مجسمههای شهری کلانشهرهای ایران همواره با حاشیههای متعددی روبهرو بودهاند؛ از ساخت سردیسهای ناهمگون و نازیبا گرفته تا دزدی آثار ارزشمند و البته تخریب آنها به نیت ترمیم. در چنین شرایطی آثاری که میتوانند، اثر به سزایی در نشان دادن پیشینه عظیم فرهنگی یک کشور داشته باشند، سالهاست که با بیتوجهی و کم دقتی مسوولان گاه به واسطه بدساخت بودن، دستمایه تمسخر قرار گرفتهاند و گاه به ناگاه ناپدید شدهاند!
به گزارش ایسنا، سالانه در سطح شهر، آثار حجمی متعددی بنا بر سطح نیاز، در نقاط مختلف نصب و به مجموع آثار ارزشمند پیشین، اضافه میشوند. در این میان نیاز است، برای نگهداری آثاری که هنرِ دست هنرمندان مطرح بوده و از ارزش هنری بالایی برخوردار هستند، تدابیری اندیشیده شود.
فضای شهری و مبلمان آن، همانند فضای یک خانه نیاز به رسیدگی، نظافت و ترمیم دارد و اگر مراقبتی از آن حاصل نشود، نتیجه آن خواهد شد که یک اثر باارزش بالا به علت شرایط بد نگهداری به تدریج تخریب می شود.
در این سالها به کرات شاهد بودهایم که آثار حجمی شهری بنا بر دلایل مختلفی چون بیتوجهی و رهاسازی، فقدان فرهنگ سازی برای آسیب نرساندن به آنها و وندالیسم، سرقت و … دچار آسیب میشوند که در نهایت هم به علت سطح تخریب بالایی که به آنها وارد شده یا به طور کلی از محل نصب برداشته می شوند و یا نیاز به یک ترمیم اساسی دارند که همیشه میسر نیست.
حال با توجه به این نکات سال ۱۴۰۰، سالی پرحاشیه برای آثار مجسمهسازی شهری به جهت تخریب، سرقت و یا بازسازی بود.
در همین راستا در ادامه گزارش ایسنا نگاهی خواهیم داشت به مسیری که مجسمههای شهری در این سال طی کردهاند:
سرقت شناسنامه سردیسها
پیمان کریمی ـ رئیس اداره مجسمه و نمادهای سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان ـ در تاریخ ۱۷ فروردین اعلام کرد که شناسنامه سردیسهای بوستان مشاهیر بارها به سرقت رفته و حتی وقتی از جنسی فاقد ارزش ضایعاتی برای درج جزئیات آثار استفاده کردهاند، آن را هم به طریقی از بین بردند.
سرقت شناسنامه سردیسهای بوستان مشاهیر بارها تکرار شده است. کریمی در گفتوگو با ایسنا ادامه داد: در سال ۹۹ تمامی شناسنامههایی که به سرقت رفته بود دوباره ایجاد و نصب کردیم و تقریباً اکثر روشهایی را که برای جلوگیری از سرقت شناسنامهها میشد به کار برد، به کار بردهایم؛ شناسنامه با جنس برنج را بردند، استیل زدیم، استیل را بردند، آهن زدیم، آهن را بردند، در نهایت از فلکسی که فاقد ارزش ضایعاتی است استفاده کردیم ولی در سال ۱۴۰۰ باز هم به آن دستبرد زدند.
حاشیه های سنگ مزار یک مجسمه ساز
۲۱ فروردین وکیل خانواده ناهید سالیانی (هنرمند و مجسمه ساز و پیکر تراش نواندیش) با انتشار اطلاعیهای توضیحاتی را درباره دلیل نصب نشدن سنگ مزار این هنرمند پس از گذشت حدود هفت ماه از درگذشتش ارائه داد.
نصب نشدن سنگ مزار ناهید سالیانی ـ مجسمه ساز قدیمی و استاد اسبق دانشکده هنرهای زیبا ـ که شهریور ماه ۹۹ در ۸۴ سالگی بر اثر بیماری درگذشت، اخباری را در رسانهها مبنی بر بی توجهی به این بانوی مجسمه ساز موجب شد که توضیحاتی را از سوی وکیل خانواده به همراه داشت.
