اکرامیفر گفت: این هرج و مرج گاهی وقتها در محتوا هست و پیامهای خوب و بد و درهم منتشر میشود. گاهی وقتها در فرم است و طرف یک نثر مینویسند میگوید شعر است! هیچ کس هم نیست که بگوید خانم! آقا! این شعر نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، محمود اکرامیفر شاعر و هنرمند نام آشنای کشورمان است که ادبیات و شعر را چون شاعرانشان به خوبی میشناسد، از آنجایی که اخیراً در موضوع شعر نو انتشار آثاری با عنوان شعرنو در فضای مجازی، با معضل انتشار بیحد و حصر و بینظارت این محتواها روبرو شده است، با این شاعر گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
با شاعر رسانهها طرف هستیم
تسنیم: اکنون جریانی در حوزه شعرنو در کشور ما بهوجود آمده که هرکسی که یک صفحه در فضای مجازی دارد، هر متنی را با عنوان شعر نو منتشر میکند. این متنها طبعاً نه داوری و نه نقد میشوند و در نهایت هم نویسندگانش همه اینها را جمع و در قالب کتاب منتشر میکنند. نظر شما دراین باره چیست؟ این جریان به کجا میرسد؟
ما در شرایطی زندگی میکنیم که اصطلاحاً به آن شهروند رسانه میگوییم. یعنی هر شهروندی یک رسانه است. رسانه بودن یعنی اینکه میتواند مهندسی پیام کند. یعنی مراحل مختلف مهندسی پیام را که تعیین پیام، تولید پیام و توزیع پیام است خودش انجام بدهد. در نتیجه اگر کسی احساس میکند شعر بلد است، هم این کار را انجام میدهد و ما در حوزه شعر با شاعر رسانه طرفیم.
تسنیم: درباره شاعر رسانه بیشتر توضیح میدهید که یعنی چه؟
شاعر رسانه یعنی هر شاعری با توجه به فضای مجازی و تلفن همراهی که در اختیار دارد میتواند به موازات خبرگزاری تسنیم، به موازات صدا و سیما، رادیو و دیگر رسانهها تعیین و تولید و توزیع پیام کند. اینجا دیگر میز تحریریه خبرگزاری تسنیم یا رادیو نیست که بیاید و دروازبانی یا گزینشگری کند در نتیجه فرد باید خودش علاوه بر سه مرحله تعیین و تولید و توزیع پیام، گزینشگری و دروازبانی پیام هم بکند. یعنی من محمود اکرامی گاهی وقتها شعر میگفتم و میفرستادم روزنامه مثلاً صفحه بشنو از نی و آقای قزوه میگفت اکرامی فر! این شعر ضعیف است و منتشر نمیکرد و میفرستادم خبرگزاری تسنیم و شما میگفتید اکرامی! این شعر قابل چاپ در هر صحفه ادبیات ما نیست. اما الان دیگر معطل نمیمانم. حالا خودم رسانه دارم رسانه من در فضای مجازی وبلاگ، سایت، اینستاگرام و واتس آپ و تلگرام و بقیه پیام رسانها است در نتیجه من خودم هم تعیین، هم تولید هم توزیع و هم دروازه بانی میکنم یعنی خودم تشخیص میدهم این چاپ بشود یا نشود. این “توزیع شود یا نشود” را قبلاً صاحبان رسانه انجام میدادند.
وقتی که سواد رسانهای پایین باشد، باعث میشود هرچیزی و هر اسمی در این فضا پخش شود. یک فرد باسواد رسانهای با اپراتور رسانهای فرق میکند، اکثر ما اپراتورهای رسانهای هستیم. یعنی سواد رسانهای نداریم و صرفاً کاربر رسانهای هستیم.
