جایگاه تلویزیون در ایران بعد از ۶۶ سال؛ بُعد سیاسی پررنگ، سرگرمی و تفریحی کمرنگ!

1403/07/16 ایسنا

آن زمان که تلویزیون با سریال‌هایی نظیر «مرادبرقی» و «دایی جان ناپلئون» و … شهرها را خلوت می‌کرد، فکرش را نمی‌کرد این روزها بعد از عبور مسیری ۶۶ ساله و با وجود اینکه تنها سرگرمی رایگان در این روزهای کشور است با چالش‌هایی در مقابل دنیای مجازی مرجعیت رسانه‌ای و جذب مخاطب مواجه شود.

از مزایای تلویزیون این است که تنها سرگرمی رایگان در این روزهای کشور است اما به واسطه فضای مجازی و گسترده‌تر شدن دیگر رسانه‌ها از جمله شبکه نمایش خانگی این مدیوم که از سال‌های دور پخش سریال‌هایی به یادماندنی نقاط قوتش بوده، حالا نیز برای بقا و افزایش مخاطب، بیش از همه نیاز به تولید مجموعه‌های نمایشی و سریال دارد و به این بخش باید سرعت و کیفیت زیاد دهد.

اهمیت مرجعیت خبر تلویزیون برای یک کشور خیلی مهم است اما چابکی و استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی و فاصله‌ گرفتن از فرم‌های دهه ۶۰ و ۷۰ تحلیل و گفت‌وگو و به‌کارگیری از همه طیف‌ها است که می‌تواند به همراهی مخاطب با تلویزیون بیانجامد.

علیرضا دباغ ـ مدرس دانشگاه و کارشناس فرهنگ و رسانه ـ در گفت‌وگویی با ایسنا، به مناسبت اینکه تلویزیون وارد شصت‌وهفتمین سال فعالیت خود می‌شود، مروری بر وجهه سرگرمی و تفریحی تلویزیون از گذشته تا به امروز داشته است.

تلویزیون یکی از ارزان‌ترین رسانه‌های جمعی اما …

این کارشناس رسانه و فرهنگ ابتدا درباره یکی از مزایای تلویزیون از گذشته تا به امروز که تنها سرگرمی رایگان در این روزهای کشور است، می‌گوید: تلویزیون از بدو تاسیس خود در جهان چند هدف مهم برای خود تعریف کرد. یکی از اهداف مهم تلویزیون که مهم‌ترین هدف هم به شمار می‌رود، سرگرمی و تفریحی بود. بعد از آن ویژگی‌های دیگری مانند آموزش و اطلاع‌رسانی را هم اضافه کردند اما مهم‌ترین هدف آنکه همچنان هم این تعریف برای آن متوقف نشده، سرگرمی و تفریحی بودن آن است. اما در حال حاضر به دلایل گوناگون در کشور ما وجه سرگرمی و تفریحی تلویزیون کمرنگ‌تر شده است و آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته نمی‌شود. اما به هرحال یکی از ارزان‌ترین رسانه‌های جمعی در دسترس عموم مردم کشور است.

