارث میراث‌یک رفتار سالم و یک خرد ناب است .

بازگشت ۱۷۸۳ اثر گلنبشته ایران باستان پس از ۹۰ سال از دانشگاه شیکاگو‌ نقطه عطف نوعی آزاد سازی متعامل میان ملل جهان میباشد که آئینه تمام نمای مدنیت معاصر است و زمینه تحولی تاریخمند تا با کمک خرد جمعی مراتب کمال را که دلالت بر اراده معطوف به انسان و‌صلح دوستی او دارد ،میسر گردد .

تک تک این گلنبشته ها سند عظمت زبان ایران باستان مابوده که مظهر شکوه فرهنگ و رونق تمدن سرزمین پهناور ایران ما میباشند که از معصومیتی معطوف به معنای حقیقی انسان گزارش می‌دهد که سر نمونه های آغازین صورت بندی های اجتماعی است که پایه های مادی فرهنگ و هنر جهان را ساخته اند .

صرفنظر از سن تقویمی این آثار همبستگی و پیوستگی بی بدیلی است که میان فرهنگ ملل جهان برانگیخته است که نوعی پویش اجتماعی را بر تابیدهکه از جنس صلح و مداراست .

این آثار برآیند گنجینه ادبیاتی است از دنیای درون آدمی که با الفبای زبان خود ساخته شان به ترجمان ژرفای وجود انسان پرداخته تا پس از هزاره های چه بسیار دور اما دیر (به همان میزان که زندگی را هم خیلی دیر شروع می‌کنیم )اینبار در هیئتی تازه مجال “دیده شدن “و “شنیده شدن”بیابد.

انسانی را که در انبوهی از نشانه های ناشناخته وسرگردان شناور است و هنوز فرصتی برای پروانگی بدست نیاورده است که می‌رود تا اینبار برگستره معنایی فراتر از توقع زمانه خویش رنگین کمانی بی بدیل و وصف ناپذیر که همانا صلح (این همزاد هماره انسان)و نوع دوستی میباشد “جوانه ای ارجمند “بر پا کند .

به هزار و یک دلیل روشن اینجانب بر خود لازم میداند تا از همه متولیان میراث فرهنگی و‌فرهیخته گانی که مارا با دردانه های تاریخ ‌وتمدن جهان راهبری نموده صمیمانه سپاسگزاری نماید.

درود و سپاس ما نثار همت بلندشان باد.

ارادتمند علی عزتی

۱۳۹۸/۷/۱۱