در آستانه سال ۱۳۹۵، تنها یک سال و نیم از عمر دولت یازدهم باقی است اما کلید دولت “تدبیر و امید” هنوز نتوانسته قفل شماری از مشکلات سینمای ایران را باز کند. به رغم تمام وعدهها، سانسور و توقیف همچنان امنیت سرمایهگذاری در سینمای ایران را تهدید میکند و اعمال قدرت نهادهای موازی و گروههای “خودسر” بر سینما ادامه دارد. این درحالی است که ناظران می گویند مصلحتاندیشی مدیران فرهنگی دولت و تمایل آنها به پرهیز از تنش موجب شده سازمان سینمایی در دفاع از مجوزهایی که برای فیلمها صادر کرده، ناتوان بماند.
هشت پیشامد سینمایی مهم امسال را مرور میکنیم؛ اتفاقاتی که انتظار میرود سینمای ایران در سال پیش رو را نیز متاثر کنند:
توقیف “رستاخیز” به احترام “مراجع”
رستاخیز آخرین اثر محمدرضا درویش یکی از فیلمهایی بود که در سال گذشته قربانی اختلاف نظر مراجع مذهبی، سیاستزدگی سینما و عقبنشینی سازمان سینمایی شد و به محاق توقیف فرو رفت. این فیلم که “واقعه عاشورا” را به تصویر میکشد، به سبب نمایش چهره عباس ابن علی، برادر امام سوم شیعیان با مخالفت گسترده برخی از مراجع مواجه شد. تعدادی معترض در مقابل سالنهای اکران تجمع و تهدید کردند که سینما را به آتش خواهند کشید؛ همزمان فیلمی از قمه زدن یک زنِ نقابپوش در تجمع مخالفان رستاخیز منتشر شد.
وزارت ارشاد چندین بار از آقای درویش خواست برای ختم غائله، چهره عباس ابن علی را مانند بسیاری دیگر از آثار سینمایی با هالهای از نور بپوشاند اما آقای درویش -که پیشتر بارها گفته استفتائات لازم را از رهبر ایران دریافت کرده- تاکنون راضی به دست بردن مجدد در فیلمش نشده است.
بیشتر بخوانید: عقب نشینی وزارت ارشاد
“خانه دختر”؛ فیلمی که “مصلحت” نیست دیده شود
فیلم “خانه دختر” تازه ترین ساخته شهرام شاهحسینی هم پس از چند بار ممیزی و دریافت پروانه نمایش سرانجام اواخر امسال با دستور وزیر ارشاد به بایگانی سپرده شد. این فیلم که پرویز شهبازی فیلمنامه آن را نوشته، در جریان نمایش در جشنواره فجر سال ۹۳ به دلیل آنچه “حریمشکنی” و پرداختن به موضوع “تجاوز در حریم خانواده” خوانده میشد مورد اعتراض گسترده اصولگرایان قرار گرفت.
حوزه هنری و شهرداری بنابه رویه چند سال اخیر خود این فیلم را هم نپسندیدند و زمزمه تحریم آن را سر دادند. در نهایت علی جنتی بهمنماه امسال به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت “مصلحت” نیست برخی از فیلمها به نمایش در بیایند زیرا “ماهیت آنها به گونهای است که اصلاح نمیشوند”.
اکران گرانقیمتترین فیلم سینمای ایران، “محمد”
پرهزینهترین فیلم سینمای ایران، محمد به کارگردانی مجید مجیدی سرانجام در شهریور سالی که گذشت روی پرده رفت. این فیلم با هزینهای معادل “صد میلیارد تومان” و با سرمایهگذاری شرکت نورتابان، وابسته به بنیاد مستضعفان ساخته شد اما با وجود به کارگیری عوامل حرفهای بینالمللی، چندان استقبال منتقدان را برنینگیخت. اگرچه محمد در اکران داخلی از حمایت و تبلیغات گستردهای برخوردار شد اما برنامههای سازندگان آن برای راه یافتن فیلم به اسکار و اکران گسترده بینالمللی در کشورهای اسلامی موفقیتآمیز واقع نشد.
