نوروز امسال مثل نوروز پارسال و سال قبلش، “پایتخت” و “کلاهقرمزی” نداشت. بسیاری از صاحبنظران میگویند سریالهای نوروزی امسال از لحاظ کیفی چشمگیر نبودند. سه سریال “بیمار استاندارد”، “زعفرانی” و “قرعه” که هر سه مایه طنز داشتند، ایام نوروز امسال به ترتیب از شبکههای یک، دو و سه پخش شدند.
در سریال بیمار استاندارد، بابک حمیدیان، جواد عزتی، شیلا خداداد و حسین محباهری جلوی دوربین سعید آقاخانی رفتند. سریال زعفرانی که دی ماه سال ۹۴ کلید خورد، را حامد محمدی کارگردانی کرد و بازیگرانی چون مهدی هاشمی، ستاره اسکندری و نرگس محمدی در آن به ایفای نقش پرداختند. نویسنده سریال قرعه، محسن تنابنده است، کارگردان آن برزو نیکنژاد است و حمیدرضا آذرنگ، فریبا متخصص، سحرولدبیگی، غلامرضا نیکخواه و پرستو گلستانی در آن بازی میکنند.
————————————————————————
بیمار استاندارد: این سریال درباره کسی است که تحصیل کرده بازیگری است. او با شیوه های رواندرمانی درگیر می شود و وارد ماجراهایی میشود که تا به حال تجربه شان نکرده.
زعفرانی: این سریال درباره یک خانواده پرجمعیت است. مادر این خانواده وقتی در انتظار نوه است، خودش حامله میشود و نمیداند این موضوع را چطور به دختر و پسر و عروس و دامادش بگوید.
قرعه: این سریال، قصه چند خانواده است که در یک محله زندگی میکنند و هر ماه پولی را پسانداز میکنند تا هربار با قرعهکشی محلی و فامیلی پولی که جمع کردهاند را به یک خانواده بدهند
————————————————————————
نه تنها کارشناسان و صاحبنظران، این سریالها را قابل دفاع نمیدانند که دست اندرکاران این سریالها هم در گفتگوهای خود با برخی منابع خبری به ضعف این برنامهها اذعان دارند.
علیرضا رضایی، طنزپرداز که این سریالها را دنبال کرده معتقد است طنز تلویزیون ایران امسال افت داشته و شاید به غیر از سریال قرعه که آنهم جذابیتهای اندکش را مرهون بازیگران قدرتمند این سریال است، کار خوبی انجام نشده است.
تیغ سانسور صدا و سیما؛ همچنان برنده و تیز
به غیر از این سریالها دو برنامه “دورهمی” و “خندوانه” هم در تعطیلات عید نوروز پخش می شدند که با حاشیههای زیادی همراه بودند. بعضیها برنامه دور همی را که هنوز هم بر سر اینکه کارگردانش کیست حرف و حدیث وجود دارد، کپی یک شوی هندی به نام شبهای کمدی با کاپیل میدانند اما وبسایت رسمی این برنامه آن را اتفاقی جدید در رسانه ملی میداند، با دکوری عظیم و هربار ۳۰۰ بیننده که در محل حاضر میشوند.
انتقادهای زیادی به این برنامه وارد است؛ هم از سوی برخی بینندگان هم از سوی عوامل صدا و سیما. قایم مقام معاون سیمای جمهوری اسلامی با تذکر جدی به مهران مدیری گفته، این برنامه شان مهمانان، را نادیده میگیرد و لازم است که موارد اخلاقی و سبک زندگی ایرانی، اسلامی را رعایت کند.
خندوانه که به نوعی ادامه سری قبل این مجموعه محسوب میشود هم تلاش کرده المانهای موفقش را ادامه بدهد؛ از مهمانهای سرشناس دعوت میکند، هرچند در مواردی با چالشهایی نظیر محدودیتها و سانسور در رسانه ملی روبرو میشود.
کیومرث پوراحمد، کارگردان، بعد از شرکت در این برنامه در گفتگو با ایسنا، به شدت از صدا و سیما انتقاد کرد و گفت بخشی از صحبتهایش درباره عدم همکاری تلویزیون با برخی هنرمندان و دستاندرکاران و آرزوی سلامتی برای شجریان و کیارستمی، در این برنامه سانسور شده است. آقای پور احمد گفت تلویزیون ایران خیلی بیظرفیت و خسیس شده است. او همچنین گفت در تلویزیون ایران یک لابیرنت باج وجود دارد که قبلا زیر میز بود اما الان روی میز آمده و با کمال بیشرمی درصد میگیرد و برنامهای ساخته نمیشود مگر این که درصدش را پرداخته باشد.
در روزهای اخیر مرضیه برومند نیز ضمن انتقاد شدید از تولیدات تلویزیون گفته با اینکه طرفدار سریالهای ایرانی است هیچکدام از سریالهای نوروز را نتوانسته تا آخر ببیند چون هیچکدام او را جذب نکردهاند.
“مهران مدیری قبلا هربار یک نمره به نمره خودش اضافه میکرد”
سالهای قبل، در ایام نوروز حتما برنامهای پیدا میشد که حرفی برای گفتن داشته باشد اما امسال چنین چیزی نداشتیم و سریالها همه به نوعی خودشان را تکرار می کنند.
