نامزدهای ریاست جمهوری در دو دور مناظرات کمترین توجه را به حوزه گردشگری صنایع دستی و میراث فرهنگی داشتند ، آنها نه اظهارنظر قابل تاملی کردند و نه برنامه ای برای گردشگری ارائه کردند.
به گزارش سایت خبری پرسون، انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد و رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به مرحله دیگری رسیده است. در این مدت دو نامزد ریاست جمهوری صحبتهای مختلفی درباره مسائل کلان کشوری داشتند که بیشتر آنها در حوزه سیاست و اقتصاد و روابط بین الملل بود.
در روزهای اخیر هر یک از کاندیدا تلاش کردند تا دیدگاههای خود را در خصوص مسائل مختلف فرهنگی و میزیستی هم بیان کنند آنها درباره همه مسائل صحبت کردند به جز گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی. بررسی صحبتهای ارائه شده توسط این دو کاندید نشان میدهد که هر دو تقریباً بی توجه به این سه مسئله بودهاند و کمترین نظر را در این ارتباط دادهاند. اما چرا؟
چرا هم کاندیدای ریاست جمهوری درباره گردشگری و مسائل میراثی و صنایع دستی صحبتی ندارند و هم فعالان این حوزه در برابر عدم توجه آنها سکوت کردهاند؟ سوال مهمتر اینکه اساساً چرا باید نامزدهای ریاست جمهوری درباره این مسائل در کنار تمام مسائل کشور در حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، بین الملل، فرهنگ و … درباره مشکلات گردشگری، حفظ مواریث کشور و لزوم توجه به صنایع دستی صحبت کنند؟
سالهاست مدیران دولتی در سطح مقامات ارشد کشوری در صحبتهای خود اعلام کردهاند که باید در انتقال فرهنگ از طریق گردشگری به مردم کشورهای دیگر، زدودن تصاویر نادرست از ایران با گشایش درهای سفر به کشور، معرفی درست به جامعه بین المللی و از همه پرتکرارتر، جایگزینی نفت و سوختهای فسیلی با گردشگری تلاش کرد.
گردشگری از جمله صنایعی است که فعالانی که به صورت مستقیم در این صنعت کار میکنند شاید کم باشند، اما گستردگی منافع حاصل از آن، افراد زیادی را در برمی گیرد به عنوان مثال شاید یک رستوران دار خود را فعال مستقیم در حوزه گردشگری نداند، اما او کسی است که از محل ورود گردشگر به استان و شهرش میتواند درآمد خوبی داشته باشد بنابراین وقتی یک رستوران میزبان گردشگران داخلی و خارجی باشد او هم از گردشگری منفعت کسب کرده است.
از سویی، کشورهایی که بیش از حد، اقتصادشان را به صادرات نفت و گاز وابسته کردهاند با کاهش شدید منابع روبرو هستند که این اتفاق کاهش تقاضا را نیز بهدنبال خواهد داشت. در میان کشورهایی با چاههای غنی نفت و گاز، ایران نه تنها با دغدغه پایان ذخایر نفتی دستوپنجه نرم میکند که قادر به فروش منابع موجود هم نیست. هشدارها حاکی از آن هستند که کشورها بایستی برای صادرات نفت بهدنبال جایگزین باشند.
صنعت گردشگری فواید بیشماری برای اقتصاد یک کشور داشته و گردشگران بر درآمد ارزی، افزایش درآمد دولت، ایجاد اشتغال، جذب سرمایهگذاری بر روی زیرساختها، رشد کسبوکارهای محلی و حفظ و بهبود تراز تجاری کشورها نقش پررنگی دارند. این صنعت از طریق اثر بر تولید ناخالص ملی (GDP) و اشتغال در اقتصاد کشورها نقش مهمی ایفا میکند.
کارشناسان گردشگری معتقد هستند که این صنعت میتواند از لحاظ فرهنگی هم نگرش افراد را درباره ایران در سطح جهانی تغییر دهد چرا که همیشه گردشگران قبل از سفر به ایران تردید داشتهاند اما در هنگام خروج از کشور، با دیدی دیگری ایران را ترک کردهاند.
همچنین با توجه به اختلاف قابل تأمل نرخ دلار و یورو با ریال، میتوان امیدوار بود که گردشگران خارجی، ایران را به عنوان مقصد ارزان دانسته و به این کشور سفر کنند و از طریق سفر آنها حوزه صنایع دستی نیز رونقی بگیرد چرا که هر گردشگر با خود سوغات به خارج از کشور میبرد و وقتی گردشگری رونق پیدا میکند، صنایع دستی هم فروش خوبی دارد.
از طرفی وقتی این دو حوزه رونق داشته باشند، منفعت آن به حوزه میراث فرهنگی نیز میرسد چون میراث فرهنگی ایران مقصدی برای گردشگران خواهد بود و برای این منظور توجه بیشتری به حفظ آنها میشود. بنابراین این سه حوزه بی ارتباط با هم نیستند و میتوانند در خلال صحبتها و برنامههای کاندیدای ریاست جمهوری باشند به خصوص که مناظرات آنها توسط همه ایرانیان شنیده میشود. اما در روزهای اخیر شاهد بودیم که آنها کمترین اظهار نظر را در این حوزه داشتهاند.