انتقادها از خانه موسیقی بالا گرفت/ از تعلل در پیگیری موزیسین های دستگیر شده تا عقب تر بودن از جامعه موسیقی/ عدم پاسخگویی و نقدناپذیری

22.09.1401 اعتماد

اعتماد نوشت: در جریان اعتراضات اخیر، خانه موسیقی در بیانیه‌ای نسبت به بازداشت هنرمندان موسیقی واکنش نشان داد و مدعی شد که پیگیر این موضوع خواهد شد. واکنشی که تحسین برنینگیخت و بیشتر با واکنش‌های انتقادای رو‌به‌‌رو شد. جمعی از اهالی موسیقی در نامه‌ای خواستار ارایه گزارشی از اقدامات صورت‌ گرفته در این خصوص از سوی خانه شدند… حالا یک منتقد معتقد است این تیم که سال هاست خانه موسیقی را در اختیار دارد سال هاست از جامعه موسیقی عقب تر است.

ایران آرت: روزنامه اعتماد زیر تیتر این خانه برای برخی خانه تر است نوشته است: خانه موسیقی که بنا به تعریفی که چنین نهادهایی باید داشته باشند خود را تشکیلاتی صنفی و غیردولتی معرفی کرده است. این نهاد در مرداد ماه سال ۱۳۷۹ به ثبت رسید و حفظ میراث هنری ایران در بخش موسیقی، ارتقای کیفی و رشد ارزش‌های معنوی موسیقی ایرانی مبتنی بر فرهنگ ملی، حمایت از حقوق قانونی و معنوی موسیقیدانان، تلاش برای پژوهش موسیقی قدیم و نوین ایران و تلاش برای تامین امور رفاهی اعضا با حمایت مسوولان دولتی و بخش خصوصی را از جمله اهداف خویش برشمرده است.

با این حال، خانه موسیقی در این سال‌ها بارها در بزنگاه‌های مختلف مورد انتقاد جامعه موسیقی قرار گرفته است.

یکی از این انتقادها به هفته‌های گذشته و موضوع دستگیری و زندانی شدن هنرمندان موسیقی برمی‌گردد. در جریان این اتفاقات، اگرچه خانه برای آزادی هنرمندان دربند که در اعتراضات اخیر بازداشت یا دستگیر شدند، بیانیه‌ای صادر کرد و از اعضا یاری طلبید تا برای پیگیری امور آنها تلاش کنند؛ این واکنش البته مورد انتقاد اعضای خانه و اهالی موسیقی واقع شد که در این گزارش به ابعاد این انتقادها پرداخته‌ایم. بسیاری از هنرمندان، خانه موسیقی را نهادی نقدپذیر نمی‌دانند و به این رویه در خانه موسیقی انتقاد دارند. تا جایی که خیلی از اهالی موسیقی می‌گویند به تدریج دیگر آن را نهاد  کارآمدی ندانسته‌اند و از آن قطع‌ امید کرده‌اند.

ناکارآمدی اساسنامه و ساختار خانه

در این گزارش، نظرات کیوان فرزین، منتقد موسیقی را هم درباره موضوعات مطرح ‌شده در خصوص عملکرد خانه موسیقی جویا شدیم. فرزین معتقد است که اساسنامه و ساختار خانه موسیقی کارایی و استانداردهای لازم را برای یک نهاد صنفی ندارد. این منتقد موسیقی رویکرد صحیح صنفی را منوط به رعایت یکسری ملزومات می‌داند و معتقد است با اینکه این خانه، خود را «تشکیلات صنفی» می‌نامد اما در عملکرد خانه چنین رویکردی مشهود نیست.