از ابتدای انتشار خبر ساخت فیلمی در مورد کودکی پیامبر اسلام در ایران، برخی از روحانیون از جمله علمای دانشگاه الازهر و دیگر گروههای سنی در مورد آن موضع گرفته و “نمایش چهره پیامبر” اسلام در این فیلم را محکوم کردند. این درحالی است که آقای مجیدی از مدتها پیش بر عدم نمایش چهره پیامبر مسلمانان در فیلم خود تاکید کرده بود.
به گفته این کارگردان دوران کودکی پیامبر به این دلیل موضوع فیلم قرار گرفته که در مورد خردسالی وی اختلافات کمتری میان روایات شیعه و سنی وجود دارد.
“کشف حجاب” در شبکه تلویزیونی GEM
پیوستن چندین بازیگر سینما و تلویزیون به شبکههای ماهوارهای و “کشف حجاب” آنها و همین طور پخش تیزر تبلیغاتی فیلمهای روی پرده از این شبکهها، مدیران فرهنگی کشور را در سالی که گذشت به واکنش واداشت.
خروج بازیگرانی چون چکامه چمنماه و رابعه اسکویی از کشور باعث شد برخی از فیلمها و سریالهایی که این دو پیشتر در آن ایفای نقش کرده بودند نیز برای نمایش دچار ممیزی شود. بعلاوه یکی از بازیگرانی که طی ماههای گذشته از ایران خارج شد، در مصاحبهای از “فساد گسترده” در سینمای ایران سخن گفت و بحثهای گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانههای برانگیخت.
مدیران فرهنگی کشور برای حل مشکل سعی کردند با تهدید، اخذ تعهد و اعمال جریمه، هزینه پخش تیزر فیلمها در شبکههای ماهوارهای مانند GEM را برای فیلمسازان افزایش دهند. این درحالی است که بعضی از تهیهکنندگان میگویند با توجه به هزینههای بالای تبلیغات و سیاستهای گزینشی صدا و سیما در پخش تیزر فیلمها، پخش تبلیغات فیلمهای روی پرده در نهایت به دیدهشدن و فروش بیشتر فیلمهای ایرانی میانجامد و کمکی به اقتصاد بیمار سینماست.
در گذشتگان امسال؛ از فرجالله سلحشور تا “فروزان”
در میان درگذشتگان خانواده سینما در سالی که گذشت هم نام فرجالله سلحشور به چشم میخورد و هم نام پروین خیربخش یا فروزان؛ اولی کارگردانی که سینمای بعد از انقلاب ایران را “فاحشهخانه” خوانده بود و دومی بازیگر و رقصنده محبوب سینمای دهه چهل و پنجاه که با فیلم “گنج قارون” ستاره شد. فروزان در ۵۸ فیلم سینمایی، از جمله برخی آثار منتسب به موج نو سینمای ایران ظاهر شد، اما وقوع انقلاب سال ۵۷ مهر پایانی بر فعالیتهای سینماییاش زد و او را تا آخر عمر به انزوای کامل فرو برد.
درست در آن سوی طیف، فرجالله سلحشور محصول سینمای پس از انقلاب و احتمالا نمونه “هنرمند ارزشی” به شمار میآمد. او در سال ۱۳۶۱ بابت ایفای نقش در فیلم سینمایی “توبه نصوح” به کارگردانی محسن مخملباف به شهرت رسید و بعدتر به کارگردانی نیز روی آورد . شاخصترین اثری که آقای سلحشور از خود به جا گذاشته احتمالا سریال “یوسف پیامبر” است که از تلویزیون ایران پخش شد و مورد تفقد شخص رهبر ایران قرار گرفت.
یدالله نجفی صدابردار پیشکسوت سینمای ایران و ایرج کریمی، کارگردان فیلم “باغهای کندلوس”، دو سینماگر سرشناس دیگری بودند که سینمای ایران در سال گذشته از دست داد. اولی در سوم بهمن و در میانه صدابرداری جدیدترین فیلم اصغر فرهادی، “فروشنده” درگذشت و دومی اواخر تابستان، در حالی که فیلم “نیمرخها” از او آماده نمایش بود. نیمرخها که برای نخستین بار در جشنواره سی و چهارم فجر نمایش داده شد، در نوروز ۹۵ اکران خواهد شد.
