با مرگ شجریان هنوز فرهنگستانی که خود را متولی زبان و ادب فارسی میداند درباره این ضایعه سکوت کرده است. رئیس این “فرهنگستان” مشاور ارشد خامنهای است که او هم به مرگ استاد آواز ایران بیاعتنایی میکند.
غلامعلی حدادعادل یکی از نزدیکان، معتمدان و مشاوران هسته اصلی قدرت و دفتر رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای است که به خاطر فهرست طویل منصبهایش از “ابوالمشاغل”های حکومت خوانده میشود.
درگذشت محمدرضا شجریان با واکنشهای گسترده در داخل و خارج ایران همراه بود اما تا ۲۱ مهر، پنج روز بعد از مرگ مردی که مدیرکل سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) او را “اسطوره و میراث جاودان موسیقی سنتی ایرانی” خوانده خامنهای و نزدیکانش، از جمله حدادعادل همچنان به آن بیاعتنایی میکنند.
سکوت خامنهای، با توجه به سوابق عناد و کینتوزی او با معترضان و منتقدان حکومت، زیاد عجیب نیست و بیاعتنایی مشاور ارشد و پدر عروسش هم میتوانست از این منظر قابل فهم باشد، اما برخی مسندهایی که حدادعادل بر آنها تکیه زده موضوع را متفاوت میکند.
در فهرست طویل مشغلههای مشاور ارشد خامنهای، هم ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی به چشم میخورد هم عضویت در هیئت امنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
از حدادعادل، نه به عنوان شخص، که در نظر برخی منتقدان از “نمادهای بیشخصیتی سیاسی و فرهنگی” به شمار میرود، دستکم به عنوان رئیس فرهنگستان انتظار میرفت به خاطر مرگ کسی که بیش از پنج دهه یکی از شاخصترن مروجان زبان و ادب فارسی بوده و در اعتلای فرهنگ ایرانی جایگاهی بلند دارد سکوت نمیکرد.
سکوت مدعی تقوا و تدبیر
از او که سال ۹۲ با شعار “تقوا و تدبیر” در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و ریاست بنیاد سعدی را بر عهده دارد انتظار میرفت به همان شعار پایبند بماند و در مرگ کسی که در بردن غزلهای سعدی به میان مردم نقشی کمنظیر داشته سکوت نکند.
حدادعادل اردیبهشت ۸۸ در روز بزرگداشت سعدی با توصیف او به عنوان “دماوند ادب فارسی” از صدا و سیمای جمهوری اسلامی گلایه کرد که چرا در معرفی آثارش و ارج گذاشتن به میراثش کوتاهی میکند.
رئیس وقت کمیسیون فرهنگی مجلس از آن زمان تا کنون هرگز به روی خود نیاورده که همین صدا و سیما پخش صدای شجریان، از جمله آوازها و تصنیفهایی که با شعرهای سعدی خوانده را ممنوع کرده است.
عناد خامنهای و نزدیکانش با شجریان سابقهای طولانی دارد و پس از اعلام نتایج مناقشه برانگیز انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ عیانتر و شدیدتر از قبل شد؛ آنجا که محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری مورد حمایت و محبوب خامنهای معترضان را خس و خاشاک خواند و شجریان بیپروا گفت صدای همین خس و خاشاک است.
اودری آزولای، مدیرکل یونسکو و وزیر پیشین فرهنگ فرانسه در واکنش به مرگ شجریان در یک پیام توئیتری او را مردی خواند که “به پاس خلاقیت بینظیر و تعهد سستی ناپذیرش به آزادی هنر” نشانهای افتخار پیکاسو و موتسارت این نهاد فرهنگی سازمان ملل به او اهدا شده است.
بیاعتنایی نهادی که خود را “فرهنگستان زبان و ادب فارسی” میخواند نسبت به درگذشت شجریان با واکنشهای انتقادی زیادی در دنیای مجازی و رسانههای فارسیزبان داخل و خارج روبرو شده است.
“افزایش ارج شجریان با سکوت امثال حدادعادل”
سایت عصر ایران ۲۰ مهر در مقالهای با اشاره به سهم شجریان در مانوس کردن ایرانیان با شعر شاعران کلاسیک ایران نوشت: «سکوت فرهنگستان زبان و ادب پارسی و به تعبیر درستتر بیاعتنایی رئیس آن در قبال رخدادی چنین خسارتبار از اجر و ارج محمد رضا شجریان نمیکاهد اگر نیفزاید!»
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی هم با اشاره به نزدیکی حدادعادل به اقتدارگرایان حاکم بر ایران و جانبداری شجریان از منتقدان حکومت نوشتهاند که سکوت مشاور ارشد خامنهای بزرگترین خدمت به زبان و ادب فارسی و جایگاه شجریان است.
در این میان عدهای نیز به اعضای فرهنگستان انتقاد کردهاند که چرا راه خود را از ملاحظات و مواضع سیاسی رئیس این مجموعه جدا نکردهاند و به صورت فردی یا جمعی به مرگ شجریان واکنش نشان ندادهاند؛ تا کنون برخی از اعضای فرهنگستان مانند حسین معصومی همدانی این کار را کردهاند.