امیر راد میگوید نمیتوان همه هنرمندان را در یک دسته درآمدی قرارداد و مهمتر آنکه متأسفانه و بر اساس آمارهای خود دولت و انجمنهای هنری، درآمد بسیاری از هنرمندان ما حتی کفاف یک هفته زندگی را هم نمیدهد.
سرویس تجسمی هنرآنلاین: امیر راد رئیس هیئت مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران درباره شکلگیری معافیت مالیاتی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری گفت: این معافیت برآمده از یک تحقیق، نظرسنجی و رصد شرایط هنرمندان در دورههای مختلف تاریخی بوده است و نتیجهای که به دست آمد این بود که قشر وسیعی از افراد که در حوزه هنر فعالیت میکنند درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود را ندارند و شرایط زندگی آنها ساده نیست.
راد ادامه داد: طبیعتاً هر کس که درآمد مناسب دارد بهعنوان وظیفه اخلاقی و شهروندی باید مالیات خود را پرداخت کند، اما این در صورتی است که فرد به یک درآمد حداقلی رسیده باشد. بااینحال جامعه هنرمندان با توجه به قشر وسیعی که در آن فعال هستند هنوز به سطح حداقل درآمد نیز نرسیدهاند. هنرمندان درآمد مستمر ماهانه ندارند و اگر هم بتوانند از هنر خود درآمدی کسب کنند به شکل گاهبهگاه، و در سطح بسیار پایین است.
او با بیان این که معمولاً دولتها و نظامهای حکومتی به بخش فرهنگ و هنر یارانه میدهند، افزود: این کار هم باعث ارتقاء سطح فرهنگی جامعه شده و هم رشد فرهنگی اجتماع را سرعت میبخشد. در تمام دنیا این اتفاق رخ میدهد و معافیت مالیاتی فرهنگ و هنر نیز بر اساس همین اندیشه صورت گرفته است.
راد ادامه داد: زمانی که تصمیم گرفته شد بند (ل) ماده ۱۳۹ پیشنویس آییننامه قانون مالیاتی حذف شود، به نظر میرسید که کار کارشناسی روی این مسئله انجام نشده بود و همه افراد جامعه هنری را با یک چشم نگاه کرده و مجموعه فعالان هنری را با آن تعداد اندکی که درآمدهایی کلان از هنر دارند یکسان فرض کرده بودند. این در حالی است که تعداد افرادی که درآمد مکفی و نه حتی بالا از هنر دارند بسیار معدود است و نمیتوان شرایط آنها را به سایر هنرمندان بسط داد.
رئیس انجمن هنرمندان نقاش ایران افزود: واقعیت این است که برخی از مؤسسات از راه هنر درآمد دارند اما با عده بسیار معدودی از جامعه هنری در ارتباط هستند و حتی آن هنرمندان نیز معمولاً به شکل مستقیم از این مؤسسات سود و بهره نمیبرند. نقدهایی شنیده میشود که هنرمندان از فروش آثار خود درآمد زیادی دارند، اما باید توجه داشت که این موارد اندک شمار هستند و قابلتعمیم به همه هنرمندان نیست.
راد افزود: قانونگذار کار کارشناسی انجام میدهد و برای دریافت مالیات به دستورالعملهایی میرسد که نتیجه آن تغییر درصد مالیات نسبت به درآمد است، یعنی حتی هنگام اخذ مالیات هم همه صاحبان کار به یک چشم دیده نمیشوند. بنابراین طبیعی است که نمیتوان همه هنرمندان را در یک دسته درآمدی قرارداد و مهمتر آنکه متأسفانه و بر اساس آمارهای خود دولت و انجمنهای هنری، درآمد بسیاری از هنرمندان ما حتی کفاف یک هفته زندگی را هم نمیدهد و اصولاً تأسیس صندوقهای حمایتی مانند صندوق اعتباری هنر بر پایه همین واقعیات بوده است.
او با بیان این که گالریها واحدهای فرهنگی، هنری و اقتصادی هستند که کسب درآمد جزئی از کار آنهاست، گفت: با این حال اگر فعالیت گالریها را هم رصد کنیم درآمد بسیاری از آنها فقط در حد ادامه کار خودشان است. ذکر این نکته هم ضروری است که بسیاری از مواقع قانونگذار حتی فعالیتهایی را که به شکل غیرمستقیم بر هنر و هنرمند تأثیر میگذارند نیز از مالیات معاف میکند که ازجمله این فعالیتها حوزه گالریداری است. هرچند تعداد گالریهایی که سودآور هستند بسیار اندکاند، اما برفرض سودآوری و الزام به پرداخت مالیات و بر اساس ماهیت فعالیت گالریها که بههرحال جنبه اقتصادی هم دارد، همین مالیات به شکل غیرمستقیم به چرخه درآمدی هنرمند وارد میشود و درواقع او را تحت تأثیر قرار خواهد داد. به بیان روشتر این که یکی از مهمترین وظایف دولتها ارتقای فرهنگ جامعه است و هنر مهمترین حوزه زمینهساز فرهنگ است. و به همین دلیل هم دولتها همواره در پی کمک و تسهیل گردش چرخه هنر هستند. این چرخه شامل هنرمند، اثری هنری، مخاطب، بازار هنر و روشهای ترویج هنر (مانند حوزه آموزش و نشر) است که همه در یک ارتباط پویا با هم قرار دارند و تحت تأثیر قرار دان بخشی از آن سایر بخشها را هم متأثر خواهد کرد. امیدوارم دولت بتواند با همراهی هنرمندان، کارشناسان و انجمنهای هنری به یک تصمیم فراگیر و غیر مقطعی برسد که منجر به قانونی منطقی و عادلانه در زمینه معافیتهای مالیاتی شود، بیشک این قانون میتواند موارد مشخصی را استثنا و از شمول خود خارج کند.