1403/07/05 ایسنا
مجید ضرغامی شاعر و مدیر انتشارات سرزمین اهورایی با اشاره به مسائل و مشکلات نشر کتاب شعر و مهم خواندن «نیما» به عنوان یک شاعر تأثیرگذار میگوید: با وجود تلاش و خلاقیتهای شاعران پس از نیما و شاعران نوجوی دهه ۷۰ و امروز، به نظر میرسد ما هنوز نتوانستهایم از تمام ظرفیتهای شعر امروز پارسی استفاده کنیم.
محمدمجید ضرغامی، شاعر و مدیر انتشارات سرزمین اهورایی که طرح کتابهای «شعر بامداد» در این نشر برگزار میشود، در گفتوگو با ایسنا درباره این طرح و نحوه اجرای آن اظهار کرد: طرح کتابهای شعر بامداد که با هدف شناخت و معرفی استعدادهای پویا و خلاق و جوان شعر امروز فارسی توسط من و همکارانم در انتشارات سرزمین اهورایی بنا نهاده شد، در این دوره سومین فراخوان آن با اعلام اسامی شاعران برگزیده به پایان رسید. در این سه دوره مجموعه شعرهایی از بیستوهفت شاعر توسط ۹ کارشناس این پروژه شناسایی و آثار آنها توسط سرزمین اهورایی منتشر شده و یا در دست انتشار قرار گرفته است.
پاسخی به نیاز نظارت بر شعر
او افزود: این طرح پاسخی بود به نیاز نظارت بر نشر شعر امروز و شاعران مستقل ایران و آثار قابل اعتنا و ارزندهای که بیشتر در میان هیاهوی بازار نشر شعر گم شده و یا درست دیده نشدهاند. در روزهایی که انتقاد و گله ما از ناشرانی که صرفا به خاطر بقاء و روی پا ماندن بنگاه نشر خود، حجم زیادی کتب نامرغوب شعر شاعران جوان را در قبال دریافت مبالغی منتشر میکردند، سعی کردیم در حد توان و وظیفه خود به عنوان یک ناشر در پی ایجاد راهی برای حل این بحران باشیم. راهی که ما باید در حد توان خود آن را کلید میزدیم تا پاسخگوی حجم قابل توجهی کتاب شعر که هر ساله به دفتر نشر ارسال میشدند باشیم. آثاری که درصد بالایی از آنها شاخصههای نشر شعر امروز را نداشتند، اما در کمال تعجب بعد از شنیدن پاسخ منفی از ما در مدت زمان کوتاهی توسط ناشرانی منتشر شده و برای آن جشن و نقد و نظر و رونمایی گرفته میشد! و بعدها خبر میرسید صرفا با پرداخت هزینه از طرف آن شاعر این اتفاقات رقم خورده است! بنابر این بر اساس فراخوان کتابهای شعر بامداد که به ابتکار سرزمین اهورایی شکل گرفت همزمان با زادروز احمد شاملو «شاعر بزرگ عشق و آزادی» اطلاعرسانی شد. آثار شاعران توسط گروه کارشناسی سه نفره بررسی شده و سعی داشته با خرد جمعی، آثاری را که متناسب برای نشر باشند، شناسایی کند.
این شاعر درباره وضعیت چاپ کتاب شعر در ایران و برداشتی که برای کمبود مخاطب شعر وجود دارد، گفت: ایران از دیرباز سرزمین شعر و ادبیات بوده است. به نظر من اگر بستر شعر امروز ایران از تلاطم موجود رهایی یافته و فضای نشر شعر، آرامتر شود و نشر شعر سیر طبیعی خود را طی کند، مخاطب فهیم شعر امروز و بخوانید شعر پیشرو فارسی، نیز بهتر و بیشتر از این شعر حمایت میکند. البته بخشی از این تلاطم و هیجان سیر طبیعی شعر امروز است. قبلا نیز گفتهام که هنوز از انقلاب ادبی نیما یوشیج صد سال نگذشته است. نیما افقهای ناپیموده زیادی را مقابل چشمان شاعران نسل خود و نسلهای بعد از خود گشود. از طرفی، با ورود شعرهای ترجمه شده به بازار نشر ایران شاعران امروز سعی در طی کردن و خلق تجارب و راههای جدیدی درمسیر شعر دارند.
