مدیر کل هنرهای نمایشی با تاکید بر ضرورت بودجهای مستقل برای تولید تئاتر، ابراز تاسف کرد که بخشی از جامعه تئاتری به دلیل مسائل اقتصادی در کشورهایی مانند عمان به اجرای تئاتر میپردازند و ما نتوانستیم آنان را جذب کنیم.
به تازگی بخش اول گفتگوی ایسنا با مدیر کل هنرهای نمایشی درباره مباحثی مانند وضعیت حریم تئاتر شهر و کیفیت برگزاری جشنوارههای سال گذشته منتشر شد. آنچه پیشرو دارید، بخش دوم این گفتگو است که در آن مواردی مانند گرفتاریهای هنرمندان با شورای نظارت و ارزشیابی، تنگناهای اقتصادی تئاتر، فعالیت برخی از هنرمندان در کشورهای همسایه، ممنوعالفعالیتی نغمه ثمینی در تئاتر و … مطرح شده است.
با ایسنا در این گفتگو همراه باشید:
ـ هرچند نگاه سلیقهای در کار هنر اجتنابناپذیر است ولی گاهی این مساله تشدید میشود و به همین دلیل در شورای نظارت، برخی از گروهها دچار مشکلاتی میشوند. نمونهاش همین گروه اراک است که با وجود طی کردن همه مراحل برای حضور در جشنواره فجر، دچار مشکل شده بود.
واقعا این طور نیست. آن کار مسایلی داشت که دوستان شورای نظارت هم به گروه منتقل کرده بودند و به من هم گفتند کار خوبی است اما یکسری مسایلی دارد که باید حل شود. به دوستان گفتم این مسائل را حل کنید و آنان نیز پذیرفتند اما نه تنها آن مشکلات را حل نکردند بلکه وقتی شورای نظارت دوباره برای بازبینی به اراک رفت، متوجه شد مشکلات دیگری هم اضافه شده. بنابراین گاهی شیطنت گروههاست.
ـ به هر حال ذات تئاتر این است و اتفاقا یکی از مشکلات بزرگ همین است که مثلا شورای نظارت ما هرگز به صورت مکتوب نمیگوید که چرا فلان نمایشنامه رد شده یا چه اشکالاتی دارد.
بله، اینها اشکالات ماست اما امسال خواهید دید چه اتفاقاتی میافتد. حتما تغییراتی خواهیم داشت چون باید تسهیلگر باشیم تا هنرمند با آرامش کار خود را انجام بدهد. ذهن هنرمند برای خلق هنری باید آرام باشد و اگر ما ذهن او را با این مسائل درگیر کنیم، دچار مشکل میشود. اگر همه چیز را شفاف و روشن مطرح کنیم، تکلیف همه مشخص میشود. خود هنرمند میداند در چه جامعهای زندگی میکند و به خواستههای مردم آگاه است. بخش بزرگی از گرفتاریهای فعلی ما، با حفظ احترام به همه همکارانم در شورای نظارت، به دلیل ارتباط نادرست با جامعه هنری است. در این شورا قوانین دست و پاگیری وجود دارد که شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرده که در طول این سالها در برخی موارد، تعبیر و تفسیرهای گوناگونی هم از آن صورت گرفته و دوستان شورا بر مبنای آن عمل میکنند. امسال یکی از کارهای ما این است که مصوبات دهه ۸۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی را به روز کنیم و این به روز رسانی جزو دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی است. پیش از عید سند ملی تئاتر کشور را به اعضای شورای عالی هنر ارایه کردیم تا اشکالات کار را بگویند. با انجام این کار بسیاری از مشکلات ۴۰ و اندی سالهمان حل میشود.