در اطلاعیهای که از سوی جهانبخش نورائی، وکیل ماندانا مزینی (فرزند ارشد شادروان ناهید سالیانی) برای انتشار در اختیار انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران گذاشته شده، آمده بود: «در اجرای وصیتی که این هنرمند فقید کرده بود پیکر او به زادگاهش، انزلی انتقال یافت و بر مزار پدرش، شادروان نجفقلی سالیانی، به خاک سپرده شد. شادروان سالیانی سنگ قبر خود و پدر مرحومش شامل دو قطعۀ عمودی و افقی را پیش از مرگ طراحی کرده بود که توسط یکی از سنگ تراشان آماده شد.
اما طرح قطعۀ افقی به شکل دلخواه از کار درنیامد و تمامی این روند، موجب تأخیر در تهیه و نصب سنگ مزار شد. همچنین توصیه برخی از بزرگان نیز که نصب سنگ قبر در اقلیمهای بارانی به منظور نشست کافی خاک پس از زمان مناسب باید انجام پذیرد، مزید بر علت شد. ولی با همکاری و همراهی انجمن مجسمه سازان ایران، طراحی قطعۀ افقی سنگ نیز برای بار دوم در دست انجام است و امیدواریم تا پیش از پایان فروردین ماه سال جاری، هر دو قطعه سنگ بر مزار آن هنرمند نصب شود.»
در نهایت طرحی که از قبل توسط این هنرمند گرانمایه برای سنگ مزارش طراحی شده بود پس از اجرای نهایی در روز چهارشنبه یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ در آرامگاه این بانوی هنرمند در شهرستان انزلی نصب شد.
نصب مجسمه عطار در میدان «عطار»
مجسمه عطار نیشابوری همزمان با سالروز بزرگداشت این شاعر و عارف خراسانی در میدان عطار نیشابوری مشهد در ۲۵ فروردین رونمایی شد. المان عطار نیشابوری توسط نادر قشقایی طراحی و تولید شد. این المان در میدان عطار نصب شده تا مردم مشهد خراسان بهتر بتوانند مفاخر خود را بشناسند.
برگزاری چهارمین سمپوزیوم ملی مجسمهسازی
چهارمین دوره سمپوزیوم ملی مجسمهسازی پس از ۱۰ سال وقفه، از دهم فروردین در دامنۀ کوههای جنگل قائم و مجاور دریاچه مصنوعی کرمان آغاز به کار کرد و تا دوم اردیبهشت ادامه داشت. در این دوره بیش از ۲۰۰ هنرمند با ۲۲۴ اثر شرکت کردند و در نهایت ۱۲ اثر جهت ساخت با متریال سنگ و مس و اجرا در سطح شهر، انتخاب شد که طی مدت بیش از ۲۰ روز آثار هنری را خلق کردند.
بازگشت شیخ بهایی به چهار باغ
مجسمه «شیخ بهایی» اثر مرتضی نعمتاللهی، پنجم اردیبهشتماه در محدودۀ تلاقی خیابان شیخ بهایی با چهارباغ نصب شد. پیرو اجرای عملیات سنگفرش محور میانی چهارباغ عباسی، مجسمه شیخ بهایی از محل خود برداشته شد و با توجه به اینکه این اثر، به بخشی از هویت چهارباغ بدل شده بود و مردم با آن خو گرفته بودند، لازم بود که با اتمام عملیات عمرانی، دوباره در همین محل نصب شود.
البته به دلیل اینکه دریچه تأسیسات خدماتی نظیر لولههای اصلی آب و گاز درست در محل سابق نصب این مجسمه قرار داشت و باید سهولت دسترسی به آن در مواقع اضطراری فراهم میشد، همچنین به دلیل تغییراتی که با صفوی سازی چهارباغ و اجرای حوض و آبراهه در محور میانی انجام شده بود، امکان نصب مجسمه در نقطه قبلی خود وجود نداشت.
بر این اساس، ابتدا قرار بود که مجسمه شیخ بهایی در ابتدای خیابان شیخ بهایی نصب شود، اما در این محدوده نیز کارگاه عمرانی قطار شهری برپا بود و با بررسیهای میدانی که انجام شد، در نهایت نقطهای در محور میانی که در محدوده تلاقی خیابان شیخ بهایی با چهارباغ عباسی قرار دارد، بهعنوان محل نصب این مجسمه تعیین شد.
مجسمه «جلال» که نیست و نابود شد!
مجسمه زندهیاد جلال آل احمد که در ابتدای بزرگراهی به همین نام در تهران نصب شده بود، از سال ۹۸ دچار آسیب شده بود و تا شش اردیبهشت ۱۴۰۰ هنوز هم سر جای اصلی خود بازگردانده نشده بود.
