نفس کاشیهای «شیخ لطفالله» بند آمد
رضا صالحیپژوه| آنچه در ظاهر دیده میشود، دورنگی یک ترک از ترکهای گنبد مسجد شیخ لطفالله است و درز و شکاف افتادن بین ترک مرمتشده با دیگر ترکها؛ ترک در گنبد مسجدی که مناره ندارد، مسجدی که نشسته در میدان نقشجهان، زمان ساختنش قرار نبود کسی را به نماز دعوت کند و مدعوینش همه زنان دربار بودند که از کاخ مقابل و از راهرو زیرزمینی ضلع غربی میدان، خود را به ضلع شرقی میرساندند و در آنجا نماز برپامیکردند.
مسئولان میراث فرهنگی اصفهان، هفته شلوغی را گذراندهاند، آن هم بعد از آنکه خبر آمد گنبد مسجد شیخ لطفالله مرمت شده، آن هم چه مرمتی؛ بندکشیهای نامنسجم و تفاوت آشکار رنگ کاشیهای مرمتشده و کاشیهای قدیمی؛ این تفاوت رنگ کاشیها، این روزها سروصدای زیادی راه انداخته و کار را به جایی رسانده است که اخیرا «مهدی حجت»، بنیانگذار سازمان میراثفرهنگی گفته «گنبد شیخ لطفالله را خراب کردندهاند.»
حرف مسئولان سازمان میراث فرهنگی و کسانی که در مرمت این گنبد دست داشتهاند، همان است که بود. «وقتی مراحل مرمت به پایان برسد، همه کاشیها سر جای خودشان قرار میگیرند، اما فعلا هیچ بودجهای برای ادامه فعالیت مرمت نداریم و کار را متوقف کردهایم تا به محض رسیدن بودجه، دوباره کاشیهای دیگر ترکها را پایین بیاوریم و مرمت بخشهای دیگر را شروعکنیم.» این توضیح «فریبا خطابخش»، مدیر پایگاه میراث جهانی نقشجهان در پاسخ به «شهروند» است. او پیش از این به «چمدان» درباره شروع مرمت گنبد گفته بود: «ابتدا اسکن لیزر کاملی از گنبد انجام شد تا بخشبندی گنبد و خود گنبد مشخصشود. بررسی روی گنبد نشان میداد که نه بندی وجود دارد و نه زیرسازی. ما باید هر روز گنبد را بررسی و کاشیهایی را که میریخت، جمعآوری میکردیم. درزها بهطور کامل باز بود، هیچ آبی از روی گنبد پایین نمیآمد و به خورد کاشیها میرفت. در زمان بارندگی کاشیها کاملا خیس بودند، چند روز خیس میماندند و این رطوبت چند روزی باقی میماند. اما ما نمیدانستیم وضع کاشیها فاجعهوار است. تصمیم گرفته شد بخشی از کار برداشته شود و بعد از آن متوجه از بین رفتن زیرسازی شدیم.» او از این شیوه مرمت دفاع میکند و معتقد است این مرمت یکی از اصولیترین مرمتهای عصر حاضر بوده که انجام شده است؛ مرمتی که در آن استاد کار تجربی هشتاد سالهای به نام «رحمتالله رضایت»،
کاشیهای دوران صفوی را یکییکی از جای خود خارج میکرد و مصالح و زوایدی که در طول سالیان زیاد به آنها چسبیده بود، جدا میکرد و بعد از شمارهگذاری، در قالب مخصوصی جای میداد تا پس از زیرسازی آن هم با گچ که از نگاه بسیاری از مرمتکاران دانشگاهی شیوهای منسوخ شده است، دوباره در جای خود قرار گیرد.