ـ این سند چیست؟
ببینید تمام دستگاههای کشور برای خودشان بودجه فرهنگی دارند. به عنوان نمونه برای برگزاری برنامه عظیمی مانند جشنواره فجر، تمام دستگاهها باید همراه شوند نه اینکه ما به یک دستگاه التماس کنیم که مثلا برای جشنواره بیلبورد بزند ولی بعد از امضای این سند و دستور اجرای آن از سوی ریاست جمهوری، دیگر تمام دستگاهها وظیفه خود را در برابر تئاتر انجام میدهند. فراموش نکنیم تنها هنری که در کشور سند دارد، تئاتر است. این سند در دوره مدیریت آقای علی منتظری تدوین شد. تا زمان مدیریت ایشان و به واسطه ارتباطات خوبی که با ریاست جمهوری داشت، اعمال میشد اما بعد از ایشان کم کم فراموش شد ولی اگر با دستور رییس جمهوری به تمام دستگاهها ارسال شود، همه باید پای کار بیایند. بنابراین قطعا کار سریعتر و آسانتر میشود. به هر حال، در همه جای دنیا شهرداریها از تئاتر حمایت و مکان اجرای نمایشها را تامین میکنند چون این یک حقوق شهروندی است ولی متاسفانه اینجا چون کسی از شهرداری پیگیر و مطالبهگر نیست، حمایت شهرداری از تئاتر، فقط جنبه کمکی دارد در حالیکه وظیفه اوست.
ـ بحث شورای نظارت شد که برای ما (اهالی رسانه) یک دژ سنگی است که نمیتوانیم به آن ورود کنیم و هیچ نمیدانیم چه اتفاقهایی در آن میافتد ولی از گروههای نمایشی شنیدهایم که برخی از اعضای شورا، با رفتارهایی غیر حرفهای و بعضا به دلیل مشکلات شخصی و اختلافهای بین خودشان، برای گروهها مشکل درست میکنند. چقدر بر این موضوعات نظارت دارید؟
صدر درصد نظارت داریم و زمانی که از مشکلات باخبر شویم، حتما پیگیری میکنیم ولی بنا داریم رییس شورا را عوض کنیم و با آمدن رییس جدید، در فرآیندها و افراد، تحولات عمدهای داریم. دنبال تسهیل در مسائل هستیم. نظارت باید در جهت کمک به گروهها باشد. فقط بحث خوبی یا بدی کارها نیست. شورای نظارت باید بتواند از نظر کیفی هم اظهار نظر کند. نگاه کنید که همین حالا چند کار ضعیف روی صحنه میرود که گاه از سر دلسوزی و ترحم به آنها اجرا داده شده. در صورتی که مردم احترام دارند. وقتی در این شرایط سخت زندگی، برای بلیت تئاتر هزینه میکنند، باید برای این پول ارزش قائل شد. متاسفانه هر بار که ما حرف میزنیم، از صحبتمان برداشتهای عجیب و غریبی میشود. در این کشور یک کانون منتقدان داریم که متاسفانه کار اصلی خود را انجام نمیدهد و مدام کارهای خود را به تاخیر میاندازد و بعد مشخص میشود کار دیگری انجام داده. در حالیکه همه جای دنیا نقد آثار، باعث تنظیم نمایشها و کار گروهها میشود. اگر کاری نمره پایینی از منتقدان بگیرد، دیگر کسی حاضر به سرمایهگذاری برای آن گروه نخواهد شد و اگر گروهی نتواند کار خود را ارتقا بدهد، باید شغل خود را عوض کند ولی متاسفانه منتقدان ما در حد نقد مجله مینویسند و روزنامههایمان هم که ستونی برای تئاتر ندارند. در حالیکه دهه ۶۰ و ۷۰ نقد تئاتر جای مهمی در روزنامهها داشت. هر تماشاخانه اواسط اجرای هر نمایش باید برای آن جلسه نقد برگزار کند تا گروه اجرایی، ضعف کار خود را بداند. متاسفانه در این شرایط با انباشتی از گروههای نمایشی در تهران و دیگر شهرها رو به روییم و باید بودجه تئاتر را میان همه آنها تقسیم کنیم در حالیکه بهتر بود این بودجه میان چند گروه محدود تقسیم میشد ولی الان که به همه گروهها تخصیص داده میشود، رقمش آنچنان پایین است که خودم شرمسارم. با این حال اگر به برخی از گروهها پرداخت نشود، معترض میشوند
ـ برای اجرا در جایی مانند تئاتر شهر که مهمترین مکان نمایشی ماست، باید فیلتری وجود داشته باشد.مثلا چندی پیش نمایشی در تالار اصلی اجرا شد که کارگردانش را اصلا نمیشناختیم.