وقتی «مراد برقی» و «دایی‌جان ناپلئون» شهرها را خلوت می‌کردند

این کارشناس رسانه و فرهنگ درباره نقاط قوت تلویزیون و اینکه سریال‌های مهم و هنرمندان و کارگردانان مهم در تلویزیون درخشیده‌اند، اظهار کرد: تلویزیون یک وجه فنی دارد و یک وجه هنری. یکی از پتانسیل‌هایی که در کشور ما در مورد تلویزیون وجود دارد، وجود هنرمندان برجسته‌ای است که ابتدا در تئاتر و بعد در سینما و در نهایت در تلویزیون وارد شدند و آثار خیلی خوبی را خلق کردند که از قدیم‌الایام برای مخاطبان ما جذاب بوده و آنها را پای تلویزیون می‌کشاند. به دلیل وجود پتانسیل‌های خوب در حوزه نویسندگی آثار نمایشی و هم در حوزه کارگردانی و اجرا و بازیگری آثار خیلی خوبی خلق  شد چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب و چه همین اواخر که مردم را پای تلویریزیون میخکوب می‌کرد. به عنوان مثال در سال‌های دور سریال‌هایی مانند «خانه قمر خانم» و «مراد برقی» آن‌طور که از پدرانمان نقل شده ساعت‌ها شهرها را خلوت می‌کرد و مردم را پای تلویزیون می‌نشاند. اینها سریال‌های عامه‌پسندی بود که هنرمندان داخلی کشور در آن به ایفای نقش پرداختند. در بُعد هنری هم می‌توان به سریال «دایی‌جان ناپلئون» اشاره کرد که بر اساس رمان ایرج پزشکزاد توسط ناصر تقوایی ساخته شد که آن هم بسیار مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت و یکی از آثار اقتباسی بود که در تلویزیون به عنوان سریال ساخته شد و مردم استقبال زیادی کردند. سریال‌های تاریخی قابل توجهی هم قبل از انقلاب ساخته شد مثل «سلطان صاحبقران» یا «دلیران تنگستان» که موفقیت‌هایش زبان‌زد بود. یا سریال‌های طنزی مانند «آقای مربوطه» که هر کدام جایگاه ویژه‌ای در میان برنامه‌های تلویزیونی داشته است. بعد از انقلاب هم می‌توانیم به اولین تلاش‌ها برای ساخت سریال‌هایی با مضامین تاریخ ایران و اسلام اشاره کرد سریال‌های «هزاردستان» و «امام علی (ع)» گل سرسبد آنها بود و در ژانر اجتماعی به سریال «پاییز صحرا» یا مجموعه تلویزیونی «آینه» که به خانواده ایرانی اشاره می‌کرد مورد استقبال قرار می‌گرفت. بعد از آن سال‌ها هم عموما سریال‌های ایرانی با موضوعات اجتماعی زیادی تهیه و پخش شد که مورد توجه زیادی واقع شد سریال‌هایی مانند «زیر تیغ»، «پس از باران»، «گرگ‌ها»، «مدار صفر درجه»، «در پناه تو»، یا در ژانر کودک و نوجوان «قصه‌های مجید»، «مدرسه موش‌ها» از جمله آثار موفق تلویزیونی در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ بودند همچنین بخش عمده‌ای از سریال‌ها هم آثاری بودند که به وقایع تاریخ معاصر یا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی می‌پرداختند که «کوچک جنگلی»، «وضعیت سفید»، «گل پامچال»، «شب دهم» از مهم‌ترین آنها به شمار می‌رفتند و همین اواخر هم سریالی مانند «سرزمین مادری» را شاهد بودیم که مخاطب زیادی را جذب کرده بود. درباره زندگی معصومین و تاریخ اسلام هم تلاش‌هایی شد، سریال‌هایی نظیر «یوسف پیامبر(ع)»، «مختارنامه» و «ولایت عشق» که تجربیات خوبی بود.

