نویسندگان این سرزمین در غربت و سختی چشم از جهان فرو می‌بندند؛ پیش از آن که دیر شود فکری کنید

1403.06.08 خبرآنلاین

«با کمال تأسف چند ماه پیش نویسنده خوش‌قلم و نیک‌اندیش ما «محمدعلی علومی» در اوج تنهایی و غربت و مسکنت در گوشه‌ای از شهر «بم» رخت به دیار باقی کشید و اکنون نویسنده‌ای دیگر، «منصور یاقوتی»، خالق رمان «چراغی بر فراز مادیان کوه» و چندین اثر دیگر، در وضعیتی هولناک‌تر در کمال تنهایی و تنگدستی، مدت‌هاست گرفتار سرطان و انواع مریضی‌ها شده و در بستر بیماری در بیمارستانی در کرمانشاه با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند.»

محمد عزیزی نویسنده و شاعر و مدیر مجله رودکی با ارسال نامه‌ی سرگشاده به خبرگزاری خبرآنلاین خواستار توجه وزارت ارشاد به وضعیت نویسندگان شد.

متن کامل نامه به این شرح است:
جناب آقای دکتر سید عباس صالحی
وزیر فرهیخته‌ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
با عرض سلام و ارادت و ابراز خوشحالی از استقرار دولت دکتر پزشکیان
و حضور مجدد جنابعالی در وزارتی که متولی امور فرهنگ و هنر و خانه‌ی اهالی قلم و ادب است!

چنان که مستحضرید، با کمال تأسف چند ماه پیش نویسنده خوش‌قلم و نیک‌اندیش ما «محمدعلی علومی» در اوج تنهایی و غربت و مسکنت در گوشه‌ای از شهر «بم» رخت به دیار باقی کشید و اکنون نویسنده‌ای دیگر، «منصور یاقوتی»، خالق رمان «چراغی بر فراز مادیان کوه» و چندین اثر دیگر، در وضعیتی هولناک‌تر در کمال تنهایی و تنگدستی، مدت‌هاست گرفتار سرطان و انواع مریضی‌ها شده و در بستر بیماری در بیمارستانی در کرمانشاه با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند.

امروز که من این نامه را می‌نویسم، نمی‌دانم که او در چه منزلگاهی از درد به خود می‌پیچد و آه می‌کشد و دندان بر لب می‌فشارد! همسر و تنها دختر او بر بالینش چه گونه در دل مویه می‌کنند و به حسرت، موی می‌کنند!
اما می‌دانم که دیگر نه خودم آرامش دارم و نه هر نویسنده‌ی هم صنف او، که این «شتری است که لاجرم دیریازود در خانه‌ی هر کدام از ما خواهد خوابید!»
پس لطفاً پیش از آن که دیرتر شود و موجب تأسف و تألم بیشتر گردد، کاری کنید که بایسته و شایسته اهل‌قلم باشد:

گر می‌فروش حاجت رندان دوا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند

خوشبختانه امروز قافله‌سالار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شما هستید .
یعنی کسی که خود اهل‌قلم، پژوهشگر، مورداعتماد ریاست محترم جمهوری و مقام معظم رهبری و مسلط بر امور است .

باری اکنون زمان کوتاه است و هر «دمی که فرومی‌رود»، معلوم نیست که «بر آید» یا اصلاً برنیاید!
پس به اشارتی، بشارتی بدهید که فرمود:

وقت را غنیمت دان، آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی

امروز «منصور یاقوتی» و فردا دیگر نویسندگان ما، به حق مطالبه‌گر سروسامان دادن به این گونه زندگی پریشان و بی‌سروسامان خویش‌اند تا در سایه‌ی سلامت و آرامش روحی بتوانند به خلق آثار داستانی ماندگار بیشتری بپردازند .

جامعه ما امروز بیش از همیشه نیازمند حفظ نویسندگان و هنرمندان خود برای خلق آثار تازه‌ی آن‌ها است!
نگذاریم باد خزان بر این باغ پر ثمر بوزد و در سایه‌ی بی‌توجهی‌ها و نامردمی‌ها و نامرادی‌ها همچون گذشته، ریشه‌های امید و ادب و هنر را در این دیار بخشکاند!

سایه‌ی معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود!

با احترام و سپاس
محمد عزیزی
نویسنده، شاعر،
مدیر مجله رودکی