ارسال کننده خانم صدیقه جعفری 27 یهمن 93
سخنان شب پیشین رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس که برگزاری اجراهای زنده موسیقیایی را منشأ فساد قلمداد کرد، در نوع خود قابل تأمل است و سوای اینکه کاملاً خلاف بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران است، این پرسش را پیش میآورد که چرا این نماینده مجلس و همفکرانش، بودجه این منشأ فساد را از قانون بودجه حذف و با وضع قوانین جدید، دولت را مکلف به تحدید موسیقی در کشور نمیکنند؟!
به گزارش «تابناک»، در این سخنان اندکی تأمل و اندیشیده کنید: «…گسترش کنسرت موسیقی در سراسر کشور، بستر فساد را فراهم میکند؛ بخواهید یا نخواهید؛ چه تکخوانیاش و چه جمعخوانیاش. ما داریم این مسائل را میبینیم و اعتراض هم میکنیم اما آقایان در این قضیه مقاومت میکنند! بعد این نوع فسادهایی که در جامعه میآید، مشکلات درست میکند؛ مثل کنسرتهایی که در بوشهر و جاهای دیگر بوده است. بعد باید دولت جمهوری اسلامی و تمام مردم بسیج شوند تا فساد آن جریان را جبران کنند و بعد هم در این قضیه اعتراض کنیم… .»
این عبارات، بخشی از سخنان حجت الاسلام والمسلمین احمد سالک کاشانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بود؛ چهرهای که تنها فیلم جشنواره فجر (اثری که البته در جشنواره حضور رسمی نداشت) که دیده، به اذعان خودش، تماشای ۹۰ دقیقه از فیلم ۱۹۰ دقیقهای «محمد» (ص) بود و با دیدگاهی که شب گذشته مطرح کرد، بعید است در جشنواره موسیقی فجر نیز حضور داشته باشد و در واقع عملاً از صحنه عملیاتی فرهنگ و هنر به دور است.
این نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی، رسماً موسیقی را یکی از مصادیق گسترش فساد در کشور مطرح کرد و چهرههای فرهنگی این حوزه را در بهت و حیرت فرو برد، زیرا بعید به نظر میرسید یک کارگزار نظام در چنین سطحی، چنین دیدگاه سادهانگارانه نسبت به مسائل داشته باشد و در نهایت «کنسرت موسیقی» را عامل گسترش فساد بخواند و مقاوت مسئولان را در قبال عدم تعطیلی برنامههای زنده موسیقیایی را شماتت کند.
علت دیگری که این سخنان در نوع خود قابل تأمل است، چنین برداشتی است که موسیقی یا باید در قالب آلبومهای موسیقی عرضه شود و یا در قالب کنسرتها و اجراهای زنده و یا در قالب رسانهای نظیر رادیو و تلویزیون اما در شرایط کنونی که چیزی با نام رایت پخش موسیقی از صداوسیما برای اهالی موسیقی وجود خارجی ندارد و به دلیل ضعف در نگارش و اجرای قوانین کپی رایت در ایران، فروش آلبومهای موسیقی بسیار اندک است، تنها راه ادامه حیات اهالی موسیقی برگزاری کنسرتهاست.
در واقع سوای اینکه حذف کنسرتها یک اقدام عجیب و غیرقابل پذیرش از هر نظر است و خشم اهالی فرهنگ و مردم فرهنگدوست را در پی خواهد داشت، عملاً تیر خلاص به موسیقی است که لابد حذف منشأ این فساد نیز از نظر رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ایرادی ندارد؛ اما آیا مشی چهرههایی که منتخبشان برای ریاست کمیسیون فرهنگی، احمد سالک است، در قبال موسیقی قابل پذیرش است؟ شاید برای درک اینکه این دیدگاه تا چه میزان در بیراهه است، بتوان آن را در همین پارادایم با کلامی رهبر معظم انقلاب مقایسه کرد.
مقام معظم رهبری در سخنرانی مهمی که بخشهایی از آن به مناسبت روز جهانی موسیقی در توئیتر منتسب به دفتر مقام معظم رهبری بازنشر داده شده بود، مواضع و دیدگاهشان را راجع به موسیقی ایران و موسیقی کلاسیک غربی و همچنین موسیقی لهو و لعب مطرح کرده بودند که «تابناک» نیز همان زمان به بازخوانی متن کامل این سخنان پرداخت و از مسئولان امر در همه حوزه درخواست نمود تا این سخنان را نصبالعین امورشان در تصمیمگیری برای این حوزه قرار دهند؛ اما ظاهراً گروهی از مسئولان و غیرمسئولان همچنان جلوتر از رهبری حرکت میکنند.
در بخشهایی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از اهالی موسیقی در نهم مردادماه ۱۳۷۵، که متن کاملش را اینجا میتوانید بخوانید، آمده است: «…آنان که در امر نوازندگی یا خوانندگی فعال بودند اظهار داشتند که بنا بر فطرت و ذوقی سلیم، نظم منطقی را در کار معمول میداشته، و قواعد را رعایت میکردهاند. هفت دستگاه اصلی موسیقی و دستگاههای فرعی آن، که تنها مربوط به موسیقی ایرانی نیست، بلکه در همه آهنگهای جهان وجود دارد، به گونهای تکوین یافته که هر صدایی شما دربیاورید، در یکی از آن دستگاهها هست.بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ که مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول، حنجره انسانها، و در درجه دوم، سازهایی است که به دست انسانها ساخته شده است. پس میبینید که پایه، پایه الهی است. اولین نتیجهای که میشود گرفت آن است که ما این هنر را، در راه خدا مصرف کنیم.
ـ میدانید که من به طور طبیعی از جمله آدمهای غرب ستیزم. چنانکه هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمیکند. در عین حال، ویژگیهای مثبت غرب را از روی محاسبه، تأیید میکنم. یکی از آن ویژگیها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقیهای منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقیهای آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقیای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، میتواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد. در غرب موسیقیهایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگیای نیز بوده و هست.
ـ توجهی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بایستی از طرف دستاندرکاران موسیقی نسبت به موسیقی صورت میگرفت، نگرفت. البته این بدان معنا نیست که کارها خوب انجام نشده است. مسلماً شده است که ما اینجا مینشینیم و به کار شما گوش میسپاریم. بنده آدمی نیستم که اگر موسیقی حرام نواخته شد بنشینم و به آن گوش بسپارم. آنچه در این مقوله، حرام بوده هنوز هم حرام است. در برخورد با حرام هم جای ملاحظه نیست و من هم به عنوان فرد متشرع که ملاکم فقه است، ملاحظه کاری نمیکنم…».
حال فرض را بر این بگذاریم که اساساً نمایندگان مجلس مشی دیگری در پیش گرفتهاند و گسترش کنسرتهای موسیقی را زمینهساز فساد میدانند. در این صورت آیا نباید بودجه موسیقی از بودجه کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کسر میشد و آیا نباید قانونگذاری توسط اعضای این کمیسیون به قصد تحدید موسیقی در کشور و یا حداقل تحدید برگزاری کنسرتهای موسیقی در دستور کار قرار میگرفت؟ آیا در این زمینه اهمالکاری صورت نپذیرفته و حال که به این واقعیت مورد اشاره رئیس کمیسیون فرهنگی پی بردهاند، چرا سریعتر دست به کار نمیشود و جامعه را از این منشأ فساد رهایی نمیبخشند؟!