وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان یکی از وزارتخانههای مهم در بدنه دولت است که بهعنوان متولی فرهنگ و هنر شناخته میشود. در دولتهای مختلف عملکرد این وزارتخانه نسبت به هنرهای نمایشی و تئاتر به عنوان یکی از زیرمجموعههای هنری خود، متفاوت بوده است؛ گاه توجه بیشتر و گاه برخوردی سطحی و عادی.
همواره انفعال وزارت فرهنگ و ارشاد نسبت به تئاتر و شرایط و وضعیت آن با واکنش جامعه و خانواده تئاتر مواجه بوده و هست.
در دولت دوازدهم نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علیرغم اینکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنریاش مدعی هنردوستی و حمایت و توجه به تئاتر هستند، به قول مثلی قدیمی هنوز «گُلی به سر تئاتریها نزدهاند.»
گویا وزیر ارشاد و معاون هنری اولین افرادی بودهاند که در شرایط بحرانی قدرت برنامهریزی و تصمیم گیری سریع و درست برای تئاتر را از دست داده و گرفتار انفعال شدهاند.
بحرانهایی که از سال ۹۸ آغاز شد
تئاتر ایران در سال ۹۸ با کسر مالیات ۹ درصدی بر ارزش افزوده مواجه شده و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ اقدامی در جهت رفع و معافیت هنرمندان و اجراهای تئاتر از کسر این مالیات نداشت یا اگر داشت به نتیجهای نرسید.
سال گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد که همواره از کمبود بودجه رنج میبرد، نتوانست در دورهای که گروهها و تماشاخانهها به دلیل اختلال در اینترنت متضرر شدند هیچ حمایت مالی از این فعالان تئاتری داشته باشد. ضمن اینکه هیچ برنامه و راهکاری هم برای جبران وضعیت و بهبود شرایط نداشتاز نیمه دوم سال ۹۸ هم تئاتر اتفاقات و معضلات بسیاری را پشت سر گذاشت؛ از اختلال در اینترنت و آسیب دیدن اجراهای نمایشی و تماشاخانههای خصوصی گرفته تا وضعیت انصراف برخی گروههای تئاتری از سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و در نهایت تعطیلی فعالیتهای تئاتری و سالنهای نمایشی به دلیل شیوع ویروس کرونا.
سال گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد که همواره از کمبود بودجه رنج میبرد، نتوانست در دورهای که گروهها و تماشاخانهها به دلیل اختلال در اینترنت متضرر شدند هیچ حمایت مالی از این فعالان تئاتری داشته باشد. ضمن اینکه هیچ برنامه و راهکاری هم برای جبران وضعیت و بهبود شرایط نداشت.
در جریان انصراف گروههای تئاتری از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر هم منفعلترین سهم ممکن به وزیر ارشاد و معاون هنری رسید و گویا تنها راهکاری که در این زمینه مدنظرشان بود، گفتگوها و رایزنیهایی تلفنی و نه هیچ اقدام و عملی درخور و قابل توجه دیگری بود. البته در آن مقطع زمانی معاون هنری وزیر در بستر بیماری بود و به طور حتم مشاور یا معاونی که کارها را عهده دار بود نیز توان یا ارتباط رایزنی جدیتر با هنرمندان را نداشت.
با پایان جشنواره تئاتر فجر و آغاز اجراهای عمومی تئاتر هم، کرونا نفس هنرهای نمایشی ایران را گرفت و اجراها، فعالیتها و سالنهای تئاتری را به تعطیلی کشاند.
از اسفند سال ۹۸ که کرونا بر صحنههای تئاتر ایران همچون سایر صحنههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی دینی ایران خیمه زده و امور مربوطه را به تعطیلی کشانده، انتظار از بخشهای مختلف دولت این بود که با شکل گیری اتاق فکری مجرب، با نگاهی کارشناسانه راهکارهایی را برای حمایت و ادامه فعالیتها به شکلهای دیگر در نظر بگیرند.
این انتظار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم وجود داشت که با وجود تمدید تعطیلیهای پیش آمده برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا که از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا اتخاذ میشد، از طریق یک خرد جمعی راهکار و برنامههایی را برای فعالیتهای تئاتری به گونهای دیگر و از طریق فضاهای مجازی در نظر بگیرد.