او بازگشت به پیشینه خانه موسیقی و مرور اجمالی آن را ضروری می‌داند: «تا اواسط دهه ۷۰ شرایط و محدودیت‌های موسیقی نسبت به بعد از آن خیلی فرق داشت. کنسرت‌های خصوصی و موسیقی پاپ وجود نداشتند یا بسیار معدود بودند و جشنواره‌هایی دولتی مانند موسیقی فجر محل اصلی اجرای نمایش‌های صحنه‌ای موسیقی محسوب می‌شدند. در آن شرایط بسیار محدود، شاید از دید موزیسین‌ها همین‌ که مکانی رسمی و مورد تایید برای جمع شدن و همفکری در مورد مسائل و مشکلات‌شان در اختیار داشته باشند، کافی و مغتنم بود و آنچنان به اینکه اساسنامه مصوب، با شرایط یک نهاد صنفی چقدر تطابق دارد، توجهی نشد؛ ولی به مرور زمان هم وضعیت موسیقی فرق کرد و هم جامعه دیدگاه‌های جدیدتری به دست آورد؛ طوری‌ که مطالبه‌گری و مسائل صنفی و مدنی در آن اهمیت پیدا کرد. طبیعتا شاهد بروز مشکلاتی بودیم که تا به امروز هم با آن مواجه هستیم. بخشی از این مشکلات می‌تواند به دلیل ساختار خانه موسیقی باشد و بخش دیگر آن به کسانی برمی‌گردد که در طول سال‌های طولانی به صورت ثابت هسته اصلی مدیریت و گردانندگی این نهاد را بر عهده داشتند و روحیه و تفکرشان با قواعد کار صنفی و دموکراتیک فاصله داشت.»

توقعات پیش رفت، خانه منفعل ماند

قدر مسلم در گذر زمان، توقعات از خانه موسیقی -مانند هر نهاد دیگری- بیشتر شد، اما چنانکه منتقدان عملکرد این نهاد مطرح می‌کنند، خانه موسیقی روند فعالیت خود را با توقع جامعه پیش نبرد و چه بسا به‌زعم بسیاری از اهالی موسیقی منفعلانه‌تر از پیش عمل کرد؛ حال می‌خواهیم بدانیم که این توقعات و خواسته‌های اهالی موسیقی کدامند؟ از این نهاد چه توقعاتی می‌رفت که برآورده نشد؟

فرزین درباره انتظارات اهالی موسیقی از این نهاد می‌گوید: «وقتی یک نهاد ادعایی می‌کند، از او انتظار می‌رود که در راستای آن ادعاها حرکت کند. خانه موسیقی در اساسنامه، یک کانون فرهنگی و هنری به نام خانه موسیقی است نه مثلا انجمن صنفی خانه موسیقی؛ یک کانون فرهنگی و هنری است که از مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته و در اساسنامه خود به صورت واضح متعهد شده است که فعالیت‌هایش باید هماهنگ با برنامه‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد و همین مساله نکته‌ای است در تناقض با مسائل صنفی؛ چراکه نهاد مدعی فعالیت صنفی، باید مدافع صنف خودش در مقابل دولت یا حاکمیت باشد. این نه لزوما به معنای جنگیدن و دعوا کردن، بلکه به این معنی است که در قوانین یا رویه‌هایی که دولت در مقابل جامعه موسیقی در پیش می‌گیرد، باید در وهله اول مشاوره بدهد، بعد اگر اتفاقی نیفتاد اعتراض و مطالبه کند و از کنش‌های مدنی استفاده کند تا قوانینی که مخالف با مصالح و مسائل تخصصی آن جامعه هستند، حذف شده یا به نفع آن جامعه تغییر کنند، اما وقتی که در ماده ۱۰ اساسنامه این شرط گذاشته می‌شود که باید هماهنگ با برنامه‌های فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی باشند، یعنی عملا این سیستم از لحاظ صنفی، در سمت مقابل قرار می‌گیرد و موظف است طرف دولت را بگیرد نه صنف خود و این تناقضی است که بین اساسنامه و ادعای صنفی بودن خانه خود را نشان می‌دهد. درست است که در بعضی مواقع این موضوع دست افراد را می‌بندد، اما این را هم باید در نظر بگیریم که همه مواردی که به آن انتقاد وارد است، از این بند تبعیت نمی‌کنند؛ گاهی می‌بینیم در مسائلی که به بخش دولتی هم مربوط نیست، خانه یا منفعل عمل می‌کند یا نگاهی ارزش‌گذارانه به اعضای جامعه موسیقی دارد و برخی را به برخی دیگر ارجح می‌داند و گویی برای بعضی خانه‌تر است.»