به همین جهت محمدحسین دانایی ـ خواهرزاده زندهیاد جلال آل احمد، نویسنده نامدار معاصر ـ با ارسال یادداشتی از مفقود شدن مجسمه مرحوم آلاحمد که در ابتدای بزرگراه جلال آلاحمد در تهران نصب شده بود، خبر داد و از مسوولان پرسید: «مجسمه آلاحمد کجاست؟»
در همین راستا براساس یافتههای خبرنگار ایسنا کاشف به عمل آمد که این مجسمه در جریان اتفاقات آبان ۹۸ آسیب دید و از بین رفت و تا آن زمان مجددا بازسازی و نصب نشد.
همچنین قدرتالله معماریان سازنده مجسمه زندهیاد جلال آل احمد در همان تاریخ (اردیبهشت ۱۴۰۰) به ایسنا گفت که «این اثر حدود پنج سال قبل در ابتدای بزرگراهی به همین نام در تهران نصب شده بود، دو سال پیش آتش گرفت و از آنجا که جنس اثر فایبرگلاس بود، در همان محل نصب ذوب شد و از بین رفت.»
این هنرمند همان زمان به ایسنا گفت که به او پیشنهاد ساخت دوباره اثر داده شده است و او نیز میتواند مجسمه را با استفاده از قالب قبلی ظرف یک ماه تا ۴۵ روز با موادی ضد آتش و مقاوم بسازد ولی شهرداری به او اعلام کرده بود که در آن مقطع زمانی بودجه ندارد.
سرقت کلید «فرهاد قفل زن»
شامگاه دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، کارکنان تئاتر شهر به واسطه فیلمی که از سوی یکی از هنرمندان تئاتر برای آنان فرستاده شده، متوجه شدند پیچ و مهرههای کلید مجسمه «فرهاد قفل زن» دستکاری شده و این بخش از مجسمه مورد تهدید سرقت قرار گرفته است. به همین جهت برای حفظ این اثر و جلوگیری از سرقت احتمالی آن، نسبت به جدا کردن کلید از بدنه مجسمه و تحویل آن به مجموعه مذکور اقدام شد.
همچنین ۱۵ اردیبهشت در پی اقدام برای سرقت بخشی از مجسمه «فرهاد قفلزن» در محوطه مجموعه تئاتر شهر، مدیر این مجموعه تاکید کرد که از آن روز پیگیری خود را برای ترمیم این مجسمه آغاز کرده است.
مجسمه «فرهاد قفل زن» یکی از مجسمههای مجموعه فرهاد است که سازنده آن پرویز تناولی است. این مجسمه همراه با مجسمه دیگری به نام «مرد نی لبک زن» ساخته بهمن محصص دو مجسمهای بودند که دهه ۵۰ برای افتتاحیه مجموعه تئاتر شهر طراحی و ساخته شدند. مجسمه «مرد نی لبک زن» که بعد از انقلاب به منظور مراقبت بیشتر به داخل مجموعه تئاتر شهر منتقل شده بود، در حال حاضر در موزه هنرهای معاصر نگهداری میشود و «فرهاد قفل زن» جزو معدود مجسمههای باقی مانده در فضای باز مجموعه تئاتر شهر است.
مجسمه تناولی بهدلیل نوع جانمایی و در دسترس بودنش در معرض آسیب و تخریب قرار دارد. اتفاقی که بارها افتاده است و افراد ناشناس و عابران تعدادی از قفلهای روی تن این مجسمه را جدا کردهاند، به صورتی که نمای آن با طرح اولیهاش تفاوتهایی دارد که به چشم میآید. البته این مجسمه پیش از این چندبار مرمت شده، هرچند درباره نوع این مرمتها نیز انتقادهایی مطرح شده است.
در نهایت ۱۸ اردیبهشت با مشارکت شهرداری منطقه ۱۱ و سازمان زیباسازی شهر تهران مرمت کلید مجسمه «فرهاد قفل زن» انجام و به پیکر مجسمه در فضای باز تئاتر شهر نصب شد.
مجسمهای که سر از بازیافت درآورد
۲۳ اردیبهشت انعکاس خبر مفقود شدن سردیس «رحیم هودی» هنرمند پیشکسوت تئاتر ایران و شیراز که در محوطه مقابل تالار حافظ ارشاد فارس نصب شده بود، در شبکههای اجتماعی، در حالی رسانهای شد که به گفته مطلعان، پنج روز قبل این اتفاق رخ داده بود.