مهدی رضایت، پسر استاد رضایت هم که مسئول مرمت است، درباره رفع این اختلاف رنگ وعده باران داده و گفته است: «این اختلاف رنگ با باران پاک میشود. وقتی داریم نمای آجری بند میکشیم یا حتی وقتی در کاشیها و سرامیکهای نو در سرویسهای بهداشتی بندکشی میکنیم با ذرات نانو طرف هستیم و این ذرات به کل بدنه پخش میشود. در مورد ترک گنبد این مسجد هم کل ترک دوغاب دادهشده و ما باید این کار را میکردیم تا از نفوذ آب جلوگیری شود، اما به مرور زمان با سه چهار دفعه باران این ذرات که روی کاشیهاست، شسته و براقی رنگها پیدا میشود، چراکه ما چیزی را عوض نکردهایم و کاشی از هرجایی برداشته شده در جای خودش گذاشته شده است؛ یعنی حتی اگر بین دو کاشی فاصله بوده، الان هم هست.» رضایت درباره شستن گنبد به «چمدان» گفته است: «این دوغاب را نمیتوانیم بشوییم، چون پشت آن هم دوغاب گچ ریختیم و خیس است. گچ ۲۸ روز طول میکشد تا به مقاومت اصلی خود برسد، یعنی اگر من آن را به گچ کشته تبدیل کنم، دوباره به کار زخم میدهم. الان این ترک گنبد هم تمیز شده است. مصالح یا جای کاشیها عوض نشده که دو رنگ شده باشد و تمیزکاری آن هم بهصورت کاملا علمی با آب و الکل و اسیدزدایی بوده است.»
دوباره اقدامی عجیب
حرف کارشناسان مرمت اما همان است که بود. «باز هم شاهد اقدامی غیرکارشناسی و جبرانناپذیر و البته عجیب بودیم، چراکه این گنبد بنایی اساسی است و نباید با این جسارت مرمت میشد، بلکه باید کاشیهای آن به صورت موضعی مرمت میشد.» اینها را «احمد منتظر»، یکی از کارشناسان مرمت و از مدیران سابق سازمان میراث فرهنگی به «شهروند» میگوید. او که پیش از این در سمت مدیرکل سازمان میراث فرهنگی استان اصفهان با سرد و گرم کار اداری در برخورد با میراث کهن یک سرزمین دست و پنجه نرم کرده است، بیتوجهی به کار کارشناسی و وجود پارهای از اختلافات را زمینه این اتفاق میداند و ناامید از اینکه دوباره این گنبد به شکل سابق خود بازگردد، او میگوید: «تعجب من از این است که چگونه مدیران سازمان میراث فرهنگی به خودشان اجازه دادهاند بنایی اساسی را اینگونه مرمت کنند؟» منتظر با بیان اینکه «فردی که چنین اقدام بزرگی را به او سپردهاند، بیشک کارشناس در این حوزه نبوده است»، میگوید: «وقتی عشق به این میراث در دل مدیران وجود داشته باشد، دیگر این همه بیتوجهی به نظرات کارشناسی و پیشبینیها و تذکرها صورت نمیگیرد.»
گنبد با هوا تنفس میکند
«استفاده از هر نگهدارنده کاشی مانند دوغاب یا چسب و … روی سازه اقدامی است که میتواند عمر کاشیهای دوران صفوی گنبد را بهطور چشمگیری کاهش دهد، چراکه کاشیها از هوا تنفسمیکنند و گرفتن جلوی تنفس آنها باعث فرو ریختنشان میشود.» محمدرضا امیر بختیاری، مدرس دانشگاه و استاد مرمت بناهای تاریخی نیز معتقد است این نوع از مرمت در نوع خود بیبدیل و جسورانه بوده که نتیجه و تاوان این جسارت وضع به وجود آمده است.
سخنانی که شباهت زیادی به حرفهای مهدی حجت، استاد دانشگاه هنر اصفهان دارد که معتقد است این ترک از گنبد در مرمت خراب شده و وقتی لچکی را برای نصب بالا میبردهاند، نتوانستهاند آن را چفت کنند؛ چفتنشدنی که شکافی بین 5 تا 7 سانتیمتر در دل گنبد ایجاد کرده است. این استاد دانشگاه به رنگ ناموزون ترک یا همان لچکی مرمتشده هم اشاره میکند و آن را بخشی از این مرمت غیراصولی میداند.
اما فریدون الهیاری، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان این انتقادها را نتیجه بیاطلاعی منتقدانی میداند که «بیشترشان با سنین بالا صاحب کرسیهای تدریس در دانشگاههای هنر یا دانشکدههای معماری معتبر کشورند.» او درباره این تغییر رنگ توضیحی نداده و تنها در اظهارنظری رسانهای آن هم در گفتوگو با خبرگزاری وابسته به سازمان میراث فرهنگی گفته که تغییر رنگ کاشیها به مرور زمان و بعد از قرار گرفتن در معرض نور و هوای آزاد به وجود آمده است و با دیگر بخشهای گنبد همرنگی ایجاد میشود، بدون آنکه به دلیل ایجاد شکافهای قابل مشاهده اشارهای داشته باشد.