همین آقایی که میگویید، در ۱۰ سالن دیگر کار اجرا کرده و بدون اینکه کیفیت کارش ارزیابی شده باشد، برای خودش رزومه درست کرده . ما این داستانها را داریم ولی اگر کانون منتقدان هر کاری که در گوشه گوشه تهران اجرا میشد، مورد ارزیابی قرار میداد و رسانهها آن را نقد میکردند، این گونه تئاترها بالا نمیآمدند.
ـ درباره زیاد شدن کارهای ضعیف صحبت کردیم ولی بخشی از این مشکل به دلیل جای خالی هنرمندان حرفهای است. در غیاب افراد اصیل یک حوزه، طبیعی است جای آنان با کسانی پر میشود که شایسته نیستند. درست است که برخی از آنان خودخواسته دست از کار کشیدند چون به هر حال شرایط سختی داشتیم ولی این فضا باید عوض شود. الان زمانی است که خانواده تئاتر کمی به هم رسیدگی کنند. در جایگاه مدیر کل هنرهای نمایشی برنامهای برای جمع کردن هنرمندان دارید؟
حتما. جزو برنامههای امسال ماست که بتوانیم همه عزیزانی را که در تئاتر به هر دلیلی کار نکردهاند، دعوت به کار و همراهیشان کنیم. واقعیت این است که یکی از دلایل مهم کار نکردن تعدادی از هنرمندان، وضعیت اقتصادی است. خیلی از کارگردانهای درجه یک ما به همین دلیل کار نمیکنند . قبلا با ۲۰۰ میلیون تومان میشد کار خوبی آماده کرد و تازه اداره کل هنرهای نمایشی به کارهایی که در تئاترشهر اجرا میشدند، ۱۰۰ میلیون تومان کمک هزینه میداد که رقم قابل توجهی بود اما الان چنین چیزی وجود ندارد. اگر الان دکتر رفیعی بخواهد کار کند حتما باید چند میلیارد در اختیار داشته باشد تا بتواند کاری مانند نمایش «سالهای دور از شن» بسازد یا هنرمندان دیگری مانند بهروز غریبپور یا همین جوانان خلاقی که صاحب ذوق هستند، نمیتوانند بیایند تئاتر کار کنند اما در نهایت گیشه، پاسخگوی هزینههای کارشان نباشد. بخصوص در حوزه نمایش ایرانی که مورد توجه بسیاری از هنرمندان ماست، نیازمند بودجه هستیم که خوشبختانه با تاسیس بنیاد ملی نمایش ایرانی، قرار است بودجه خوبی به این موضوع تعلق بگیرد برای نگارش نمایشنامههای ایرانی.
ـ ولی درباره نمایشنامههای ایرانی خیلی بیشتر از نمایشنامههای خارجی حساسیت وجود دارد و بیشتر سانسور میشوند بخصوص نمایشنامههای اجتماعی. بارها از گروههای نمایشی شنیدهایم که ناچارند جغرافیای کار خود را به مکانی خارج از کشور ببرند.
صادقانه میگویم چنین چیزی ندیدهام. اینها ذهنیت من و شماست.
ـ اما من بارها این موضوع را شنیدهام.
همین که میگویید شنیدهاید، یعنی ذهنیت است. خواهش میکنم به عنوان نمونه، از دکتر قطبالدین صادقی بپرسید نمایشهای ایرانی که سالهای دور اجرا کردهاند، حتی یک واو هم از آنها حذف شده است؟
ـ سالهای دور نه. الان چنین وضعیتی وجود دارد.
الان هم بگویید، چه کسی چنین مشکلی داشته تا با او تماس بگیرم و خودتان بپرسید چه چیزی از نمایشش حذف شده است. چند جوانی هستند که چون میخواهند در فضای اینستاگرام برای خود تبلیغ کنند، از این نقل قولها میآورند ولی واقعیت این گونه نیست. کاری که ارزنده و نشانگر فرهنگ و تمدن ما باشد، چه کسی میتواند آن را حذف کند.
ـ کارهای اجتماعی بیشتر شامل این موضوع میشود.