مدیریت طولانی یک تیم ثابت و مقاومت در برابر انتقاد

یکی از انتقاداتی که توسط بسیاری به خانه موسیقی وارد شده، این است که مدیریت این خانه سال‌هاست با یک تیم بوده؛ فرزین نیز با انتقاد از مدیریت طولانی مدت این تیم که اگرچه مدعی شنیدن صدای منتقدان است، اما پاسخگو نیست، می‌گوید: «بارها از طرف منتقدان یا معترضان، از خانه موسیقی دعوت شده یا پیشنهاد شده که گفت‌وگو و مناظره صورت بگیرد؛ البته نه گفت‌وگویی که پشت درهای بسته باشد؛ گفت‌وگویی در حضور رسانه‌ها و اعضای جامعه موسیقی؛ ولی این اتفاق نیفتاده است. برای نمونه شروع یکی از جریان‌های مهم انتقادی با جلساتی بود که به نام ضرب اصول برگزار می‌شد و خانه موسیقی نه تنها در آن شرکت نکرد، بلکه حتی با کمک معاون هنری وقت تلاش کرد که از برگزاری آن هم جلوگیری شود. در چند سالی که مدیریت جشنواره فجر نیز در اختیارشان بود باز هم در جلسات انتقادی جشنواره فجر که به صورت عمومی برگزار شد، شرکت نکردند.»

نشست‌های بی‌هدف و نمایشی

خانه موسیقی اخیرا برای برگزاری نشستی در 20 آذرماه فراخوان داد و از اهالی موسیقی برای شرکت در این جلسه دعوت کرد. چند روز پیش از این تاریخ نیز جلسه مشابهی به اصرار جمعی از معترضان به عملکرد خانه موسیقی برگزار شده بود؛ اما طبق شنیده‌ها این نشست‌ها هم مورد انتقاد قرار گرفتند. گفت‌وگوی من با کیوان فرزین پیش از جلسه 20 آذرماه انجام شد. او این نشست‌ها را نمایشی و بدون دستورالعمل مشخص می‌خواند و تاکید می‌کند: «این درست نیست که هرگاه خانه موسیقی خودش احساس نیاز کند، فراخوان جلسه عمومی بدهد ولی پیشنهاد حضور در جلسه یا برنامه رادیویی زنده یا میزگردی در یک رسانه بی‌طرف یا حتی پرسش‌هایی را که‌ به صورت کتبی و در رسانه‌ها مطرح می‌شود، مسکوت و بی‌پاسخ بگذارد. آنها با برگزاری چنین جلساتی سعی می‌کنند خود را از هر گونه اتهامی مبرا ‌جلوه دهند. نمونه این اتفاق چند سال قبل بود که استاد فرهاد فخرالدینی به عنوان رییس شورای عالی جلسه‌ای را در خانه هنرمندان گذاشت و در آنجا منتقدان هم به احترام آقای فخرالدینی شرکت کردند و بیانیه‌ای خواندند که به احترام و توصیه ایشان لحن تندی نداشت؛ توصیه‌های بنیادینی کرده بود و در جزییات وارد نشده‌ بود، اما آقای نوربخش در صحبت‌های بعدی که در سایت‌شان هم منعکس شد، گفتند دیدید که منتقدان آمدند و حرفی هم برای گفتن نداشتند؟ جالب اینکه بعد از آن، حتی حاضر نشدند بر اساس اخلاق و قانون، جوابیه‌ای را که منتقدان به سخنان و ادعای مدیرعامل خانه برای روابط عمومی فرستادند و در آن چند سوال مشخص را در ارتباط با آن بیانیه جلسه مطرح کردند، منتشر کنند؛ چه رسد که به آن سوال‌ها پاسخ بدهند. خانه موسیقی باید به واسطه بودجه‌ای که دارد، کمک‌هایی که از نهادهای دولتی مثل معاونت هنری ارشاد یا شهرداری می‌گیرد و استفاده‌ای که از اموال عمومی کشور می‌کند، خود را موظف به پاسخگویی بداند؛ هر کدام از اعضای خانه و حتی افرادی که تصمیم به عضویت دارند، حق دارند بدانند که این بودجه‌ها و امکانات چقدر است و به چه صورت و در چه جاهایی مصرف می‌شود. تعامل باید دوطرفه باشد نه اینکه خانه موسیقی هر زمان دلش خواست فراخوان بدهد و توقع داشته باشد همه حاضر شوند. اگر هدف حل مشکل است، باید انتقاداتی که در طول زمان در طیف‌های گسترده شکل گرفته در جلسات متعدد با دستور جلسه مشخص پی گرفته شود؛ نمی‌توان در یک جلسه‌ همه بیایند و درباره همه ‌چیز صحبت کنند و همه مشکلات حل شود! این کار شدنی نیست.»

