اردشیر صالحپور پژوهشگر و مدرس باسابقه تئاتر معتقد است نگاه سوداگرانه و کاسبکارانه بر فرهنگ و هنر غالب شده و همین مساله این حوزه را از اصالت و جنبههای خلاقانه دور کرده است.
اردشیر صالحپور نویسنده، پژوهشگر، کارگردان و مدرس تئاتر درباره نگاه اقتصادی دولت به تئاتر و کسر ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده از اجراهای تئاتری با وجود بحرانی که گریبانگیر حوزه فرهنگ و هنر شده است به خبرنگار مهر گفت: امر فرهنگ یک پدیده شخصی، انتفاعی و بیزینسی نیست و متاسفانه نگاه انتفاعی، سوداگرانه و اقتصادی بر روند فعالیتهای کشور چنان حاکم شده که بسیاری از ارزشها را تحت تاثیر خود قرار داده است.
صالحپور تاکید کرد: فراموش نکنیم انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود و ما ملتی صاحب فرهنگ و تمدن هستیم بنابراین هویت ما و حیات و هستی و معرفت شناسی ملت ایران بر فرهنگش استوار است اما این نگاه اقتصادی کلیه شئونات جامعه را در برگرفته و کار به جایی رسیده که بسیاری از ارزشها و اخلاقیات را هم تحت الشعاع خودش قرار داده است.
شهر در تسخیر فستفودها!
وی ادامه داد: اگر نگاه به تبلیغات شهری بیندازیم متوجه میشویم که چهره تبلیغات شهری چقدر به جنبههای بیزینسی و انتفاعی رویکرد و توجه دارد و به عنوان نمونه انواع فستفودها و رستورانها بیلبوردهای شهری را در تسخیر خود درآوردهاند؛ همان بیلبوردهایی که زمانی به ارزشهای انقلابی و شعارهای فرهنگی اختصاص داشت که این امر نشان دهنده این است که جامعه ایران در رویکرد و سبک زندگی خودش به یک تغییر رسیده؛ تغییری که ناخواسته است و از غفلت مسئولان و گردانندگان جامعه حاصل شده است.
فاجعه زمانی آغاز شد که پدیدهای به نام تهیهکنندگی تئاتر در این حوزه سیطره پیدا کرد. تهیه کنندگان جوان نوخاسته با پولهای ناسالم وارد این حوزه شدند و با اسم بخش خصوصی تئاترها را از ارزش، تعهد و رسالت خارج و تئاتر «لاکچری» را باب کردند. این غفلت فرهنگی مدیران فرهنگی باعث شد ذائقه جامعه تغییر کنداین کارشناس هنرهای نمایشی افزود: در نتیجه این رویکرد، جامعه سوار بر قطاری شده است که روز به روز مسیرش به بیراهه میرود؛ مسیری که در آن باغها قطع میشود و به جایش برجها میروید. روابط اقتصادی ناسالم، اختلاسها و سوداگریها در همه شئونات جامعه روح جامعه را خدشه دار کرده است و مسائل اقتصادی آنچنان واجد ارزش شده که دیگر هیچکس برای فرهنگ ارزشی قائل نیست.
صالحپور عنوان کرد: در واقع فاجعه زمانی آغاز شد که این مسایل پایش به عرصه فرهنگ و هنر و مخصوصاً تئاتر نیز باز شد. به این مفهوم که پدیدهای به نام تهیهکنندگی تئاتر در این حوزه سیطره پیدا کرد و با حضور این افراد در تئاتر پرداخت دستمزدهای نجومی به بازیگران باب شد تا جایی که دستمزدها به ماهی ۱۲۰ میلیون تومان در ماه میرسید. تهیه کنندگان جوان نوخاسته با پولهای ناسالم وارد این حوزه شدند و با اسم بخش خصوصی تئاترها را از ارزش، تعهد و رسالت خارج و تئاتر «لاکچری» را باب کردند. این غفلت فرهنگی مدیران فرهنگی باعث شد ذائقه جامعه تغییر کند.
وقتی اقتصاد بر هنر پیروز شد!
