بلاگری بلای جان طبیعت و میراث فرهنگی | دیده شدن به چه قیمتی؟

رویداد ۲۴،  ۱۴۰۳/۱۱/۱۹

یک ویدیو از غذا دادن خانم بلاگر به گراز‌های تالاب انزلی در فضای مجازی پربازدید شده؛ اقدامی که قطعا برای حیات وحش ایران هزینه‌زا است.

 

همچنان که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی رشد می‌کند، تعداد بلاگر‌ها هم اضافه می‌شود. یکی غذا می‌خورد و رستوران تبلیغ می‌کند. دیگری آرایش کرده و لوازم آرایش می‌فروشد. آن یکی سفر رفته و از تجربه‌هایش می‌گوید و …. کار بلاگر‌ها آنقدر گرفته که دیگر اصناف و مشاغل را هم درگیر کرده است؛ شاهدش همین پدیده معلم بلاگرها، طلبه‌بلاگر‌ها و ….

بلاگری بلای جان طبیعت و میراث فرهنگی | دیده شدن به چه قیمتی؟

موضوع، اما به همین جا ختم نمی‌شود، چون شاهدیم که این آقایان و خانم‌های بلاگر چنان شهوت دیده شدن و به تبع آن پول درآوردن دارند، که دست به هر کاری می‌زنند.

از تهیه ویدیو‌هایی پرسش و پاسخ که جوانان در آن رکیک‌ترین حرف‌ها را به راحتی بیان می‌کنند، گرفته تا خصومتی که انگار برخی از بلاگر‌ها با طبیعت و محیط زیست و میراث فرهنگی دارند.

تازه‌ترین مثال این مورد همین ویدیویی است که اخیرا در فضای مجازی پربازدید شده و خان بلاگر با ذوق به گراز‌های وحشی تالاب انزلی غذا می‌دهد! انگار نه انگار که این کار‌ها در کار حیات وحش اختلال ایجاد کرده و هزینه‌زا است.

مورد دیگری که هنوز از آن خیلی نگذشته و از یاد‌ها نرفته هم آن بلاگری بود که در املش گیلان بر روی قلعه ۱۵۰۰ساله که ثبت ملی هم شده، بنزین ریخت و آن را به آتش کشید. او گفته بود موقع آتش سوزی با هلی شات فیلم گرفته تا در اینستاگرام فالوئر جمع کند!

مواردی از این دست البته کم نیست. چندی قبل هم یک بلاگر خانم درست زیر درخت آتش درست کرده و مشغول آشپزی شده بود و خشم طبیعت دوستان را برانگیخته بود.

مثال دیگر، بلاگری که در چغازنبیل و به بهانه معرفی آثار تاریخی و البته زیر سایه غفلت مسئولان میراث فرهنگی، مردم را به دست زدن به ابنیه تاریخی ترغیب کرده و کلی حاشیه ساز شده بود.

جای تاسف دارد، اما لیست اقدامات عجیب و غریب بلاگر‌ها که محیط زیست، میراث فرهنگی و حتی فرهنگ و شان اجتماعی مردم را هدف گرفته، بسیاری طولانی است.

به جای برشمردن و یادآوری این قبیل اقدامات، اما باید به این فکر کنیم، که واقعا چرا برخی تا این حد شهوت دیده شدن دارند؟ پولی که در سایه افزایش فالوور‌ها و لایک‌هایشان به دست می‌آورند چقدر است که قید همه چیز را می‌زنند؟

مهم‌تر اینکه جامعه ایرانی به کجا رسیده که این افراد را دنبال می‌کند؟ اصلا چرا باید غذا دادن به گراز‌ها یا آتش زدن ابنیه تاریخی مخاطب داشته باشد؟