1403/06/17 ایسنا
کافرکلی (معماری دستکند) در دره هراز، روستای کهرود شهرستان آمل واقع شده است که نخستین کاوش باستانشناسی در آن با مجوز پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و با حمایت مالی دهیاری و شورای اسلامی روستای کهرود، با موضوع و هدف گمانهزنی و خواناسازی دستکندها آغاز شده است.
میثم فلاح، سرپرست هیأت باستانشناسی کافرکلی گفت: مجموعه کافرکلیهای دره هراز شهرستان آمل در زمره معماری دستکند کوهستانی ایران بوده و در پاییندست قله دماوند و در میانه رشته کوههای البرز واقع شده است. در دو فصل بررسیهای روشمند، نزدیک ۳۰ نقطه جغرافیایی از وجود این گونه از معماری در دامنه شمالی و شرقی دماوند شناسایی شد.
این باستان شناس افزود: تنوع کارکردی، تعدد، تجمیع و پراکنش جغرافیایی اینگونه از دستکندها در محور مواصلاتی جنوب دریای مازندران به داخل فلات ایران (دره هراز) در کشور کمنظیر بوده و نشان از اهمیت وجودی و ساختاری و ریشه در باورها و اندیشههای مردمان البرزنشین دارد. از اینرو و پس از بررسیهای روشمند، بر آن شدیم تا مجموعه کافرکلی کهرود (یا غار کهرود در اصطلاح عامیانه اهالی منطقه) را به منظور دستیابی به اطلاعات دقیقتر با محوریت گمانهزنی و خواناسازی مورد کاوش قرار دهیم. این مجموعه متشکل از چهار اتاقک (دخمه) همجوار و مجزا و بدون ارتباط داخلی با یکدیگر بوده و به عنوان شاخصترین معماری دستکند شناسایی شده از منظر وجود نقوشکنده یا نگارکند دیواری (نقوش مینیاتوری) موجود در شمال ایران است.
او با اشاره به اینکه روستای کهرود در ۵۵ کیلومتری شهر آمل و در بخش لاریجان و در میانههای رشته کوههای البرز واقع است، گفت: «کارو» نامی دیگر است که بومیان محل به این روستا اطلاق میکنند و به نظر میرسد ریشه لغوی کهنتری داشته باشد. از آثار شاخص این روستای تاریخی میتوان به «قلعه کارو یا کهرود» (تاریخیـ اسلامی، در منابع مکتوب به اهمیت آن اشاره شده است) و بنای سنگی چهارضلعی به نام «غازی عباس» اشاره کرد.
سرپرست هیأت باستانشناسی کافرکلی افزود: این دستکندها در ضلع جنوبی روستا و در بدنه ماسه سنگی پهنه رسوبی البرز مرکزی و پاییندست قلعه کهرود ایجاد شده است و موقعیت ساختاری و قرارگیری مجموعه کافرکلی کهرود به گونهایست که یک تراس با شیبی نسبتاً تند با انباشت خاک و قلوهسنگ در مقابل دهانه ورودی یکی از اتاقکها بوجود آمده است.
این باستانشناس با بیان اینکه از مهمترین اهداف این کاوش، مفروض بر این است که در این انباشت، بقایا و شواهدی از دادههای فرهنگی نهفته باشد، اظهارکرد: گمانهزنی موضعی بهمنظور دست یافتن احتمالی، پیشبینی شده است. نکته دیگر، موجودیت ساختار معماری در فضای داخلی دستکندها بوده که متاسفانه مورد تخریب و حفاریهای غیرمجاز شده و از دیگر سو انباشتی از آوار سنگ بخشهایی از آن را پوشانده است.
فلاح، پاکسازی و خواناسازی این فضاها را از دیگر موارد هدف این فصل از کاوش عنوان کرد و افزود: از دیگر مواردی که در این فصل به آن میپردازیم، خواناسازی و مستندنگاری نقوش کنده دیواری (نقوش مینیاتوری) در یکی از این اتاقکها بوده که در گونه خود از مهمترین شواهد تاریخی و مهم ایران است. متاسفانه این نقوش مورد آسیبهای بسیار جدی انسانی قرار گرفته، بطوری که بخشهایی از آن مخدوش شده و در برخی تخریب شدهاند، اما خوشبختانه بخشهای اعظمی از آنها قابل خواناسازی است. در یک نگاه کلی این نقوش شامل نقوش انسانی، حیوانی، اساطیری، طبیعت، هندسی و اسلیمی، کتیبه، معماری و … است.
بنابر گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، این باستانشناس گفت در یک نگاه کلی، این نقوش شامل انسانی در حال تیراندازی، سوار بر اسب، کماندار سواره بر اسب با کماندان و شمشیر، سرباز یا شخصی پیاده که سپر و شمشیر به دست دارد و …، حیوانی شامل کَل، بز، اسب، گوزن، مارال، گاو، شتر و چهارپایان نامشخص و پرندگانی همچون قرقاول، کبک کوهی، مرغ و … نقش اساطیری!، طبیعت؛ قله دماوند! و تصاویری احتمالی از گُل و طبیعت، هندسی و اسلیمی، به اشکال مختلف، طرحهای اسلیمی، مدور، مربع و شکلی همچون پرچم، تزئینات موجود روی حیوانات همچون زنگوله و آویزهای روی گردن و ادواتی همچون زین و لگام اسب، کتیبه، نوشتههایی از ادوار مختلف اسلامی و معماری همچون برج نگهبانی، دیوار و نردبان است.
فلاح از نکات قابل توجه پیرامون این نقوش را تنوع سبکی، اجرایی و انتزاعی بودن آنها دانست و اظهارکرد: از نکات مهم دیگر اینکه این نقوش، با اندود کاهگِل پوشانده شدهاند که چرایی این امر از زوایای مختلفی همچون اعتقادی، باوری و اندیشهای قابل تحلیل و تعمق است و امیدواریم پس از انجام، نتایج ارزشمندی حاصل شود.