این مدرس تئاتر با اشاره به تغییر سیر روال فرهنگی جامعه یادآور شد: با این شرایط تئاتر به آتراکسیون و تفنن تبدیل شده است و اگر قصد اجرای تئاتری را داشته باشید مدیر سالن اول از شما میپرسد چند چهره شناخته شده برای فروش بیشتر گیشه در اختیار دارید. این مناسبات فرهنگ و هنر را تحت تاثیر قرار داد و اینجا بود که اقتصاد بر هنر پیروز شد که این مساله با روح ارزشهای ما کاملاً منافات دارد.
معتقدم که نگاه سوداگرانه دولت بسیار آسیب رسان بوده است و آنقدر که دغدغه اش روی مسایل اقتصادی و کسر مالیات بوده بر روند کیفی آثار نمایشی توجهی نداشته و میبینیم که این روزها بسیاری از تئاترها نه بر ارزشها استوار هستند نه تعهد و کیفیتصالحپور ادامه داد: الان کار به جایی رسیده که اگر کسی پول ندارد نباید زندگی کند، تئاتر تولید کند یا تماشاگر تئاتر باشد. متاسفانه در این شرایط خود دولت هم کاسبکار شد به شکلی که در طرح به اصطلاح خصوصی سازی، سالنهایی را که با پول ملت برای هنرمندان ساخته شده بود اجاره داد. به عنوان نمونه در شهر کوچکی تنها یک سالن تئاتری وجود داشت اما دولت همین سالن را هم به بخش خصوصی واگذار کرد و این سالن تقریباً سه سال در اختیار فردی قرار گرفت که نه اهل فرهنگ بود و نه از تئاتری چیزی میدانست و در نهایت هم این فرد بعد از آسیبی که به هنرمندان رساند آنجا را ترک کرد و بسیاری از اموال را هم با خودش برد.
وی درباره کسر مالیات بر ارزش افزوده از اجراهای تئاتری گفت: در هیچ کجای دنیا از هنر و فرهنگ سوبسید نمیگیرند بلکه سوبسید میدهند و از هنر و فرهنگ حمایت میکنند برای اینکه این عرصهها روح جامعه را منعکس میکند اما متاسفانه در ایران قضیه برعکس است و دولت خودش مساله خصوصی سازی را بدون پشتوانه مطرح کرد و باعث حضور رانت خواران در این حوزه شد. معتقدم که نگاه سوداگرانه دولت بسیار آسیب رسان بوده است و آنقدر که دغدغه اش روی مسایل اقتصادی و کسر مالیات بوده بر روند کیفی آثار نمایشی توجهی نداشته و میبینیم که این روزها بسیاری از تئاترها نه بر ارزشها استوار هستند نه تعهد و کیفیت.
اخذ مالیات با روح هنر همخوانی ندارد
صالح پور متذکر شد: البته منظورم این نیست که فعالیتهای اقتصادی در هنر جایی ندارند اما این مسایل نباید به بیزینس تبدیل شوند. این معضلات همه ناشی از نبود برنامه ریزی و مدیریت درست و تداخل نگاه سوداگرانه در عرصه فرهنگ و هنر است. معتقدم باید حقوق هنرمندان ما تامین شود و آنها در رفاه باشند و از فراوردههای هنریشان حمایت شود تا بتوانند خلاقیت، علو طبع و رفعت در جامعه ایجاد کنند اما در حال حاضر ارزشها به سایه رفته است.
وی در پایان صحبتهایش متذکر شد: قطعاً مالیات بر ارزش افزوده باید از حوزه فرهنگ و هنر برداشته شود چون این کار با روح هنر همخوانی ندارد. هنر و فرهنگ یک فعالیت بطنی است و با روح و روان جامعه سروکار دارد بنابراین در یک پروسه طولانی مدت جواب میدهد پس وقتی که الان یک سرمایه گذاری فرهنگی صورت گیرد و هنرمندان از پرداخت سوبسید معاف شوند تاثیرش را بر سلامت نفس جامعه خواهیم دید. نگران تولید آثار فرهنگی شریف و سالم هستم نه اینکه هر ناهنری را هنر جلوه دهند بلکه دولت باید برای کارهای اصیل سرمایه گذاری فرهنگی بکند.