تلویزیون و فرهنگ‌سازی

دباغ درباره اینکه تلویزیون در فرهنگ‌سازی تا چه میزان تاثیرگذار بوده نیز معتقد است: تلویزیون ما در دهه پنجاه و شصت در حوزه فرهنگ‌سازی بسیار تأثیرگذار بود. ولی از اواسط دهه ۷۰ به بعد در این بحث نتوانستیم موفق عمل کنیم. نمونه آن را شما می‌توانید در جامعه فعلی خودمان ببینید. نوع سلیقه‌ای را که رسانه در دهه پنجاه و شصت به مخاطب منتقل کرده بود حاصل آن در رفتارهای اجتماعی و توجه به هنر اصیل ایرانی به ویژه موسیقی اصیل ایرانی خودنمایی می‌کرد که مخاطبان و علاقمندان زیادی حتی بین نوجوانان و جوانان پیدا کرده بود، اما از دهه هشتاد به بعد می بینید که سلایق جور دیگری شد در زمینه موسیقی ایرانی متأسفانه بین جوانان شناخت خوبی وجود ندارد و شما می‌توانید میزان استفاده از موسیقی پاپ در تلویزیون را با موسیقی سنتی مقایسه کنید، می بینید که درصد قابل توجهی از برنامه های تلویزیون به موسیقی پاپ گرایش دارند و این در فرهنگسازی موثر است. یا اینکه در حوزه فرهنگ عمومی و ادب و متانت ما کمتر آثاری که در دهه شصت و هفتاد و حتی دهه اول هشتاد در هنرمندان و مجریان تلویزیون می‌دیدیم دیگر شاهد آن نیستیم. تأثیر برخی از برنامه‌های طنز در دهه ۸۰ و ۹۰ که نوع گویش‌ها و گفتارهای نامناسبی را به خصوص بین کودکان و نوجوانان رواج داد نه تنها تاثیر مثبتی بر فرهنگ‌ جامعه نداشته بلکه باعث مشکلاتی شده است و در فرهنگ‌سازی به ویژه در دهه‌ی نود یک عقبگرد داشته‌ایم که اگر فرصتی بود به طور مستقل در این باره مطالبی را عرض خواهم کرد.

مواجهه تلویزیون با فضای مجازی و دور شدن از کارکرد سرگرمی تفریحی

این استاد دانشگاه در ادامه درباره‌ی مواجهه تلویزیون و چالش آن با فضای مجازی نیز اظهار می‌کند: همیشه در هنگام انتقال تکنولوژی‌های جدید رسانه‌های قدیم با چالش مواجه می‌شوند. اما این بدین معنا نیست که رسانه‌ای جایگزین آن رسانه شود. رسانه‌ها به وجود می آیند ادامه پیدا می‌کنند و مخاطبان خودشان را دارند اما می‌توانند پیشرفت کنند و هم می‌توانند افول داشته باشند. در حوزه تلویزیون و سینما و اینترنت در سطح جهان تلفیق مناسبی بین ویژگی‌های آنها ایجاد شده که مثبت بوده و نه تنها باعث نابودی همدیگر نشده‌ بلکه باعث بالندگی بیشتر هم می‌شوند. به عنوان مثال نتفلیکس به عنوان رسانه مبتنی بر وب، توانسته هم‌افزایی بین خود تلویزیون و سینما به وجود بیاورد که مدل خیلی غنی از تعاملات فرهنگی در رسانه است. در کشور خودمان هم نقش پلتفرم‌ها را نمی‌توان در جذب مخاطب‌های سرگردان نادیده گرفت. به این دلیل می‌گویم سرگردان که در کشور ما از اواخر دهه هشتاد به بعد تلویزیون کارکرد تفریحی و سرگرمی خود را به کارکردهای دیگر سوق می‌دهد و مضامین را از مضامین مختلف اجتماعی به مضامین سیاسی تغییر ذائقه می‌دهد و همین امر منجر شده که آن عده که به دنبال ماهیت سرگرمی تفریحی تلویزیون بودند به جای اینکه آن را در تلویزیون جست‌و جو کنند، سراغ پلتفرم‌ها بروند و آنجا دنبال سلایق خود بگردند. البته جای شکرش است که پلتفرم‌ها هستند در غیر اینصورت ماهواره رقیب سرسخت برای مخاطبان تلویزیون می‌شد و مخاطبان به شبکه‌های ماهواره‌ای گرایش پیدا می‌کردند.