علیرضا رضایی میگوید “سالهای قبل، در ایام نوروز حتما برنامهای پیدا میشد که حرفی برای گفتن داشته باشد اما امسال چنین چیزی نداشتیم و سریالها همه به نوعی خودشان را تکرار می کنند. شاید با توجه به برخی محدودیتها هنرمندان اساسا چارهای به جز اینکه خودشان را تکرار کنند ندارند؛ همین برنامه خندوانه از یک جایی به بعد خودش را تکرار میکند تا همان فرصت حضوری را که پیدا کرده حفظ کند. مثلا مهران غفوریان و جواد رضویان باز یک برنامه هر شبی دارند که تکرار کارهای قبلیست و قرار هم نیست در اینگونه برنامهها اتفاق جدیدی هم بیفتد. به نظر می رسد آنتن یک ساعتی خالیست و باید پر شود وحالا اگر هیچ کاری نبود بکنیم طنز می سازیم و با طنز پرش میکنیم.”
آقای رضایی به عنوان مثالِ محتوایی که تلویزیون به آن امکان پخش نمیدهد ازشاهگوش به کارگردانی داوود میرباقری نام میبرد. او میگوید سریال طنزی که محسن تنابنده در آن در چندین نقش “خط قرمز” مثل ابی خواننده شناخته شده، یک روحانی سرشناس، یک قاضی معتبر و …ظاهر شد. نقشهایی که در تلویزیون ایران جایی ندارد. به گفته او”این سریال در شبکه خانگی توزیع شد و با اقبال زیادی هم روبرو شد. محتوای این سریال یا چیزی در حد آن را در تلویزیون ایران نمی توان سراغ گرفت. البته فیلمهای مشابهی مثل لیلی با من است یا مارمولک را تلویزیون ایران بعد از گذشت سالها وقتی که انگار شامل مرور زمان شده بودند، نمایش داد. مهران مدیری هم در یک دورهای خودش را در هر مجموعه ای که می ساخت تکرار می کرد اما نکته این است که هر بار یک نمره به نمره قبلی اش اضافه می کرد اما این بار چنین اتفاقی نیفتاده است.”
مدیریت جدید صدا و سیما چه میکند؟
تغییر مدیریت صدا و سیما با توجه به سوابق برون مرزی محمد سرافراز که مدتی هم مدیریت پرس تیوی را بر عهده داشت، می توانست تحولی در عملکرد این رسانه ایجاد کند و با ایجاد جذابیتهایی که به سلیقههای مختلف پاسخ بدهد، میزان نقد به این رسانه را کاهش دهد، اما به نظر میرسد نه تنها چنین نشده که رسانه تحت مدیریت آقای سرافراز در عمل در برخی موارد مانند همین برنامه های نوروزی پسرفت هم داشته است.
تلویزیون ایران خیلی بیظرفیت و خسیس شده است
آقای رضایی میگوید “به نظر میرسد آقای سرافراز نه تنها مایل نیست در تلویزیون کار طنز درست و قابل قبول انجام شود بلکه به نظر میرسد از استانداردها فاصله میگیرد وحجم تولید برنامه های مذهبی و عزاداری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی به شدت بالا رفته که طبعا پاسخگوی نیاز همه مخاطبان نیست.”
“مردم لطف میکنند خودشان فیلمنامههای طنز را مینویسند”
آقای رضایی با اشاره به فعالیت مردم در شبکههای اجتماعی میگوید:”در شبکه های اجتماعی حجم و کیفیت تولید طنز در حال بالا رفتن است و شبکههای اجتماعی، یعنی خود مردم، دارند از تلویزیون ایران در این زمینه جلو می زند. تولید طنز مردم در همین شبکه ها تلویزیون را وادار کرد به نوعی به آنها بپردازد. به عنوان مثال برنامههای خندوانه و نود هردو از دابسمش استفاده کردند و بسیار هم در این بخش در جذب مخاطب موفق بودند.
مهران مدیری هم در برنامههایش از طنزها، کنشها و واکنشهایی که در شبکههای اجتماعی، وایبر و تلگرام تولید میشود استفاده میکند. این یعنی مردم لطف می کنند نیمی از فیلمنامه های طنز را خودشان می نویسند.”
روزنامه جام جم، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، از ابتدای سال جدید انتقادها به این رسانه را هجمه و تلاش برای تخریب دانست.
جلال سمیعی روزنامه نگار و طنزنویس که سابقه کار در این رسانه را هم دارد میگوید تا بحال چنین نوروز ضعیفی را در مجموعه برنامه های صدا و سیما سراغ نداشته. به گفته آقای سمیعی رقبای این رسانه هر روز قوی تر و بیشتر می شوند اما سازمان این رقبا را نمی بیند و هر روز از صدا و تصویر خالی می شود و دغدغههای اکثریت مردم را نادیده میگیرد. جلال سمیعی در صفحه فیسبوکش نوشته: تاکید می کنم این سرازیری و بحران مالی و مخاطب و اعتماد عمومی به رسانه رسمی برای من به عنوان یک برنامه ساز و نویسنده و مجری صدا و سیما (از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۱) واقعا غمانگیز است.