یک هنرمند آهنگساز اظهار کرد: موسیقی یکی از مقدسترین هدیههای خداوند است. ما در جنگ، اذان و صوت قرآن هم موسیقی داریم ولی نمیدانم چرا این مساله همچنان مطرح است که موسیقی پاپ مشکل دارد.
به گزارش ایسنا و به نقل از سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر، در دومین نشست بخش پژوهش سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر با موضوع «آسیب شناسی موسیقی پاپ در دوهه گذشته» «آسیبشناسی موسیقی پاپ در دو دهه گذشته» محمدرضا چراغعلی و پدرام کشتکار گفتوگو کردند.
در ابتدای این نشست، محمدرضا چراغعلی، آهنگساز در سخنانی اظهار کرد: اتفاقاتی که در ۱۰۰ سال گذشته در موسیقی ایران افتاد و به مرور تکنولوژی وارد آن شد، این تصور را به وجود آورد که هر نوع موسیقی را که با ریتم همراه باشد موسیقی جاز مینامند، در صورتی که موسیقی جاز خودش یک شاخهای از موسیقی است که عمدتاً ریشه غربی دارد و مربوط به موسیقی ایرانی نمیشود. در حال حاضر بیشتر افرادی که دارند تصنیف ایرانی میخوانند باید نام آثارشان را تصنیف پاپ بگذاریم. هر آنچه باعث شود که مردم بیشتری از عوام را درگیر شنیدن یک قطعه کنیم، نام آن ژانر، ژانر موسیقی پاپ میشود. بسیاری از خوانندههای درجه یک ما دارند موسیقی پاپ میخوانند ولی دوست ندارند که اسم آنها را خواننده موسیقی پاپ بگذاریم، در صورتی که واقعیت یک چیز دیگری است. شما اگر تفکرتان این باشد که یک جمعیت میلیونی را درگیر یک قطعه موسیقی کنید قطعاً مسیرتان موسیقی پاپ است.
در ادامه، پدرام کشتکار، آهنگساز ادامه داد: من نیز سبکی به نام موسیقی جاز را نمیشناسم. موسیقی جز داریم ولی هرگز ربطی به این چیزی که الان میشنویم نداشته است. موسیقی پاپ برای موسیقی باکلامی که سالهاست استفاده میشود یک صورت مساله اشتباه بود. ای کاش این نوع موسیقی روز اول دستهبندی و سازماندهی میشد. در موسیقی ما بارها اتفاق افتاده که یک موسیقی به زور یک نوازنده سنتی میآید رنگآمیزی میشود تا به قولی ایرانیزه شود ولی این کار اشتباه است.
چراغعلی مطرح کرد: زمانی یک هنرمند میخواهد اندیشه خودش را بسازد، باید بهای دیده شدن یا دیده نشدنش را هم بپردازد. ممکن است من یک تفکری را برای ساخت موسیقی داشته باشم و یک مجموعهای را منتشر کنم و پنج هزار نفر آن را بشنوند ولی یک زمان ممکن است تفکرمان این باشد که یک قطعه بسازیم تا عده زیادی را درگیر خودش کند. برای ساخت آن محصول باید آنقدر جذابیت ایجاد کنیم تا یک خانواده حاضر شود ۸۰۰ هزار تومان پول بلیت بدهد و به کنسرت بیاید. وقتی بخواهید جذابیت ایجاد کنید، دیگر نمیتوانید تفکر شخصیتان را دخیل کنید. باید مردم را با حاشیههای پررنگ جمع کنید و به سالن بکشانید تا بتوانید از آن کار پول در بیاورید. این وسط چند آسیب به وجود میآید. ما در دهه ۵۰ انواع موسیقی را در کنار همدیگر داشتیم که هر کدام مخاطب خودشان را داشتند. ما آن موقع محل عرضه موسیقی داشتیم و مردم میتوانستند به یک جاهایی بروند و موسیقی را بشنوند ولی الآن مکانهای مختلف نداریم و مردم فقط در ماشین موسیقی گوش میکنند. هیچ کجای دنیا به اندازه ایران سیستمهای صوتی روی ماشین نصب نشده است. ما نباید با شادی مردم مخالفت کنیم. همه نوع موسیقی باید باشد ولی باید جا و خاستگاه آن مشخص شود. به نظرم این بزرگترین مشکل ماست.