بودجهای که مثل همیشه «نیست»!
بخش حمایت مالی از هنرمندان تئاتر و تماشاخانههای خصوصی که همچون گذشته در گیر و دار نداشتن بودجه وزارت ارشاد گرفتار است و در انتظار چکیدن بودجهای ناچیز از دستان دولت اما برنامه ریزی برای ایجاد بسترهای جدید فعالیت آن هم در فضای مجازی حداقل و مهمترین کاری بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانست برای آن برنامه ریزی داشته باشد.
دوران کرونایی سپری شده باز هم مهر تأییدی بر غافلگیر شدن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران بحرانی برای تئاتر بود و مصداق این مدعا هم متنی است که معاونت هنری طی خبری رسانهای از آنها به عنوان اقدامات و برنامههای خود در دوران کرونایی نام برده استحدود ۵۰ روز است که فعالیتهای تئاتری تعطیل شده و هنرمندان تئاتر به صورت خودجوش و بدون هیچ حمایت و برنامهای از سوی متولی دولتی خود، فعالیتهایی را در فضای مجازی برای زنده نگهداشتن رابطه خود با مخاطبان و علاقه مندان تئاتر انجام میدهند؛ گویا همیشه این هنرمندان تئاتر هستند که هم باید نقش حامی خود را بازی کنند و هم به فکر مخاطبان و علاقه مندان تئاتر باشند و هم باید جای ناتوانی مالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از تئاتر را پر کنند.
دوران کرونایی سپری شده باز هم مهر تأییدی بر غافلگیر شدن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران بحرانی برای تئاتر بود و مصداق این مدعا هم متنی است که معاونت هنری طی خبری رسانهای از آنها به عنوان اقدامات و برنامههای خود در دوران کرونایی نام برده است.
در خبر ارسالی مورخ ۱۸ فروردین ۹۹ معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رسانهها فعالیتهای دوره قرنطینه برای تئاتر به شرح ذیل است:
«پخش آنلاین تئاتر برنامه دیگری است که برای روزهای قرنطینه برنامه ریزی شده است. پخش آنلاین تئاتر از پردیس تئاتر تهران به مدت ۱۰ شب از ۱۷ فروردین و از طریق رسانههای مختلف آغاز شده است. جشنواره مجازی «نمایشخانه» با تمرکز بر سه محور «چگونه کرونا را شکست دهیم»، «نوروز را در خانه بمانیم» و «متلها و قصههای قدیمی سرزمین مادری را احیا کنیم» رویدادی دیگر در هنرهای نمایشی است که فراخوان جشنواره، ۲۰ اسفندماه سال گذشته منتشر شد. این جشنواره که با همراهی دفتر تئاتر خیابانی ادارهکل هنرهای نمایشی، سازمان مردمنهاد «نیمدری سبز»، دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری بوشهر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انجمن هنرهای نمایشی استان بوشهر برگزار میشود و علاقهمندان به حضور در آن میتوانند تا تاریخ ۱۹ فروردین ۹۹ آثارشان را با مدت زمان ۵ تا ۱۵ دقیقه با تلفن همراه ضبط و برای شماره اعلام شده ۰۹۳۶۹۷۴۰۲۴۶ ارسال کنند.»
آمار فوق به عنوان خروجی قابل سنجش فعالیت و اقدامات معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایت از تئاتر، هنرمندان تئاتر و مخاطبان تئاتر در دوران قرنطینه، آماری نزدیک به یک طنز تلخ و شوخی دور از انتظار از بدنه دولتی بهعنوان متولیان تئاتر است.
گویا با توجه به اینکه تعطیلیهای کرونایی ادامه خواهد داشت، در تئاتر ایران باید هنرمندان جایگزین مدیران وزارت ارشاد شوند زیرا هنرمندان تئاتر بهتر از مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولتی میتوانند در شرایط بحرانی برای تئاتر، فعالان و مخاطبان آن برنامهریزی کنند و در زمینه بودجه نیز که هیچگاه چه در شرایط بحرانی و چه در شرایط عادی امیدی به حمایت مالی متولیان دولتی تئاتر نبوده و نیست و اگر بوده بسیار کم فروغ بوده است.