مهدی صباغزاده باور دارد صداو سیما ظرفیتهای تولید آثار خود را کنار گذاشته و با کپی کاری در آثار تلویزیونی توان رقابت با شبکه نمایشخانگی را از دست داده است.
مهسا بهادری:سوال تکراری است. سوالی که مدتهاست مطرح میشود؛ اما کماکان کسی به آن پاسخ نداده است. شاید هم پاسخی برای آن وجود ندارد. پرسش چیست؟
آیا تلویزیون توانایی رقابت با شبکه نمایش خانگی را دارد؟ در نظر اول و با یک کلمه بخواهیم پاسخ این سوال را بگوییم، خیر، تلویزیون توان رقابت ندارد و حتی به گرد پای شبکه نمایشخانگی هم نمیرسد؛ اما کمی دقیقتر به ماجرا بپردازیم. چرا توان رقابت ندارد؟ دلایل خیلی پیچیده و دور از ذهن نیست.
ظرفیتهای تولید از بین رفت
در ابتدای بررسی این دلایل نگاهی به سالهای ابتدایی پس از انقلاب بیندازیم، آن زمان نه امکانات حال حاضر وجود داشت، نه سطح دسترسی به آثار این چنین بینالمللی بود، پس طبیعتا هم توقع مخاطبان چندان بالا نبود، هم مقیاسی برای سنجش کیفیت وجود نداشت و اگر اثر دارای کیفیت بود مخاطب را به خودش جذب میکرد. برخی از این آثار همچنان هم اگر پخش شوند، پر مخاطب هستند، آثاری مثل «سلطان شبان»، «هزار دستان» و … .
موضوعی که مهدی صباغزاده ضمن اشاره به آن میگوید: «مسئله این است که هنوز هم مخاطبان به دیدن سریالهای دهه شصت علاقه دارند، اما سریالهای خودمان را کسی تماشا نمیکند، دلیل این ماجرا کاملا مشخص و واضح است. خلاقیت در سریالهای ما از بین رفته و همه آثاری که تولید میشود، کپی دست چندمی از دیگر آثار است. گویا یک نفر در حال نوشتن همه فیلمنامهها است.»
این آثار با کیفیت در بازهای از زمان تولید شدند، اما به مرور زمان تلویزیون ظرفیتهای تولید خود را به طرق مختلف از دست داد. از اعمال محدودیتهای روز افزون تا ممنوعالفعالیت کردن هنرمندان با تجربه و توانمند، دلایلی بود که باعث شد تا دست تلویزیون در تولید آثار خالی بماند، تمام فشار خود را روی هنرمندان اعمال کرد تا آنها را از رسانه ملی خارج کند و به مرور زمان تمام آن تواناییها به سمت شبکه نمایش خانگی حرکت کرد.
حالا شبکه نمایشخانگی ظرفیتهایی که توسط تلویزیون کنار گذاشتهاند را به دست گرفته است و با استفاده از همان نیروها آثار نسبتا درخور و قابل توجهی را تولید میکند. صباغزاده درباره این شرایطی که در تلویزیون به به وجود آمده به نبود نیروی متخصص اشاره میکند و میگوید: «متاسفانه در بخش مدیریت آثار تولیدی تلویزیون، مدیران مناسبی قرار ندارند و ضعف این ماجرا به مشکلات ساختاری باز میگردد. تلویزیون شرایط ذهنیاش را روی مخاطبان بسته و همه چیز را تکراری کرده است و تغییر و تحولی در کلیت سیستم ایجاد نمیکند. حالا این ضعف ساختاری را چگونه میتوان جبران کرد؟ با استفاده از فکر و اندیشه فیلمنامهنویسها، کارگردانها، تهیهکنندها و تمام افراد دارای صاحبنظری که کنار گذشته شدهاند.»
جایگزینی که وجود نداشت
در بازهای از زمان که به دهه هشتاد باز میگردد، به طور مثال، برادران قاسمخانی مینوشتند و سروش صحت سریالی مانند «ساختمان پزشکان» را میساخت، الان هر سه هنرمند حذف شدند و تلویزیون هیچ جایگزینی نتوانسته به جای آنها بیاورد، در عوض برادران قاسمخانی سریال«روزی روزگاری در مریخ» را برای شبکه نمایش خانگی ساختند و در عوض تمام مخاطبان تلویزیون به سمت شبکه نمایش خانگی رفتند.
حالا اگر تلویزیون جایگزین مناسب هم ندارد، باز اگر سریال خوبی تولید میکرد امکان این ماجرا وجود داشت که بتواند مخاطب را به خود جلب کند اما وقتی تمام فیلمنامهها و داستانهایی که از تلویزیون پخش میشود، مشابه یکدیگر است، همان کور سوی امید برای نگه داشتن مخاطب هم از بین میرود و بیننده ترجیح میدهد رنگ و لعاب ترکیه و داستانهای آن را تماشا کند.
صباغ زاده درباره عدم توانایی تلویزیون درباره اینکه در سالهای ابتدایی انقلاب، تلویزیون از ظرفیت تولید خود به خوبی استفاده کرد اما در این سالها نتوانسته به درستی اینکار را انجام دهد میگوید: «متاسفانه در تلویزیون شرایط باندبازی وجود دارد و صداوسیما اقدام نمیکند تا از تمام ظرفیتهای نیروهای خود استفاده کند. این شرایط در صداوسیما وجود دارد که از عوامل و سازندگان، هنرمندان و نویسندگان قدرتمند خود دعوت به همکاری نمیکند و بعضا با اعمال محدودیتها باعث میشوند آن تعداد اندکی که در صداوسیما باقی ماندهاند هم از عرصه خارج شوند. اگر شرایط را فراهم کنند قطعا به جای اینکه مخاطبان پای تلویزیونهای ترکیهای و هندی و عربی بنشینند از ظرفیتهای فرهنگی خودشان لذت میبرند. شما شرایط فعلی را با گذشته مقایسه کنید، در آن زمان که شبکههای دیگری نبودند و سریالها هم به قدری با کیفیت و درخور بودند که هنوز هم بیشتر از سریالهای امروزی مخاطب دارند.»
او در اینباره ادامه داد: «از نظر من تلویزیون توان رقابت با شبکه نمایش خانگی را دارد؛ اما بستگی به این دارد که چه کسی را مسئول رسیدگی به امور گذاشته باشد و چه کسانی بر شرایط نظارت کنند. تلویزیون یک جریان فراگیر ۸۵ میلیون نفری است که باید بتواند همه مخاطبان را جذب کند. تلویزیون اگر بخواهد مثل الان فکر کند یا مانند همان چهل سال پیش فکر کند، معلوم است که توان رقابت با شبکه نمایش خانگی را ندارد اما اگر اقدام کند و تمام شرایط را به روز کند، قطعا پیشرو خواهد بود.»