روزگاری نه بیآبی بود و نه بیبرقی، نه مزرعه بیت کوین. گیشه تعیین کننده نبود، اندک حمایتی بود که به آن دلخوش بودیم و کار میکردیم اما امروز همه این مشکلات هست و آن حمایت هم نیست.
آرش دادگر، کارگردان و مدرس تئاتر از شرایط دشواری سخن میگوید که هنرمندان این رشته در آن گرفتار آمدهاند؛ از وضعیتی که نه امکان کار کردن هست و از سوی دیگر دیدن این همه مسئله اجتماعی، هنرمند را بیتاب میکند تا میان هنر خود و شرایط روز جامعه پیوندی برقرار کند.
این هنرمند تئاتر در گفتگو با ایسنا از حال و روز هنرمندانی سخن میگوید که میکوشند در نفس گیرترین لحظات هم ذهن خود را پویا نگه دارند.
دادگر میگوید: در وضعیت فعلی گویی کارمان بیمعنی است، به جز شرایط بد اقتصادی، توان روحی و روانی هم وجود ندارد و نبود واکسیناسیون هم که خود دلمشغولی دیگری است. با این همه میکوشم ذهنم را به کار بیندازم و بتوانم نظریهپرداز باشم. ذهن، البته کار خود را می کند، حتی وقتی شرایط برای اجرا فراهم نیست.
او ادامه میدهد: این روزها تئاتر را در شرایط امروز جامعه خودمان جست و جو و تلاش میکنم راهکاری بیابم که اگر چنین نکنیم، کارمندیم و نمیخواهم کارمند باشم. هر چند امکان اجرای تئاتر بسیار سخت شده است.
این کارگردان با یادآوری سالهای گذشته که هنوز آثار نمایشی از حمایت دولتی برخوردار بودند، میافزاید: آن زمان نه بی آبی بود و نه بی برقی، مزرعه بیت کوین هم نبود. ما هم به گیشه فکر نمیکردیم چون دولت از ما حمایت میکرد، ولی امروز همه آن مشکلات هست و آن حمایت هم وجود ندارد.
دادگر با اشاره به مبلغ ناچیز حمایت از آثار نمایشی که در تعطیلات اخیر کرونایی اجرایشان متوقف شده است، میگوید: برای دو هفته تعطیلی، حمایتی 3 میلیونی در نظر گرفتهاند، با این همه بذل و بخشش چه کنیم؟! چگونه حساب کردهاند که به این رقم رسیدهاند. حتی اگر فقط پول چای و لیوان یک بار مصرف را که سادهترین وسیله پذیرایی در تمرین تئاتر است، در نظر میگرفتند، بیش از این میشد، واویلا به دیگر موارد اجرا!
او ادامه میدهد: مگر در تهرانِ قرمزِ کرونایی چند نمایش اجرا دارند که حمایتی این چنین اندک از آنها میشود. بودجه تئاتر را صرف هیچ کردهاند! نه حمایتی، نه آموزشی و مدیریتی که پاسخگو نیست!
این کارگردان با اشاره به مشکلات متعددی که برای اجرای یک اثر نمایشی در شرایط فعلی وجود دارد، میافزاید: در وضعیت غریب امروز، اگر رسیدی به این نقطه که زنده ماندی و تلفات ندادی و حاضر شدی خطر کنی و اجرا بروی ؛ دولت هم حمایتی از اجرایت میکند البته یک حمایت قطره چکانی!
دادگر در ادامه این گپ و گفت درباره وظیفه هنرمندان در پرداخت به مطالبات اجتماعی و حقوق شهروندی توضیح میدهد: ما باید اگر بحران یا مطالبه یا فریادی در گوشه و کنار هست، آن را برجسته کنیم. ما نیز باید مطالبات خود را داشته باشیم. در بیان مطالبات مشترک است که فریاد ما بلندتر میشود. منِ هنرمند ، مطالباتی دارم که همیشه خاموش مانده است.
این مدرس تئاتر با اشاره به کارکرد اجتماعی اثر هنری خاطرنشان میکند: کار هنر، یادآوری است. اثر هنری کاری میکند تا مخاطب چیزی را دوباره لمس کند و او را به هیجان و تفکر میاندازد. کار ما اعتراض کردن نیست. ما زبان میان مردم و حاکمیت هستیم. در غیر این صورت قشری جداافتاده ، بیخاصیت و سترون خواهیم شد.
این فعال تئاتری اضافه می کند: یک کاریکاتوریست با کشیدن کاریکاتوری از یکی از معضلات اجتماعی، کار خود را انجام میدهد ولی کار تئاتر روی صحنه رخ میدهد. کار تئاتر بیانیه دادن نیست. بلکه کار ما فشرده کردن مطالبات جمعی و ارایه آن به شکلی چند وجهی است.
دادگر با اشاره به تعطیلی مداوم تئاتر در مقطع کرونایی ادامه میدهد: این روزها صحنه از ما گرفته شده ولی میتوانیم ایده بدهیم. وقتی روی صحنه نباشیم، به بیانیه و سخنرانی تبدیل میشویم. بنابراین باید فکر کنیم چگونه می توانیم از صحنه دیگری بهرهمند شویم.
او، جدایی میان رشتههای گوناگون هنری را معضلی بزرگ میداند و اضافه میکند: بین تمام هنرها جدایی افتاده، به همین دلیل بیتاثیر شدهایم زیرا هیچ گفتگویی شکل نمیگیرد و بزرگترین ضربه را از نبود گفتگو میخوریم.
این هنرمند تئاتر خاطرنشان میکند: ما به جای گفتگو، مدام میخواهیم پاسخ بدهیم و به این وسیله خود را مطرح کنیم و این کار را با نابود کردن طرف مقابل انجام میدهیم. در همین جشنواره فجر بسیاری دوستان اپوزیسیون سکوت میکنند چون منافعی دارند در صورتی که در همین جشنواره هم گفتگو غایب است.
دادگر در پاسخ به این پرسش که با این وصف هنرمند در شرایط فعلی چه کاری میتواند انجام دهد؟ توضیح میدهد: کار بسیار سختی است زیرا در حال حاضر وضعیت اقتصادی ما را به نابودی میکشاند. هنرمندی که نتواند نیازهای اولیه خود را تامین کند، یا منزوی میشود یا دچار بخل. همچنانکه همین وضعیت در تیمهای فوتبالمان هم مطرح است. الان هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس، سرگرم هیچ و پوچ هستند و کاری به کیفیت کار دو تیم ندارند و همانطور که گفتم در نبود گفتگو، دایم یکدیگر را میکوبیم.
او یادآوری میکند: بنابراین در چنین شرایطی کار هنرمند بسیار سخت است و ممکن است به بیراهه برود. زمانی گروههای هنری بر اجتماع تاثیرگذار بودند چون در گذشته مساله اقتصادی در بین نبود و از سوی دیگر جامعه از نظر ارتباطات بسیار ضعیف بود، دو روزنامه بیشتر نداشتیم. اما امروز زمانهای است که هر اتفاقی به سرعت پخش میشود.
دادگر در پایان می گوید: درشرایط فعلی، مساله هنرمند آگاهیبخشی به جامعه نیست چراکه او خود این آگاهی را دارد بلکه کار ما ، سرعت بخشیدن به این آگاهی برای رسیدن به مقصد است. امروزه دیگر توضیح دادن کاربردی ندارد بلکه موضوع این است که ما چگونه این آگاهی را به صورت چند وجهی و در قالب یک کاتالیزور ارایه دهیم که جامعه به درک درستتری از خودش برسد.