وقتی تلویزیون عرصه را به نفع پلتفرم‌ها واگذار می‌کند

این کارشناس رسانه و فرهنگ در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به نقش پررنگ این روزهای پلتفرم‌ها نیز اظهار می‌کند: تلویزیون بخشی از کارکردهای فرهنگی خودش را با توجه به عملکرد ناقصی که در حوزه تولید محتوا داشته، عرصه را به نفع پلتفزم‌ها به آنها واگذار کرده اما پلتفرم‌ها متاسفانه در امر فرهنگ‌سازی توجه لازم را نداشته‌اند. علت آن هم این هست که سود اقتصادی این جریان آنها را طوری پیش می‌برد که به هر قیمتی بخواهند محتوایی تولید کنند تا مخاطب بیشتری را به خود جلب کنند. به طور مثال خشونت آشکار را نشان بدهند و در روابط فردی و اجتماعی فرهنگی را ترویج کنند که خلاف مصالح فرهنگ ایرانی است.

مرجعیت خبر تلویزیون

دباغ در ادامه درباره ضعف‌های تلویزیون در بخش خبر و مرجعیت خبری آن معتقد است: یکی از نقاط ضعف تلویزیون این است که نمی‌تواند قالب‌های نوینی را در حوزه خبر دست و پا کند.

او همچنین معتقد است: نوع گزارش‌های ورزشی که از مسابقات فوتبال می‌بینیم، کیفیت پخش تصاویر و کیفیت سوییچ کارگردان‌های تلویزیونی با استانداردهای روز دنیا برای پخش مسابقات ورزشی هماهنگی ندارد و ما یک استاندارد داخلی نداریم که با چه دوربین‌ها و چه زوایایی نمایش بدهیم که مخاطبان بیشتر لذت ببرند و استفاده کنند. اینها نقایصی است که در این حوزه وجود دارد.

او با اشاره به سروشکل و وضعیت محتوایی شیوه خبر هم معتقد است: در حوزه خبر هم همین‌طور است. خوشبختانه صداوسیما مشکلی در بعد قالبی ـ بخش تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری ـ ندارد اما در حوزه محتوایی از آنجا که با یک نگرش خاص به تمام جریانات خبری نگاه می‌کند، سلایق مختلف را نادیده می‌گیرد و باعث می‌شود که نتوانند از امکانات موجود و بودجه خوبی که برای این منظور در نظر گرفته شده استفاده شایان توجهی را بکنند و به همین جهت مرجعیت خبری را به رقبا واگذار می‌کند.

تلویزیون چگونه با سریال‌سازی مخاطبان را مثل گذشته جذب کند

این مدرس دانشگاه در پایان با اشاره به اهمیت بعد سرگرمی و تولید محتوای مجموعه نمایشی، درباره کیفیت بخشیدن به مجموعه‌های نمایشی در تلویزیون برای جذب مخاطب نیز تاکید می‌کند: به نظر می‌رسد تولید مجموعه‌های نمایشی در حال حاضر در اولویت چندم تلویزیون قرار دارد و متاسفانه از تجارب خیلی خوبی که قبلا داشته کمتر استفاده می‌شود. اما مطمئن هستم با توجه به پتانسیل فرهنگی بالایی که در نویسندگان و هنرمندان ایرانی وجود دارد اگر برنامه‌ریزی دقیقی برای ساخت آثار نمایشی صورت بگیرد تلویزیون نه تنها قافیه را به شبکه‌های ماهواره‌ای نمی‌بازد، بلکه باعث باخت ماهواره‌ها هم می‌شود. گرایش مردم به سریال‌های نمایش خانگی نشان می‌دهد که مردم ایران علاقمند به آثار نمایشی ایرانی هستند، منتهی چون تلویزیون ما با ساختار سیاسی خاصی به فعالیت می‌پردازد، اولویت‌هایش چیزهای دیگری است و بنابراین نیاز مخاطب را آنچنان که شایسته نیازهای امروز است در نظر نمی‌گیرد. در حالی که در بخش خصوصی می‌بینیم که وقتی ورود می‌کنند اقتصاد نقش مهمی را ایفا می‌کند و محتواهایی را می‌بینیم که کاملا با آثار ماهواره‌ای برابری می‌کند و حتی بالاتر از آن است.