خانه‌ا‌‌‌ی که از صنف موسیقی عقب‌تر است

در جریان اعتراضات اخیر، خانه موسیقی در بیانیه‌ای نسبت به بازداشت هنرمندان موسیقی واکنش نشان داد و مدعی شد که پیگیر این موضوع خواهد شد. واکنشی که تحسین برنینگیخت و بیشتر با واکنش‌های انتقادای رو‌به‌‌رو شد.

جمعی از اهالی موسیقی در نامه‌ای خواستار ارایه گزارشی از اقدامات صورت‌ گرفته در این خصوص از سوی خانه شدند. از کیوان فرزین پرسیدم با توجه به ذات و ماهیت نهادی که می‌خواهد در حکم تشکیلات صنفی عمل کند، چرا خانه موسیقی نتوانست انتظارات را برآورد و اساسا هنرمندان منتقد انتظار چگونه رفتاری از این خانه داشتند؟

او در پاسخ به این پرسش به همان مولفه مهم و همواره مورد تاکید یعنی «دفاع از حقوق اعضا» اشاره می‌کند و می‌گوید: «بالطبع یک نهاد صنفی باید در چارچوب‌ قانون از حقوق ‌اعضای ‌خود دفاع کند؛ اما مساله اینجاست که خانه ‌موسیقی در موارد اینچنینی ‌همیشه ‌از‌ جامعه ‌عقب ‌است. در صورتی که ‌نهاد صنفی باید همیشه پیش‌رو باشد. فرض کنید یکی از اعضا بازداشت می‌شود، همه خبردار می‌شوند و واکنش نشان می‌دهند و بعد تازه خانه‌ موسیقی می‌آید و یک موضع نامشخص و‌ محافظه‌کارانه می‌گیرد؛ خلاصه همیشه خانه موسیقی از صنف خود عقب بوده است.

ما ‌درک می‌کنیم که در موارد اینچنینی خانه برای انجام وظایف ذاتی خود با محدودیت‌ها و موانعی روبه‌رو است؛ اما به هر حال باید پیگیری کند ‌و به جای آنکه اخبار را دیرتر از همه دریافت کند و بعد از مدتی موضع بگیرد و صرفا وعده پیگیری دهد، خودش منبع خبر باشد و به صورتی شفاف پیگیر مشکلات اعضایش شود. در موضوع قانون اخذ 10 درصد از درآمد حاصل از کنسرت‌ها که چند سال پیش بسیار مورد مناقشه قرار گرفت، مدیران خانه موسیقی در نشستی در مجلس شورا که قبل از تصویب، راجع به ‌این ‌قانون بحث شد، حضور داشتند اما هیچ چیزی به جامعه موسیقی منتقل نکردند. وقتی که‌ این قانون تصویب شد، همه اعتراض ‌کردند؛ نهادهای دیگر از کانون ‌ناشران گرفته ‌تا انجمن‌‌ صنفی هنرمندان‌ موسیقی معترض شدند و نامه‌ای هم با ‌امضای حدود دو هزار موزیسین تهیه شد. تازه بعد از اینها خانه موسیقی آمد و‌ گفت ‌ما از اعتراض‌‌ها حمایت ‌می‌کنیم. ‌آن ‌زمان‌ هم ‌عقب بود. گویا امروز هم درِ خانه بر همان پاشنه می‌چرخد.»