سردرگمی مخاطب جدی شعر
او افزود: اما هیاهو و تولید انبوه کتب شعری کمتأثیر و از طرفی نبود تناسب بین اضلاع طلایی مثلث مؤلف، ناشر و مخاطب در بازار نشر، باعث شده است مخاطب جدی شعر در میان این هیاهو سردرگم باشد. هیاهو و اتفاقاتی که بخش قابل توجه آن به دلیل مسائلی خارج از چرخه شعر و بازار نشر است. به تمام این مسائل ظهور مدیا و وسایل ارتباط جمعی عصر انفجار اطلاعات را اضافه کنید. امروز هر شخصی به عنوان یک یوزر درحال تولید محتوا است! هر علاقمندی بهراحتی مینویسد و در کسری از ثانیه آن را منتشر میکند. بدون هیچ نظارت و اصلاح فنی و ادبی و تکنیکی… تولید انبوه محتوا که به راحتی با یک کلیک به دست مخاطب میرسد. شاید این اتفاق در زمینه تولید و نشر ادبیات داستانی بیشتر مدیریت شده باشد و یا سرعت تولید بحران و حاشیه در آن زمینه، به نسبت شعر کمتر باشد. اما به هر حال این مشکلات در زمینه نشر کتب دیگر مانند رمان و داستان کوتاه نیز مشهود است.
شاعر مجموعههای «آی با کلاه» و «اسم این کتاب سلطنت اردیبهشت نیست» درباره تأثیر فضای مجازی به عنوان یک رسانه در انتشار کتاب شعر و شعر نیز بیان کرد: همانطوری که پیشتر گفتم این مشکل بیشتر گریبانگیر شعر و ادبیات امروز شده است. اما اگر شاعری بخواهد به صورت حرفهای و جدی اثر خود را ماندگار کند و آن را به دست نقد و زمانه بسپارد راهی به غیر از مکتوب کردن و نشر کتاب توسط ناشر صاحبنام و کاربلد ندارد. حجم زیادی از شعرهایی که در اینترنت و مدیا با آن روبرو هستیم دلنوشته و پیششعر و نوشتههای رمانتیک و فانتزی است.
او ادامه داد: شعر امروز فارسی شاعران خلاقی را در خود پرورش داده است که در پی یافتن تجربههای تازه و یا ساختن پیکرهای جدید بر تجربههای بهدستآمده گذشته هستند. اما در همین زمان در بخش میانی شعر جمع زیادی از علاقمندان و شاعران کمتجربه فعال هستند که گاه با برداشت تجارب دیگران و استفاده خام و ساختار شکل نگرفته از آن تجارب سعی در تولید محتوا در شبکههای مجازی دارند. این شاعران در بهترین حالت به تقلید تجربههای مصرفشده چند دهه اخیر مشغول هستند و از این طریق تصمیم به نشر انبوه شعر دارند. مخاطب آگاه شعر امروز باید فرق بگذارد بین بازنشر این تجارب در شبکههای مجازی و شعر جدی و تجربهگرا در آثار مکتوب و منتشر شده، به ندرت شاعر کارکرده و حرفهای را میتوان دید که بخش عمدهای از شعرهای منتشر نشده را در فضای مجازی نشر میدهد.
ضرغامی درباره سرمایهگذاری نکردن بسیاری از ناشران بر کتاب شاعران نسل جوان اظهار کرد: همان طور که گفته شد، پروژه کتابهای شعر بامداد، پاسخی است برای حل این مشکل که سالهای سال است گریبان شعر جوان را گرفته است. من از نسل شاعران دهه هفتاد هستم و بارها و بارها مشکل پذیرش نشدن آثار شاعران جوان را در آن روزگار بر آثار خود و رفقای خود دیده و لمس کردهام. از همان زمان تصمیم گرفتم در کار انتشار آثار مجالی برای کمک به تجارب و جریانهای قابل اعتنا و جوان پویا و خلاق باز کنم. این امر را وظیفه یک برند حرفهای نشر میدانم. بیشتر فعالان نشر به دلیل مشکل بازاریابی و فروش شعر جوان و گرانی مراحل تولید و عرضه کتاب از نشر شعر جوانانِ ناشناخته سر باز میزنند. به هر حال نشر کتاب نیز یک کار حرفهای است و باید برای تولیدکننده این عرصه سرمایهگذاری تعریف داشته باشد. نمیشود به این دوستان خرده گرفت.
