برترینها: سه روز از شروع سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر میگذرد. دورهای که حواشیاش از یک ماه قبل از آغاز و با بالا گرفتن بحث تحریمهای اعتراضی شمار کمی از هنرمندان و منتقدان آغاز شد و شبیه به هر دوره دیگری جنجالهای خاص خود را در روزهای اول داشته است. نگاهی انداختهایم به مهمترین حواشی فجر سی و هشت تا بهاینجا.
شروع عجلهای
جشنواره امسال پر از ناهماهنگی و بیبرنامگی است. درحالیکه که در سالهای گذشته پوستر جشنواره حداقل از یک ماه قبل رونمایی میشد، امسال تنها ساعاتی مانده به آغاز جشنواره، منتشر شد. بسیاری از امکانات در کاخ جشنواره هنوز فراهم نیست و تازه بعد از دو، سه روز پوستر بزرگ جشنواره را بر سردر سینما ملت زدهاند.
از این ناهماهنگیها و بیبرنامگیها تا دلتان بخواهد وجود دارد و امکانات رفاهی محدودتر از همیشه است. روز اول حتی آب و چایی هم در کاخ جشنواره نبود! انتقادات زیادی به نحوه برگزاری این دوره جشنواره وارد است و در بحث امکانات بهسختی میتوان از واژهای جز خسیس بازی در نحوه برگزاری استفاده کرد. درحالیکه فیلمها از ظهر شروع میشوند که یک وعده غذا برای جشنواره کمتر بیفتد، همان یک وعده غذای اختصاص داده شده به سالن رسانهها و کاخ جشنواره هم خجالتآور است. کلا اینجا در کاخ جشنواره هیچچیز سرجایش نیست!
همدردی در مقابل تحریم
در اقصی نقاط کاخ جشنواره بیلبوردهای بزرگی دیده میشود تحت عنوان «همه همدردیم» که در آن با «همه» خانوادههای عزادار و داغدار این روزها (که تعمدا عدم اشاره مستقیم باعث میشود خانوادگان کشتهشدگان آبان ماه، خانواده سردار دلها و قربانیان اصابت موشک به هواپیمای مسافربری، همه را در بربگیرد) اظهار همدردی کردهاند. همچنین بیلبوردهای دیگری مانند «با سینما در کنار هم باشیم» هم دیده میشود.
در نشست خبری «سهکام حبس» که فیلم افتتاحیه کاخ جشنواره بود، همه عوامل در اقدامی هماهنگشده با لباسهای یکدست مشکی حضور پیدا کردهاند و تا جای ممکن سعی داشتند نخندند و غم و غصه را در چهرههایشان بهنمایش بگذارند. در این میان پریناز ایزدیار، همانطور که از عکسهای نشست پیداست از همه در «نمایش» غصه و همدردی موفقتر بود.
جالب است که در خیل عظیم این تحریمها چهرههایی که شدیدا اپوزسیون هستند و بهدلیل مواضعشان حتی ممنوعالکار هم بودهاند، تن به تحریم جشنواره ندادهاند، باران کوثری از جمله آنهاست.
نشستهایی که از فیلمها هیجانانگیزترند
بیشتر حواشی جشنواره امسال در نشستهای خبری اتفاق میافتد. فیلمها تا بهاینجا آنقدر خنثی و معمولی بودهاند که چندان جای صحبت باقی نمیگذارند. از جمله حواشی جالب توجه نشستها مربوط به «عامهپسند» و «شنای پروانه» بود. در نشست «عامهپسند» خبرنگاران به فاز زنانه و ضد مردسالارانه فیلم انتقاد داشتند که عموما از طرف رسانههای اصولگرا بود و باران کوثری در جواب یکی از خبرنگاران اظهار کرد این انتقادها سکسیستی هستند.
پانتهآ بهرام که برای فیلم «شنای پروانه» موهایش را تراشیده، با یک کلاه در نشست حاضر بود، اما طبق گفتهاش بهاو گفته بودند باید روی آن شال بپوشد. پانتهآ بهرام هم کم نیاورد و در میانه نشست شالش را برداشت و به عکاسها گفت بدنیست تصویرش را ثبت کنند. او همچنین حرفهایی انتقادی درباره عملکرد پلیس زد.
نشست «تومان» هم انتقادات زیادی را بههمراه داشت و رسانههای اصولگرا از ترویج قمار گفتند و کارگردان در جواب اظهار کرد در کودکی قمار میکرده.
یکی دیگر از حواشی نشستها این است که سوالها پیش از رسیدن به مجری، گزینش میشوند. خبرنگاران از خوانده نشدن و سانسور سوالاتشان شاکی هستند.
رسیدن یا نرسیدن، مسئله این است؟
از جمله بیبرنامگیهای جشنواره در نرسیدن یا دیر رسیدن فیلمها است. «روز صفر» فیلم سعید ملکان از جمله فیلمهایی بود که دو روز اول را از دست داد و به اکران نرسید. شنیده میشود که بخشی از راشهای فیلم از دست رفته و سکانسی که در آلمان فیلمبرداری شده در فیلم استفاده نشده. علت آن این بوده که دستیاران فیلمبردار فیلم درحالیکه راشها از دوربین انتقال داده نشده دوربین را امحا کرده و در آلمان پناهنده شدهاند! اتفاق عجیبی است نه؟
«خورشید» فیلم مجید مجیدی هم هنوز به جشنواره نرسیده و احتمال دارد تا روز آخر هم نرسد. حتی شنیده میشود که فیلم همین چند روز پیش هم فیلمبرداری داشته! به حق چیزهای نشنیده!
عدم پخش زنده برنامههای تلویزیون
به دلیل خط قرمزهای زیاد صدا و سیما و خصوصا شبکه سوم سیما، امسال برخلاف هرسال «هفت» پخش زنده ندارد! برنامه «نقد سینما» در شبکه پنج هم به همین شکل. این دیگر یک آبروریزی برای جشنواره امسال است.