باستانشناسانی که پس از وقفهای ۱۳ ساله، بندر ساسانی سیراف در سواحل خلیج فارس را کاوش کردند، هشدار دادند: کاوشهای باستانشناختی کشورهای حاشیه خلیج فارس رشد و شتاب بسیار بیشتری در مقایسه با ایران دارد. درحالی که موج تخریب آثار تاریخی خلیج فارس سرعت بیشتری گرفته و بخش بزرگی از عرصه بندر سیراف نیز بر اثر ساخت و سازها نابود شده است.
به گزارش ایسنا، یکی از بنادر اصلی و مهم در تجارت و بازرگانی خلیج فارس که مدارک مکتوب و یافتههای باستانشناسی ﺑﻪدستآمده از آن، قدمت آن را ﺑﻪ دوران ساسانی تا قرون اولیه اسلامی نشان میدهد، بندر باستانی سیراف است.
مرحله جدید کاوشهای باستانشناختی سیراف پس از انجام فصل اول در سال ١٣٨٥ و فصل دوم به سال ١٣٨٨، از خردادماه ۱۴۰۱ در کمتر از دو ماه با مجوز پژوﻫشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انجام شد. این کاوشها پس از حدود ۱۳ سال از سر گرفته شد و اعتبار آن را اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان ﺑوشهر تأمین کرد.
محمداسماعیل اسمعیلی جلودار، که سرپرست هیأت کاوش بندر سیراف بوده است، میگوید: آگاهی ما از باستانشناسی خلیج فارس ﺑﻪویژه در دوران تاریخی و اسلامی بسیار محدود است. رشد شتابان مطالعات باستانشناسی خلیج فارس در سواحل جنوبی و استفاده از نام مجعول ﺑرای خلیج فارس، ضرورت توجه و انجام مطالعات باستانشناختی را دوچندان میکند. از طرفی، انجام کاوشهای باستانشناختی در محوطهها و بنادر جنوبی خلیج فارس ﺑﻪویژه بنادر دوره اسلامی آن هم از نظر کیفی و هم کمی در مقایسه با ایران بسیار بیشتر است. از سوی دیگر بنادر باستانی خلیج فارس تا پیش از شکلگیری مناطق نفتی و گازی خلیج فارس دوره آرامی داشتند، پس از شکلگیری و گسترش مناطق صنعتی نفتی و گازی، موج تخریب آثار تاریخی در آنها سرعتی شتابان ﺑﻪ خود گرفته و بخش ﺑزرگی از عرصه آن در سایه غفلت سازمانهای متولی مورد ساختوساز و نابودی قرار گرفته است.
باستانشناسان پس از ۱۳ سال وقفه، با هدف آگاهی از وضعیت سیراف، شناخت تجارت دریایی ایرانیان در خلیج فارس از اواخر دوره ساسانی تا صدر اسلام (قرن پنجم قمری)، دستیابی و تحلیل شواهد باستانشناسی اهمیت بندر سیراف در اواخر دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی در بازرگانی دریایی و کاوش گسترده، به سیراف بازگشتند.
سفال، شیشه، فلز، سنگ، قطعات گچی و صدفی مهمترین یافتههای باستانشناسان بود. آنها سفالهایی را یافتند که گونه شاخص تجارت دریایی ایران با جهان باستان (هند، چین و افریقا) بود، که در پنج دوره تاریخی از سال ۴۰۰ تا ۱۰۲۵ میلادی، تاریخگذاری شده است. سفالهای کاوش اخیر نیز لعابدار، ساده و یا با پوشش گلی بودهاند.
باستانشناسان همچنین بخشهایی از قلعه و مسجد جامع سیراف را که در گذشته، کاوش در آنجا به دلیل شکایت مالکان زمین متوقف شده بود، دوباره از سرگرفتند که در نتیجه آن، فضاهای معماری و کارگاهی ﺑﻪ همراه مواد فرهنگی که از نظر گاهنگاری از قرن پنجم تا صدر اسلام را دربر میگرفت ﺑﻪهمراه مدارک تجارت دریایی ﺑﻪ دست آمد. کاوشها اما به دلیل محدودیت زمانی و کمبود منابع ملی ادامه نیافت و باستانشناسان هنوز به خاک بکر نرسیدهاند.
ﺑندر سیراف در باریکهای ﺑﻪ طول چهار کیلومتر و عرض٧٠٠ متر، بین دریا و کوه و در فاصله ٢٥٠ کیلومتری شرق بندر بوشهر، در ساحل خلیج فارس قرار دارد، که از آغاز سده ١٩ میلادی مورد توجه مأموران سیاسی، پژوهندگان تاریخ و باستانشناسان خارجی و البته ایرانی بوده است.
مهندسی دقیق تأمین و توزیع آب حتی در ارتفاعات و مناطق صعبالعبور سیراف نیز بخشی از شگفتیهای سیرافیها در سنت شهرسازی آنهاست که ضرورت انجام مطالعات دقیق و گسترده را دوچندان میکند، اما به گفته باستانشناسان، بیتوجهی ﺑﻪ سیراف و تخریب گسترده عرصه آن با ساخت و سازهای بیرویه و سکوت و چراغ سبز ﺑﻪ این تخریب از یکسو و برخورد نکردن قاطع وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سرعت تخریبها را ﺑﻪ اندازهای بالا ﺑرده است که بخش ﺑزرگی از عرصه آن جوﻻنگاه ساختوساز ﺑﻪشکلی زشت و ناموزون شده است.