کار اجتماعی هم همینطور. دیگر بالاتر از کار «مخاطب» داشتیم که زمین و زمان میگفتند این کار باید تعطیل شود، از وزیر تا آقای سالاری و ما، حمایت کردیم که روی صحنه بماند. این کار کاملا اجتماعی بود.
ـ ولی مثلا سر کار سجاد افشاریان هم شما و هم دوست دیگری فرمودید چرا این کار اجرا بشود، ۳۰۰ تا اجرا داشته در حالیکه همین کار، تئاتر شهر را نجات داد. از طرف دیگر، با اجرای این نمایش چه مشکلی برای تئاتر پیش آمد.
اشکالی ندارد اگر کاری خوب باشد و مخاطب داشته باشد…
ـ پس لطفا نگوییم چون ۳۰۰ تا اجرا داشته، چرا باید دوباره اجرا برود؟
بله همان کاری که ۵۰ تا اجرا داشته، اگر من پای آن نایستاده بودم، ۵۰ تا اجرا هم نمیرفت. شما در جریانش هستید که چه حاشیههایی درست کرد؟
ـ بله، میدانم که در میانه اجرا متوقف هم شد.
خب ما مسایل آن را برطرف کردیم. اما دیگر دنبال این نیستیم که دوباره برای آن کار انرژی بگذاریم. به آن گروه هم گفتیم این کار که قبلا اجرا شده، حالا کاری دیگری بیاورید. چون آن هنرمند کار خود را بلد است، برای خودش گروهی دارد و اگر متن جدیدی هم کار کند، اقتصاد کارش هم تامین میشود . میداند مسالهاش چیست و چگونه باید با تالاری مانند وحدت برخورد کند. به هر حال تالار وحدت برای خودش اعتباری دارد که باید آن را حفظ کنیم. اگر چنین کاری باشد، حمایت میکنیم.
ـ بسیار خوب. برگردیم به صحبت قبلیمان فرمودید بنا دارید سال آینده بچههای تئاتر را جمع کنید؟
بله، به غیر از آن، قرار است فرآیند تولید را تسهیل و مسایل شورای نظارت را برطرف کنیم، جشنوارههایمان را ساماندهی کنیم. الان دو کاری که انجام دادهایم، گردآوری اطلاعات هنرمندان سراسر کشور است. تعجب میکنم که در این چهل و اندی سال هیچ اطلاعاتی درباره آن گردآوری نشده است. قرار است فروردین ماه با حضور وزیر سامانهای به نام ساتا (سازمان آمار تئاتر ایران) را رونماییکنیم که اطلاعات کل تئاتر کشور را در خود ثبت میکند. حتی میتواند به صندوق اعتباری هنرمندان وصل شود تا نیازی نباشد که هنرمندان برای بیمه و … مدام رزومه بدهند چون همه اطلاعات هنرمندان از سراسر کشور در آن هست و بیمهشان هم به طور خودکار تمدید میشود. یکی از معضلات فعلی ما با هنرمندان، بیمه و مواردی از این دست است. در این بین خلافهایی هم صورت میگیرد . مثلا کسی که فعال نیست، با ساخت بروشور، برای خودش رزومه درست میکند. به هر حال سال پیش رو، سالی پربار خواهد بود.
ـ درباره دوستان غایب صحبت کردیم. مشخصا دوباره درباره ممنوعیت خانم نغمه ثمینی میپرسم چون ایشان هم جزو هنرمندانی است که کنار گذاشته شده.
خواهش میکنیم این عبارت «کنار گذاشته شده» را به کار نبرید! کنار گذاشته شدن یعنی که به آن هنرمند بگوییم شما دیگر کار نکن! خانم ثمینی مسالهای دارد که باید تشریف بیاورد ایران و آن را حل کند. فرضا من شاکی خصوصی شما هستم. تا وقتی شما نیایید که نمیتوانم مشکل شما را حل کنم.
ـ الان مشکل خانم ثمینی شاکی خصوصی است؟
این را نمیدانم ولی مسالهای است که باید به ایران تشریف بیاورد تا حل شود. در تماس تلفنی که شخصا با خودشان داشتم، این را تاکید کردم که بدون حضور خودشان، مساله حل نمیشود. مشکل پیچیدهای هم ندارند.