تسنیم: این وضعیت چه آسیبهایی را در پی خواهد داشت؟
این اتفاق وقتی که سواد رسانهای پایین باشد، باعث میشود هرچیزی و هر اسمی در این فضا پخش شود. یک فرد باسواد رسانهای با اپراتور رسانهای فرق میکند، اکثر ما اپراتورهای رسانهای هستیم. یعنی سواد رسانهای نداریم و صرفاً کاربر رسانهای هستیم. یکی مثل من باتوجه به سواد و تجربیاتی که به دست آوردم، میتوانم از دو یا سه اپلیکیشن استفاده کنم و به پیام دسترسی پیدا کنم بعد پیامها را میتوانم ارسال بکنم. این اپراتوری میشود. یعنی توان دست یابی به پیام و اطلاعات و توان ارسال این پیامها. اما کسی که سواد رسانهای دارد، قانون طلایی 30 ثانیه را رعایت میکند و وقتی که پیامی را دریافت یا تولید میکند، فکر میکند این پیامی که دست من رسیده یا من تولید کردهام اصلاً درحد پخش هست یا نه. این پیام کارکردش در جامعه چه خواهد بود؟ یعنی پیام را ارزیابی میکند. وقتی پیام را ارزیابی کرد، اینجا خود دروازبانی اتفاق میافتد. اینجا فرد خود ارزیاب، گزینشگر و دروازبان میشود. پیام را دروازبانی میکند و احتمال دارد همه آن را پخش کند و بگوید مشکلی ندارد یا احتمال دارد که بخشی از آن را حذف و در واقع بازیابی پیام کند. یا احتمال دارد بخشی را به پیام اضافه و بعد ارسال پیام کند.
متاسفانه ما در حوزه رسانههای جدید اپراتورهای خوبی هستیم اما سواد رسانهای لازم را نداریم. یعنی توان دستیابی، ارسال و خود بیانگری در محتوای پیام را داریم اما توان ارزیابی و بازیابی ما ضعیف است و آن قانون 30 ثانیه را رعایت نمیکنیم. مکث نمیکنیم که این چه میگوید. حتی در ارتباط با پیامی که خودمان تولید کردیم که حالا میتواند شعر یا نثر باشد 30 ثانیه مکث نمیکنیم و 4 تا 5 سؤال از خودمان نمیپرسیم که این پیام و این محتوا چیست؟ اصلاً ارزش انتشار دارد؟ آیا با فرمی که من انتخاب کردم و میگویم شعر است، میخورد یا نمیخورد؟ چه کارکردی دارد؟ چه کسانی مخاطب آن هستند؟ اینجاست که هرکسی هر چیزی را تولید و به هر عنوانی که دلش بخواهد در فضای مجازی توزیع میکند.
چون هر کسی میتواند تولید پیام و توزیع پیام کند و سواد رسانهای هم متاسفانه همه ما نداریم، درنتیجه پیامهایی تولید میکنیم و اسمش را شعر میگذاریم. خودبیانگری هایمان را خودمان دروازبانی میکنیم و اسمش را شعر میگذاریم و توزیع میکنیم. اینجاست که یک آنارشیسم ادبی و یک هرج و مرج ادبی پیش میآید.
تسنیم: مهمترین اشکال این قضیه چیست و ادبیات ما را به کجا میبرد؟
اشکال سر این است که ما در عصر شاعر رسانه به سر میبریم و سواد لازم برای این شاعر رسانه را نداریم. در نتیجه برای اینکه گاهی وقتها فالوورهای زیادی جذب کنیم، دست به انتشار هر چیزی می زنیم به عبارت دیگر فریب فالوور یا فریب تأیید اجتماعی توسط دیگران باعث میشود، پیامی را که تولید کردیم در قالبی که مخاطب میپسندد ارائه کنیم. حالا اگر آن قالب را بلد نباشیم باز هم میگوییم این قالب هست. لذا چون هرکسی میتواند تولید پیام و توزیع پیام کند و سواد رسانهای هم متاسفانه همه ما نداریم، درنتیجه پیامهایی تولید میکنیم و اسمش را شعر میگذاریم. خودبیانگری هایمان را خودمان دروازبانی میکنیم و اسمش را شعر میگذاریم و توزیع میکنیم. اینجاست که یک آنارشیسم ادبی و یک هرج و مرج ادبی پیش میآید. به خاطر اینکه دروازبانی و ارسال پیام خوب اتفاق نمیافتد. حالا این هرج و مرج گاهی وقتها در محتوا هست که شما میبینید پیامهای خوب و بد و درهم هست. گاهی وقتها در فرم هست و یک نثر مینویسم میگویم شعر و هیچ کس هم نیست که بگوید خانم! آقا! این شعر نیست.