او افزود: اما به نظر من اگر ناشری در زمینه نشر شعر به صورت جدی و حرفهای وارد شود. در مراحل انتخاب و گزینش آثار از دانش روز و کارشناسان قابل بهره گیرد و مدیر طرح صاحب نظر و کارکرده داشته باشد میتواند در عرصه تولید شعر امروز موفق باشد. در این مسیر مسئله اصلی شناخت و شیوهای است که یک نظریه و طرح آن مسائل و روشها را مفهومپردازی کرده است. شناخت مسیر و شیوههای حل مسئله و اصطلاحا کشف پروبلماتیک موضوع، طول راه و چگونگی پیمودن مسیر را مشخص میکند. در این مسیر اگر نفس شعر و ادبیات مسئله تو نباشد نمیتوانی درست حرکت کنی و پای در راه بگذاری، این مهم میتواند چراغ و راهنمای بازنشر شعر برای فعالان عرصه نشر باشد.
این ناشر تأکید کرد: شعر فارسی تجربههای ناب هزار ساله را با خود به همراه دارد و شعر امروز سعی دارد با شناخت شعر کلاسیک و شناخت ادبیات روز جهان به معنی واقعی، امروزی و بهروز و محصول زمان خود باشد. اگر مسیر ناشر و مدیر تولید شعر و ادبیات امروز از شعر و ادبیات جدا باشد، قطعا نمیتواند با روشهای کاسبکارانه و در بلندمدت در این مسیر موفق عمل کند. همیشه وجود ساختار بنیادین است که امکان طرح پرسشهایی خاص را فراهم میکند. بنابر این من فکر میکنم اگر در این مسیر با دانش حرکت کنیم و شعر مسئله درونی و سبب حرکت ما باشد و زمان لازم را در اختیار جوانان و تجارب ایشان و مخاطب آگاه قرار دهیم، حتما در بلندمدت در این مسیر موفق خواهیم بود. این موفقیت پاسخی به مسئله بنیادین ما خواهد بود. پاسخی که اگر اجازه بدهند مسیر درست آن بر سنگلاخهای به وجود آماده بازار غلبه کند، حتما در بازار فروش هم موفق خواهد بود. ما به عنوان ناشری حرفهای باید نیمنگاهی به بازار فروش در این زمینه داشته باشیم. اما به هر حال مسیر شعر مسیر دکه و بازار نیست، برای به سامان شدن اوضاع باید صبور بود.
راهی که نیما برای فرزندان شعر گشود
این شاعر همچنین درباره ارزیابیاش از شعر امروز با توجه به ارتباطی که با شاعران جوان دارد، گفت: شعر بعد از نیما لزوما طی مسیری بود که نیما به روی نسل و فرزندان شعر بعد از خود گشود. از چند مورد خاص که عبور کنیم نسخه تکنیکی بیشتر شاعران بعد از نیما از روی دستخطی است که نیما نوشته است و هر شاعری بنا به ذوق و استعداد و خلاقیت خود سعی دارد از مسیری که نیما گشوده است برداشتی داشته باشد. یادمان باشد که نیما شاعر بسیار مهمی درتاریخ ادبیات و شعر فارسی است. کمترین تأثیر نیما بر سیر تاریخی شعر فارسی این است که با ظهور نیما شعر فارسی به قبل و بعد از نیما تقسیم شد. پس تأثیر نیما روی نسل و نسلهای بعدی الزامی و شاید به نوعی جبری باشد. واقعیت این است که پس از تلاشهای کارساز نیما برای آزاد ساختن شعر از بند قالبهای تکراری و قوانین شرطی و تلاش برای رسیدن به قوانین درونی شعر، با وجود تلاش و خلاقیتهای شاعران پس از نیما و شاعران نوجوی دهه ۷۰ و امروز، به نظر میرسد ما هنوز نتوانستهایم از تمام ظرفیتهای شعر امروز پارسی استفاده کنیم.
