سریال خاتون؛ عاشقی با چاشنی میهن‌پرستی در ‘روزهای اشغال ایران’

این روزها حمله روسیه به اوکراین همزمان شده با پخش سریالی در شبکه نمایش خانگی ایران، که روایتی عاشقانه‌ای است در زمان اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در سال ۱۳۲۰. در این سریال شخصیت‌های منفی داستان روس‌ها یا همپیمانان ایرانی آنها هستند.

شخصیت خاتون دختری از تهران با اصالت بختیاری است که به خاطر نجات جان پدرش از دست نیروهای ارتش بریتانیا با سرگرد شیرزاد ملک مستبد و عاشق پیشه ازدواج کرده و در یک “خانه اربابی” در شمال ایران همراه با پسر کوچکش و مادر شوهرش زندگی می‌کند. مادر شوهر زنی است پر از زخم‌های عمیق عاطفی ناشی از خیانت و بی مهری همسر درگذشته‌اش که تحمل تقسیم کردن مهر پسرش با عروس ناخواسته را ندارد.

خاتون اما زنی از جهان دیگر است. او در تهران بزرگ شده، فرانسه و انگلیسی صحبت می کند، اهل کتاب خواندن و وطن پرست است و ظاهرا از سیاست درک عمیق‌تری دارد. در عین حال که رفتارش معصومانه است، خوش‌پوش و فریبنده هم هست. سرگرد ملک که بیشتر با همسرش مثل یک شیء تزئینی رفتار می کند، او را مانند هنرپیشه‌های آمریکایی در کنارش می‌خواهد و برای رسیدن به این مقصود مدام او را با اهدای لباس‌های مد روز و جواهرات زیبا غافلگیر می‌کند.

  • سریال ‘حرفه‌ای’؛ تقلید از هالیوود با بازی خواننده‌های پاپ ایران
  • توقف پخش سریال‌های ‘آهوی من مارال’ و ‌’جیران’ در ایران؛ پای ناصرالدین شاه در میان است
  • سریال ‘نیسان آبی’؛ وقتی نوستالژی دهه ۶۰ ایران بار وانت می‌شود

اما زندگی عادی این زوج با شروع اشغال ایران توسط متفقین و سرازیر شدن نیروهای نظامی روسیه به داخل خاک ایران و اشغال شهرهای شمالی وارد چالش‌های جدیدی می شود. این دو شخصیت در مواجهه با مسائل سیاسی دیدگاه‌های متفاوتی دارند و همین تفاوت نگاه خاتون به مسائل سیاسی و اجتماعی و رفتارش با خدمتکاران کم کم باعث دور شدن این زن و شوهر از یکدیگر و شکل گیری نقطه جوش درام و آغاز ماجراهای دیگری می‌شود.

بیشتر ملودرام، کمتر دقت تاریخی

کارگردان این سریال تینا پاکروان در سینمای ایران به عنوان منشی صحنه، دستیار کارگردان، مدیر تولید و بازیگر فعالیت کرده است و در کارنامه‌اش همکاری با بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و ضیاءالدین دری دیده می‌شود. او بعد از ساخت چندین فیلم کوتاه و سینمایی به عنوان کارگردان و تهیه کننده، حالا با ساخت سریال “خاتون” وارد عرصه سریال سازی برای شبکه نمایش خانگی شده است.

او که فیلمنامه سریال را خودش نوشته است، پیش از این گفته که برای شکل دادن به داستان از زندگی یکی از زنان خانواده‌اش در دوران قدیم الهام گرفته است.اما فیلمنامه “خاتون” هر چند در نمایش زندگی خانوادگی و عاشقانه شخصیت اصلش‌اش قابل قبول از آب درآمده و مخاطب ایرانی را راضی می‌کند، اما در نشان دادن شرایط ایران در روزهای پر التهاب اوایل دهه ۱۳۲۰ دچار مشکلات جدی است.