این خبر که در استوری شبکههای اجتماعی برخی از فعالان حوزه فرهنگ و هنر نیز بازنشر داشت، منجر به واکنش رسمی از سوی مسئولان هیچ یک از دستگاههای متولی نشد.
با این حال ۳۰ اردیبهشت حمید جورکش ـ مدیرکل ارتباطات و امور بین الملل شهرداری شیراز ـ اعلام کرد که سردیس سرقت شده رحیم هودی در یک بازیافتی در منطقه دهپیاله واقع در جنوب این شهر پیدا شد که بخشهایی از این سردیس مخدوش شده و آسیب دیده است که با توجه به جنس مجسمه امکان ترمیم آن وجود دارد.
ماجرای شیرهای میدان حر
چهارم خردادماه خبرهایی مبنی بر تخریب یکی از مجسمههای شیر میدان حر در فضای مجازی منتشر شد. مجسمه اصلی نصب شده در وسط میدان با نام «نبرد گرشاسپ با اژدها» اثر غلامرضا رحیمزاده ارژنگ، جزو مجسمههای ثبت شده در فهرست آثار ملی است. این اثر سالم بود اما در خبرهای منتشر شده درباره تخریب شیرهای این اثر، این ادعا مطرح شد که مرمت بهانهای برای تخریب بوده است.
در همان زمان شاپور دیوسالار، معاون وقت فرهنگی و طراحی شهری سازمان زیباسازی تهران درباره این مجسمهها به ایسنا توضیح داد که دو مجسمه شیر، مانند مجسمه اصلی به ثبت آثار میراث ملی نرسیده است و اینکه دو مجسمه فرعی، توسط مرحوم غلامرضا رحیمزاده ارژنگ ساخته نشده است.
او یادآور شد که «شیرهای مجسمه اصلی که توسط استاد ارژنگ ساخته شدهاند، از جنس مس بوده و سالها پیش در بحبوحه انقلاب آسیب دیدهاند. اما جنس دو مجسمه شیری که بعدها در پایین اثر اصلی «نبرد گرشاسپ با اژدها» نصب شده، از فایبرگلاس است که از متریال ناپایدار به شمار میرود و در گذر زمان به علت برودت آب و هوایی دچار فرسودگی و شکستگی شدهاند و به همین جهت لازم بود که مرمت یا جایگزین شود.»
چند روز بعد در ۱۱ خرداد ماه، دیوسالار درباره نصب مجدد اثر بازسازی شده گفته بود که یک هفته بعد یکی از بهترین و اصولیترین کارهای آنها در آنجا نصب خواهد شد ولی با گذشت بیش از دو هفته هنوز خبری از نصب این اثر در میدان حد نبود و مجسمه شیر تخریب شده با داربست و پارچهای سفید در میدان پوشانده شده بود.
البته بعدتر معاون فرهنگی و طراحی شهری سازمان زیباسازی تهران وقت به ایسنا پاسخ داد که علت این امر ابتلای قالب گیر کار به کرونا بود.
در نهایت ۲۱ تیر حدود ۴۰ روز بعد از تخریب، شیر ضلعِ جنوب شرقی میدان حر سر جایش قرار گرفت.
البته که پس از ترمیم یکی از شیرهای میدان حر و نصب آن در محل، این پرسش مطرح شد که چرا دیگر شیرهای باقیمانده در این مکان، مانند شیر نخست مرمت نمیشوند؟ و پاسخ معاون فرهنگی و طراحی شهری سازمان زیباسازی تهران وقت این بود که دیگر شیرهای میدان حر نیز ظرف دو ـ سه ماه آینده توسط هنرمندی که شیر اولی را بازسازی کرد، ترمیم خواهند شد.
مجسمه زکریای رازی و چهار شاگردش
اما از میدان حر که به سمت جنوب برویم، پس از میدان رازی که سازه دارد ولی مجسمه ندارد، به میدان رازی (میدان گمرک) در منطقه ۱۱ تهران می رسیم؛ میدانی که تندیسی از زکریای رازی در مرکز آن به همراه مجسمههایی برنزی از چهار شاگردش در اطرف تندیس اصلی به چشم میخورد. این اثر نخستین مجسمهای است که بعد از انقلاب در ایران و در این میدان نصب شد.