او افزود: شاعران امروز در دهههای اخیر سعی دارند مسیرهای جدید و بخوانید مدرنتر، امروزیتر و تازهتری را در ادبیات و شعر طی کنند. شعر امروز ما در موارد قابل اعتنا کمتر غریزی و بیشتر متکی به دلالت ذاتی و امکانات زبانی و حتی بصری است. تعریف امروزی شعر متفاوت با تعاریف شاعران دهه چهل و پنجاه است و باید به جوانان شاعر تازهنفس مجال تجربه داد و محل عرضه این تجارب را در اختیار آنها گذاشت. از طرفی باید مراقب بود که هیاهو و تکاپو در این مسیر ما را به اشتباه نیاندازد. گاهی به دوستان شاعر میگوییم ساختارشکنی صرفا انهدام ساختار و دشمنی با ساختار نیست! ظهور یک ابژه محصول شرایطی ساختاری است که سوژه در درون آن به منظر مینشیند. هنجارگریزی به مفهوم هنجارستیزی نیست! معناگریزی به مفهوم ستیز با معنا نیست. این تعاریف باید در دل مضمن و روش و تکنیک ما در شعر نهادینه شوند تا بافت و فرم جدید در جای خود متولد شود.
ضرغامی خاطرنشان کرد: این راه و روش شاعر امروز است که با ظهور انواع مدیا و وسایل ارتباط جمعی در دهکده جهانی مسیری متفاوت از شعر نسل گذشته و زیست فکری و بعد فکری آن نسل را پیش میگیرد. همانطوری که به دوستانی که در حال شخم زدن تجارب شاعران بزرگ دهههای پیش هستند یادآور میشویم که آن عزیزان ما هر کاری توانستند در مسیر و زمان و زمانه خود انجام دادند.
شعر و شاعر فرزند زمان خویش است
این ناشر در ادامه بیان کرد: حالا که صحبت از طرح کتابهای شعر بامداد است و زایش آن در زادروز و با نام احمد شاملو شکل گرفته است اشاره کنم به این حکایت که همیشه به دوستان جوان میگویم: ما باید از مسیر تجارب بزرگان شعر معاصر عبور کنیم. تکرار تجارب گذشته چه لذتی برای ما و شعر امروز ما دارد؟ من ایمان دارم اگر احمد شاملو جوانِ شاعر امروز ما بود با شعر و کلمات و امکانات به روز ما کاری میکرد متفاوت با راهی که پیش گرفته بود. تجربه بامداد، تجربه زمان و زمانه خود اوست. همچنان که باید به دوستان کلاسیک و نئوکلاسیک خواه امروزی بگوییم: بله! تجارب گذشته زیبا است! اما آیا لباس زمان ایلخانیان یا افشاریان برای زندگی امروز ما کار آیی و تعریفی دارد؟ شاید یک روزی آنها را از موزه در آوریم و به نیت مراسمی از دیدن آن کیف کنیم اما آن لباس عنصر زنده زمان ما نیست. زبان هم با زمان به روز میشود. شعر رشد میکند و پوست میاندازد. شعر و شاعر فرزند زمان خویش است. جوان سال ۱۴۰۳ باید با جوان دهه ۲۰ و ۳۰و ۴۰ فرق داشته باشد. زبان شاعر امروزی باید به روز و از زمان پیش باشد. زیست فکری شاعر باید زیست فکری امروزی باشد. این تفاوتها اگر در شعری زاده شود تکنیک و مضمون همگرا و بافت کلام سالم و به روز باشد، با شعر خلاق و تجربهگرا روبرو خواهیم شد. آنوقت میتوانیم بگوییم این تفاوت نسل امروز شعر فارسی است.
ضرغامی در پایان گفت: اتفاقا در شعر امروز ما جوانان خلاق و فهیم بسیار هستند که متاسفانه در میان گرد و غبار و هیاهوی شعر لفاظانه و فاخرمآب و شعر سادهانگارانهی بازار دیده نمیشوند. وظیفه ما در این مسیر کمک به دیده شدن و بارور شدن این شاعران است. هر کدام از ما با هر قدم کوچکی که در این مسیر باشیم، در طرف درست داستان ایستادهایم.