سریال خاتون

منبع تصویر،ISNA

تصویری که مخاطب، از ایران در روزهای اشغال متفقین و روزهای قحطی و گرسنگی می‌بیند، بیش از آن که به واقعیت تاریخی آن دوران شباهت داشته باشد، شبیه یک کارت پستال است. نویسنده و کارگردان بیشتر فضای کافه‌ها، رستوران‌ها، کلوب‌ها و کتاب فروشی‌ها را مقابل چشم تماشاگر می‌گذارد و افرادی را به تصویر می‌کشند که در روزهای قحطی می‌توانند به راحتی در کافه بستنی سفارش دهند یا چای و شیرعسل‌شان را بخورند یا نوشیدنی مورد علاقه‌شان را بنوشند. نمایش قحطی و سختی روزگار آن دوران فقط محدود است به دزدیده شدن کیسه‌های آرد از انبار متفقین و احتکار کننده‌ها و “پخش بین مردم به شیوه رابین هود.”

تینا پاکروان هرقدر در نوشتن صحنه‌های مربوط به روابط عاطفی و انسانی بین شخصیت‌های مهارت دارد، در روایت تاریخ و فضای جامعه آن زمان ناوارد به نظر می‌رسد. ظاهرا او معلومات کافی برای روایت روابط حزبی، وقایع تاریخی و جامعه شناسی دوران اشغال را ندارد. خاتون زنی است که ادبیاتش و واکنشش به شرایط جامعه بیشتر شبیه زنان روشنفکر و مستقل امروزی است تا زنی که در زمان اشغال متفقین زندگی می‌کند و این نکته ارتباط مخاطب با اثر را دچار اختلال می‌کند. در عوض داستان عاشقانه سریال برگ برنده نویسنده است که می‌تواند گروهی از مخاطبان را با خود همراه کند.

کارگردانی بازیگران مشهور

اما اجرا و کارگردانی سریال بخصوص در صحنه‌های بزرگ -مثل حضور مهاجران لهستانی- به عنوان یک سریال شبکه نمایش خانگی چشمگیر از آب درآمده است. کارگردان در بازی گرفتن از بازیگران هم باتجربه عمل می‌کند و در بازی گرفتن از هنرپیشه‌های مشهور در نقش‌های کوتاه کارآمد عمل می‌کند و حضور آنها در یاد می‌ماند. از نقش کوتاه غزل شاکری در چند نما در فصل اول تا بازی ستاره پسیانی در نقش یک زن مبارز تا ایفای نقش عاطفه رضوی با گریمی متفاوت که در نقش زنی شوریده با رفتاری مردانه نظر مخاطب را کاملا به خود جلب می کند تا بازی مهدی قربانی در نقش “گماشته” شیرزاد ملک و نقش متفاوت مهران غفوریان به عنوان مدیر هتل همگی در خور توجه‌اند و در کلیت اثر جا می‌افتند.

سریال خاتون

منبع تصویر،TASNIM

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید

پادکست
رادیو فارسی بی‌بی‌سی
رادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی

برنامه ها

پایان پادکست

اما ریسک بزرگ کارگردان در انتخاب بازیگران اصلی بیشتر به حضور اشکان خطیبی در نقش سرگرد شیرزاد ملک برمی‌گردد. این که نقش یک نظامی مستبد به بازیگر مردی با جثه کوچک و چهره‌ای خالی از خشونت یا زمختی مردانه رایج در چهره نظامی‌های نقش بسته در حافظه تاریخی مخاطبان واگذار شود، می‌توانست سریال را کاملا غیر قابل باور کند. اما اشکان خطیبی در نقش شیرزاد کاملا از عهده نقش برآمده است. او را به عنوان مردی که به همسر و خانواده اش عشق می‌ورزد و همزمان نسبت به گماشته‌هایش بی‌رحم است، می‌توان باور کرد. حتی استیصال و درماندگی‌اش در انتخاب بین جایگاه نظامی‌اش و کنار آمدن با همسر و هموطن‌هایش از او شخصیتی می‌سازد که همدلی تماشاگر را برمی‌انگیزد.