حمله کمسابقه به فاطمه معتمد آریا در کاشان
بهمنماه امسال و در جریان نمایش فیلم “یحیی سکوت نکرد” در شهر کاشان، فاطمه معتمدآریا از سوی گروهی معترض مورد حمله و فحاشی قرار گرفت و امام جمعه این شهر ،عبدالنبی نمازی، به دلیل حضور این بازیگر در کاشان “عزای عمومی” اعلام کرد.
وزیر ارشاد در واکنش به این اتفاق مهاجمان را عناصری “خودسر”، “پرنفوذ” و “پرقدرت” خواند که کنترل آنها از اختیار دولت خارج است. از رضا میرکریمی مدیر عامل خانه سینما گرفته تا پرویز پرستویی و محسن امیریوسفی، بسیاری از اهالی سینما با انتشار نوشتههایی در شبکههای اجتماعی، نامه سرگشاده و یا انجام مصاحبه حمله به این بازیگر باسابقه سینمای ایران را محکوم کردند. اگرچه خانم معتمدآریا پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸، بارها با اتهام “حمایت از فتنهگران” مورد حمله اصولگرایان قرار گرفته و حتی ممنوعالتصویر شده؛ اما این شکل ابراز مخالفت و حمله فیزیکی به یک بازیگر از سوی تندروها تاکنون کمسابقه بوده است.
درخشش “ابد و یک روز” در جشنواره فجر
ابد و یک روز به کارگردانی سعید روستایی از نظر بسیاری شگفتی جشنواره فیلم فجر امسال به شمار میآید. این فیلمساز جوان، با نخستین فیلم بلند خود توانست رقبای با تجربهاش را کنار بزند و ۹ سیمرغ بلورین را از آن خود کند. اما روایت عریان کارگردان از فقر، شرارت و اعتیاد باعث شده که این فیلم از همین ابتدا هدف حملات قابل توجهی نیز قرار بگیرد. از جمله مسعود فراستی، منتقد سینما، این فیلم را “خطرناکترین” فیلم جشنواره فجر سال جاری خواند که “وطنفروشی و تباهی” در ذات آن است.
آقای روستایی پیشتر گفته بود فیلمش را بر مبنای تحقیقاتی که برای ساخت یک مستند نیمهتمام انجام داده است، ساخته و در آن از نمادپردازی خبری نیست: “من پدری را میشناختم که ۱۱ پسر معتاد داشت. با مردی مواجه شدم که پسربچههای دوقلویش، مواد را در خود قایم کرده بودند تا پدرشان گیر نیفتد. میخواهم بگویم که در جامعه اقشاری از این دست متأسفانه وجود دارند و واقعیتی است که نمیتوان چشم روی آن بست”. ابد و یک روز هم به صف اکران نوروزی پیوسته و با تحسینهایی که تاکنون برانگیخته، انتظار میرود بسیاری را طی تعطیلات به سینماها بکشاند.
“هفت” به روایت بهروز افخمی
به دنبال خداحافظی محمود گبرلو از برنامه هفت، بهروز افخمی سری سوم این برنامه سینمایی را در سالی که گذشت روی آنتن برد. آقای افخمی که برخلاف مجریان سابق این برنامه تجربهای در روزنامهنگاری ندارد، تغییرات فرمی بارزی در هفت ایجادکرد. او از همان اولین قسمت دوره جدید اعلام کرد دنبال “شَر” میگردد و به سازمان سینمایی، شخص حجتالله ایوبی و آنچه “فیلمهای روشنفکری” میخواند تاخت.
البته فیلمسازان و اهالی سینما هم این حملات را بیپاسخ نگذاشتند؛ از جمله رئیس کانون کارگردانان، همایون اسعدیان فضای این برنامه را “مسموم” و دوره جدید هفت را “نه تریبون اهالی سینمای ایران، که تریبون محفل خودساخته آقای افخمی و دوستانشان” خواند. پرویز پرستویی نیز در واکنش به زیر سوال بردن صلاحیتش برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد، خطاب به آقای افخمی نوشت: “… ۱۰ سال سر سفره “فرزند صبح” نشستید و نتیجه آن را در جشنواره دیدیم که مردم با شما چه کردند. چهار سال در مجلس بر کرسی نمایندگی نشستید و کوچکترین قدمی برای سینما برنداشتید و الان دوباره به تلویزیون پناه آوردید و به اصطلاح میخواهید طبق گفته خودتان سینما را نجات دهید. وای به حال سینمای ایران.”