ـ درباره حمایت صحبت کردیم. چرا گروههای تئاتری باید در سالنهای دولتی ۲۰ درصد گیشه را بپردازند؟ مشکل دوره شما نیست و از مدتها قبل این رویه نادرست وجود داشته و آقای آتیلا پسیانی هم با تمام تلاشی که کرد، موفق به حل آن نشد. اگر قرار است به اقتصاد تئاتر کمک کنید، بخشی از این کمک، میتواند حذف این ۲۰ درصد باشد.
فکر میکنید این ۲۰ درصد کجا هزینه میشود. سالن هزینههای زیادی دارد . نگه داشتن مجموعهای مانند تئاتر شهر بسیار پرهزینه است. با حذف این ۲۰ درصدها، باید تمام بودجه تئاتر را صرف نگهداری از سالنها کنیم. در طول سال حدود ۱ میلیارد و اندی از این ۲۰ درصدها در مجموعه تئاتر شهر به دست میآوریم که خرج خود مجموعه و برای نگهداشت میشود. به هر حال این ساختمان در میراث فرهنگی ثبت شده. اگر بخواهیم کوچکترین دستی به آن ببریم، باید از این سازمان اجازه بگیریم.
ـ در بحث اقتصاد، گروههای نمایشی واقعا از نظر بازیگر دچار مشکل هستند چون برای بازیگران، بازی در تئاتر هیچ توجیه اقتصادی ندارد. الان هم با رشد پلتفرمها خیلی راحتتر میتوانند درآمدهای بالایی داشته باشند. خیلی از کارگردانان نمیتوانند بازیگران مد نظر خود را دعوت به کار کنند. تئاتر که خودش تغذیهکننده سینما و تلویزیون بوده، الان از این نظر دچار مشکل است.
دنبال این هستیم که بتوانیم ردیف بودجهای مستقل برای تولید تئاتر در نظر بگیریم. بودجه سالانه تئاتر با این همه جشنواره و هزینههای سنگین تورم، پاسخگو نیست الا اینکه یک تشکیلات دولتی داشته باشیم. منتظریم با تشکیل کمیسیون فرهنگی مجلس، برای تولید تئاتر ردیف بودجه مستقل بگیریم. مشکلات زیاد است، بسیاری از هنرمندان تئاتر ما در حال مهاجرت هستند و در کشورهای عربی نظیر عمان تئاتر کار میکنند. آنجا کار تئاتر رونق گرفته و به هنرمندان دستمزدهای بالایی میپردازند. چرا این وضعیت پیش آمد، چون ما نتوانستیم آنان را جذب کنیم و بخش اعظم این مشکل به نبود بودجه برمیگردد. باید نمایندگان مجلس را مجاب کنیم که ردیف بودجه سال جاری، متممی داشته باشد و به وزارت ارشاد کمک کنند تا این پول را بدهند.
ـ و به عنوان آخرین پرسش، اداره تئاتر الان در چه مرحلهای است؟
آقای وزیر هم بازدید کردند و دستور دادند که زودتر مساله اداره تئاتر حل شود. فقط گفتند گفتگویی با هنرمندان داشته باشیم که آیا اینجا را بازسازی کنیم یا از نو بسازیم. بازسازی از این جهت که بخشی از خاطرات این مکان را حفظ کنیم. البته در گفتگو با خیلی از هنرمندان عنوان شد که پی آنجا مناسب نیست بخصوص که الان از زیر آن هم مترو رد شده، لرزههای خیلی شدیدی دارد و نمیتوان بامقاومسازی دو سه طبقه ساختمان را به عنوان محل تمرین به کار گرفت چون هنرمندان هم برای تمرین، حرکت و جا به جایی دارند که باعث میشود ساختمان استحکام لازم را نداشته باشد و آسیب ببیند. پس باید پی آن عوض و از نو ساخته شود. این یکی از مطالبات جامعه هنری از رییس جمهوری هم بوده است و امیدواریم با بودجه دولتی بتوانیم این ساختمان را بسازیم.