1403/05/17 خبرآنلاین
«آمار و ارقام نشان میدهد ما در بعضی از موارد مرز فاجعه را رد کردهایم که خسارتهای بسیاری را به همراه داشت، باید رفت به سمت تغییر.»
دکتر مجید رضاییان استاد ارتباطات، روزنامهنگار، نویسنده و پژوهشگر در این نشست با شرح کوتاه سه نکته وضعیت امروز رسانه در کشور را بازخوانی و نیازها و ضرورتها را بازگو کرد.
مجید رضاییان مسئله کلیدی در قانون اساسی که با تعارف و تکلف در دولتهای مختلف معطلمانده را «آزادی بیان» دانست و در بسط این مسئله و ارتباط آن با رسانه این گونه تحلیل کرد: نکته اول این است در قانون اساسی اصلی است که همه با آن تعارف و رودربایستی دارند، دولتهای مختلف آمدهاند با گرایشهای مختلف و این رودربایستی را نتوانستند حل کنند و آن یک کلمه «آزادی بیان» است. نگاه ما در این سرزمین به آزادی بیان بدون رودربایستی «امنیتی» است و فرهنگی نیست.
او ادامه داد: البته دو نظریه وجود دارد که یکی آزادی بیان را سیاسی – اجتماعی تعریف میکند و نظریه دیگر آن را مسئله فرهنگی میداند، شاید بسیاری از ما که در این نشست هستیم آن را فرهنگی بدانیم که بسترهای آن از جای دیگر و از حاکمیت میآید؛ نگاه سیاسی – اجتماعی هم قواعد خودش را دارد که بسترهای آن هم از حاکمیت سیاسی میآید؛ اما وقتی نگاه امنیتی داشته باشید نتیجهاش آن میشود که شما توان و بستر ایجاد رسانهای همچون «رویترز» را ندارید که دنیا را در دست بگیرید.
مجید رضاییان در شرح این تحلیل مصداقی ملموس را بازگو کرد و گفت: در ساختار ۵۰ یا ۶۰ خبرگزاری راهاندازی میشود که از ۵۰ خبرگزاری ۴۹ تای آن برای مقابله با آزادی بیان ایجاد شده است. نکته اینجا است، رسانه درست کردهایم برای مقابله غیرمستقیم با آزادی بیان، کار ما پرزنتیشن (presentations ارائه واقعه – مفهوم) نیست؛ بلکه ریپرزنتیشن است (Representations بازنمایی) یعنی برساخت، روایتی که من خودم «میخواهم» را میسازم که برساختی است از روایت اصلی. در چنین وضعیتی حالا من اسمم فارس است یا ایلنا یا ایرنا یا ایسنا یا هر چیز دیگری فرقی نمیکند، این است که برساختی از واقعیت – رویداد را انتقال میدهیم. این نکته اول آزادی بیان و تعریف رسانه است.اگر دولت آقای پزشکیان میخواهد به رسانه بپردازد بهغیراز «بهبه» و «چه و چه» و «دستزدن» باید به این مسئله بپردازد، این موضوع پژوهشی است، این مسئله راهحل دارد من نظر خود را عرض میکنم مطمئنم دیگران هم پیشنهادهای مشخص دارند؛ اما جمعآوری این راهحلها که مهم نیست، اهمیت در عمل است باید به راهحلها عمل کرد.
استاد ارتباطات و رسانه نکته و سرفصل دوم خود را به تغییر اختصاص داد و به انتخابات اشاره کرد و افزود: آنچه با انتخابات اتفاق افتاد، اراده تغییر است، بنا تغییر وجود دارد، تا قبل از این مردم اگر کسی را انتخاب میکردند اگر رأی یک مسیر را نشان میداد و حرکت کلی نظام مسیری دیگر، آن مردمی که رأی میدادند غیرمستقیم یا چهار سال یا ۸ سال تنبیه میشدند؛ اما این روزها و با این انتخابات ظواهر امر نشان میدهد که قرار نیست کسی تنبیه شود، این رأی که داده شد رأی همگرایی همه نیروهای اجتماعی و سیاسی است. اتفاق خیلی خوبی است و ما خیلی خوشحالیم؛ اما اگر بنا به تغییر است باید به عمق و ریشهها نگاه کرد. به قول «آگوست کنت» تغییر سهپایه دارد یا عامل تغییر جبری است یا عامل قانونی است یا عامل ربانی است. من عرض میکنم ما به دنبال تغییر عامل دوم؛ یعنی تغییر قانونی هستیم که منجر به چرخش نخبگان میشود نه تغییر اشخاص، تغییر افکار نه افراد، امیدوارم این اتفاق بیفتد؛ اما قبول کنیم که اگر واقعیتر به مسئله نگاه کنیم، بخشی از ضرورت تغییر شکلگرفته، جبری است. آگوست کنت میگوید؛ تغییر جبری زمانی ظهور و بروز پیدا میکند که پای اقتصاد و معیشت به میان آمده است. این عامل با ضرورتهایش بر دو تغییر دیگر یعنی قانونی و ربانی چربیدهاند، او البته اشارهای به تغییر ربانی در کلیسا دارد که موضوع بحث ما نیست. ما باید به دنبال تغییر باشیم، تغییر افکار نه اینکه افرادی بروند و افراد دیگری جای آنان را بگیرند، بهقولمعروف این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست؛ چرا چون آمار و ارقام نشان میدهد ما در بعضی از موارد مرز فاجعه را رد کردهایم که خسارتهای بسیاری را به همراه داشت، باید رفت به سمت تغییر حتی اگر نیاز به تغییر بخشهایی از قانون اساسی هم لازم باشد، این مسئله دیگر با تعارف و شوخی حل نمیشود جدی است و باید روی آن کار کرد و دیگر نمیشود مسئله تغییر را به زمان سپرد.
مجید رضاییان حرف آخرش و نکته سوم را به روزنامهنگاران و خبرنگاران گفت: دوستان تا کی تا چه وقتی مینویسید «وی گفت:» «وی افزود:» این به چه معناست، یعنی وی گفت (منبع خبر/ شخص گفتگو شونده)، من (خبرنگار) که نگفتم. واقعاً دست برنمیداریم از این روزنامهنگاری که وی گفت وی افزود. روزنامهنگاری که فقط خبر نقلی نیست که صبح تا شب آن را تکرار میکنیم، پس توی روزنامهنگار چه گفتی؟ هیچی؟ من روزنامهنگار وقتی نمیخواهم بگویم؛ یعنی سمت اینفورمیشن (information) نمیخواهم بروم، ۶ عنصر تشکیل دهنده خبر را مرور کنیم، دنیا از عناصر سوم و چهارم تشکیلدهنده خبر و از این نوع روزنامهنگاری مدتهاست که گذشته از 1990 تا امروز روزنامهنگاری سمت دیگری است، با این شرایط آیا میتوانیم مطالبه آزادی بیان هم داشته باشیم، اینجا خواستم به خودمان یک نیشتر بزنم و بگویم ما چه کارهایم، دنیای رسانه امروز با دو عنصر How و Why سر و کار دارد. ژانر مسلط روزنامهنگاری دنیا ژانر تحلیلی است، نمیشود فقط به دنبال What بود، مردم به دنبال آن هستند تا «چرایی» و «چگونگی» اتفاق و رویداد را بگویید، ما وقتی نمیگوییم به سمت رسانه دیگر و رسانه بیگانه میروند. امیدوارم این مسئله را نیز در روزنامهنگاری حل کنیم.