از طرف دیگر ناصر طاهری، معاون الهیاری مدعی شده که هیچ یک از گنبدهای تاریخی، کاشیهای دوران صفویه را بهعنوان تنپوش بر تن ندارند و این کاشیها به مرور زمان در مرمتهای مختلف تعویض شده است. او این نوع مرمت را بیبدیل دانسته و خلاف اظهارنظر منتقدان معتقد است یکی از بهترین مرمتها روی گنبد شیخ لطفالله صورت گرفته، بیآنکه دلیل قانعکنندهای برای شکافهای روی این گنبد داشته باشد.
اما نوشین فتحی، وکیل دادگستری و کارشناس حقوقی دراینباره معتقد است وقتی مرجع قانونی برای اعلام جرم و گزارش به مراجع قضائی برای بررسی و اقدام کارشنایی در حوزه قضائی و ناظر و مجری مرمت گنبد این مسجد یک ارگان است، درحالیکه دادستان هم به دلیل محدودیتهای قانونی به عنوان مدعیالعموم نمیتواند رأسا در این زمینه ورود کند، باید عالیترین مقام اجرایی استان که استاندار و رئیس شورای میراث فرهنگی استان است، با قید فوریت به موضوع ورود کرده و با توجه به نظر کارشناسان و صاحبنظران، ادامه این فعالیت را پیش ببرد.
تاریخ گنبد
گنبد مسجد شیخ لطفالله، خلاف تمام گنبدهای نیلیرنگ شهر، رنگ کرمی داشت و به جای اینکه شبستان داشته باشد، مستقیم با چند پله وارد مسجد میشدند تا خاصبودن آن از نظر هنر و کارکرد، بیش از پیش به چشم بیاید.
سال 1011 هجری قمری که شاه عباس فرمان ساخت این مسجد را به استاد محمدرضا، فرزند استاد حسین بنای اصفهانی سپرد، میدانست که بهزودی نام یکی از علمای بزرگ آن زمان به نام «شیخ لطفالله جبل عاملی میسی» بر آن نهاده خواهد شد، اما تصور نمیکرد زیبایی مسحورکننده این مسجد به گونهای باشد که سالیانسال نام شیخ لطفالله، پدر لبنانیالاصل همسرش را اینچنین بر سر زبانها بیندازد.
مسجدی که طی 18سال آماده شد و قبله آن با هنرمندی معمار چیرهدست، با تابش نور خورشید بر کاشیکاری خارقالعاده گنبد از سمت داخل که به شکل دم بازشده طاووس میماند، مشخص میشود؛ طاووسی که در مرکز داخلی گنبد طراحی شده که پرهای آن به وسیله نور تابیدهشده از طاق بالای در ورودی مسجد تکمیل میشود و تابش نور خورشید در ساعات مختلف روز بر بخش بیرونی این گنبد آن را به رنگهای کرمی، صورتی و خاکستری درمیآورد. مسجدی که روزگاری
«آرتورپوپ»، فرهنگشناس و مستشرق آمریکایی در دوره پهلوی اول و دوم درباره آن نوشته بود: «به سختی میتوان این اثر را محصول دست بشر دانست و در جایی دیگر بیان کرده: کوچکترین نقطه ضعفی در این بنا دیده نمیشود، اندازهها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوی و زیبا و بهطور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسی بوده و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد.» حالا این همه زیبایی، با لکه روشنتر از خاموشی یک مرمت، همچون پتکی بر سر این همه تمدن میکوبد؛ آن هم بعد از تخریب حمام سحرانگیز شیخ بهایی که تمام سحر آن در گرمماندن تون حمام با یک شمع بود و به بهانه مهندسی معکوس برای پی بردن به این راز، از بین رفت.
فارغ از اینکه مسئولان میراث فرهنگی درست میگویند یا کارشناسان و استادان دانشگاه و مرمتگران حرفهای، مدیر پایگاه میراث جهانی نقشجهان به صراحت از نبود بودجه و تعطیلی پروژه خبر میدهد؛ مانند پروژه 10 فصلی کاوش تپه اشرف اصفهان که تنها چهار فصل آن انجام شد و به دلیل نبود بودجه نیمهکاره رها شد تا این میراث چندهزار ساله اکنون به محلی برای حفاری جستوجوگران گنج و عتیقه تبدیل شود