قاعدتا تندیسی که از شاهکارهای استاد علی قهاری کرمانی باشد ـ مجسمه سازی که نقش مهمی در بنیانگذاری هنر نوین مجسمهسازی در دوره معاصر ایران داشت ـ در زمره یکی از مفاخر و برترین آثار شهری ما به شمار میرود؛ ولی اگر به تاریخچه این اثر نیز نگاهی داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که در سالهای گذشته با کم لطفیهای بسیاری مواجه شده است. تا جایی که مجسمههای برنزی شاگردان (در اطراف تندیس اصلی) در طول زمان و به علت بیتوجهیها، بر اثر شرایط آب و هوایی دچار فرسودگی شده بودند که البته برای ترمیم مدتی از محل نصب برداشته شدند و بار دیگر در فروردین ۱۴۰۰ در محل نصب قرار گرفتند.
نونواری خودسرانه!
درست بالای میدان حر، میدان پاستوری قرار دارد که المان حجمی آن توسط بهروز دارش ساخته شده است. این مجسمه شهری ارزشمند هم چندین بار با هدف نونواری! به صورت غیراصولی رنگ شده است. این مشکل در نتیجه تصمیم خودسرانه برای رنگ کردن یک اثر هنری آن هم بدون کسب اجازه از کارشناسان یا مشورت با هنرمند به وجود آمده است. دیوسالار، معاون وقت فرهنگی و طراحی شهری سازمان زیباسازی تهران درباره رنگ کردن غیراصولی این اثر هم به ایسنا توضیح داده بود: «از آنجا که خود هنرمند اثر، نسبت به رنگ کردن غیراصولی آن معترض است، امسال این المان را با نظارت خود او (دارش) رنگ خواهند کرد.»
مجسمه «بزرگمهر بختگان» که نصب نشد
مجسمه «بزرگمهر بختگان» ـ پزشک، ستارهشناس و وزیر انوشیروان ساسانی که بر اساس برخی منابع تاریخی ظهور پیامبر اسلام را پیشبینی کرده بود ـ بعد از ساخت، حدود سه ماه در وسط میدان بزرگمهر اصفهان در انتظار نصب باقی مانده بود، تا اینکه پس از ممانعت مسئولان زیباسازی برای نصب، مجسمه هشت متری سوار و اسب را نیمه های شب ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۰، توسط جرثقیلهای بزرگ در حالی که دو پاره شده بود از محل نصب، بارگیری و منتقل کردند.
دزدیده شدن لنگه کفش اثر تناولی
چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ خبری مبنی بر دزدیده شدن لنگ کفش مجسمه پرویز تناولی در پارک شفق تهران منتشر شد که باتوجه به گفتههای مجید قادری، معاون فرهنگی و هنری سازمان زیباسازی شهرداری تهران به ایسنا قرار بود ترمیم این اثر صورت بگیرد.
در همین راستا قادری گفت که مسئولیت نگهداری از این نوع آثار برعهده سازمان زیباسازی شهری نیست و آنها تنها وظیفه نصب این آثار را برعهده دارند.
رئیس انجمن مجسمهسازان ایران هم در واکنش به این مسئله شناسایی و ایجاد شناسنامه برای آثار فاخر مجسمه تهران را از مواردی برشمرد که سازمان زیباسازی از آن غافل است و تاکید کرد که در این شرایط اتفاقاتی مشابه آنچه برای مجسمههای پرویز تناولی رخ داده، چندان هم عجیب نیست.
البته پس از چند روز برای پیگیری خبر ترمیم اثر تناولی با تندیس تناولی تماس گرفتیم. فرزند پرویز تناولی در این رابطه به ایسنا گفت: «صبح چهارشنبه ۱۸ اسفند ماه ملاقاتی داشتیم و در این رابطه صحبت کردیم. قرار شد فرمی که متعلق به سازمان زیباسازی شهر تهران است را به ما بدهند که پر کنیم. در این فرم قیمت ها برآورد خواهد شد؛ اینکه مثلا حدودا چقدر خرج وسایل و ابزار میشود. پس از اینکه این کار انجام شد، فردی که قرار است کار مرمت را انجام دهد، معرفی خواهیم کرد.»
او ادامه داد: «فعلا مشخص نیست چه کسی قرار است کار مرمت مجسمه پدرم را انجام دهد؛ چون اول باید اعلام کنیم که هزینه ساخت دوباره این لنگه کفش چقدر خواهد شد.»
بر اساس آخرین پیگیری های خبرنگار ایسنا از مسوولان سازمان زیباسازی تا این لحظه هنوز هنرمندی برای مرمت لنگه کفش از سوی خانواده تناولی معرفی نشده است.