می‌توان گفت بازی در سریال “خاتون” نقطه عطف کارنامه کاری اشکان خطیبی در عرصه تصویر است. او نه تنها گروه سازنده را ناامید نکرده، بلکه به نقطه قوت سریال تبدیل شده است؛ نظامی عاشقی که حاضر نیست جواب رد بشنود و حس مالکیتش بر تمام احساسات دیگرش غلبه کرده است.

نگارجواهریان در نقش خاتون هرچند ضعیف نیست اما جزئیاتی که از این شخصیت ارائه می‌دهد، پیش از این بارها دیده شده است؛ ترکیبی از حجب و حیا و اغواگری و رمزآلود بودن که در چهره و شیوه حرف زدن این بازیگر وجود دارد، اینجا هم مهم‌ترین وجه بیرونی شخصیت است و قبلا در کارهای سینمایی نگار جواهریان دیده شده است. او مانند اشکان خطیبی برگ برنده‌ای ندارد، اما به معنای واقعی بازی استانداردی ارائه می‌کند و شخصیت خاتون را با تمام فراز و فرودهای زندگی‌اش در قالبی باورپذیر به مخاطب ارائه می‌دهد.

مهران مدیری در صحنه‌ای از سریال خاتون

منبع تصویر،ISNA

توضیح تصویر،مهران مدیری در صحنه‌ای از سریال خاتون

اما این سریال مهران مدیری متفاوتی را به نمایش می‌گذارد، در قامت شخصیتی سرخوش، خوشگذران، دلبسته به سیاست و فرهنگ که محفل‌داری و زد و بند را خوب بلد است و می‌داند چطور در سیاه‌ترین روزها گلیمش را از آب بیرون بکشد. مهران مدیری که طی سال‌های اخیر به جز بازی در سریال‌های کمدی خودش در آثار دیگران با این انتقاد مواجه بوده که همیشه یک جور نقش آفرینی می‌کند و از پس نقش‌های جدی یا دور از خود برنمی‌آید، در “خاتون” می‌تواند تماشاگر را غافلگیر کند.

اما در نقطه مقابل بازی‌های اغلب یکدست بازیگران سریال، بابک حمیدیان در نقش “نظامی اشغالگر روس” بیش از حد اغراق‌آمیز است و جلوه‌نمایی او در کلام یا حرکات صورت و گردن و شیوه راه رفتن نه تنها کمکی به جا افتادن شخصیت نمی‌کند که به آن حالتی کاریکاتوری می‌دهد.

سریال “خاتون” می‌کوشد با استفاده از نوعی میهن‌پرستی عامیانه داستانش را پیش ببرد. شخصیت‌های مثبت سریال کسانی هستند که به اشکال گوناگون مخالف حضور بیگانگان‌اند و در مقابل، “جبهه شر” از “وطن فروشان یا اشغالگران” تشکیل شده است. اما این شکل وطن‌پرستی که سریال ترویج می‌کند، بیش از آن که در تار و پود داستان تنیده شده باشد، بیشتر سر و شکل شعاری به خود می‌گیرد. بیش از آن که به تاریخ و تحولاتش ربط داشته باشد، برای خوشایند مخاطب ناراضی از برخی وقایع امروز ایران ساخته شده است.

به همین دلیل سریال تینا پاکروان بیشتر مناسب دوستداران سریال‌های عاشقانه و خانوادگی است که در برخی لحظات با چند دیالوگ از زبان شحصیت‌های اصلی یا فرعی هیجان‌زده شوند، نه کسانی که می‌خواهند روایتی داستانی از تاریخ و آنچه در زمان اشغال ایران در زمان جنگ جهانی دوم گذشت، ببینند.