سیروس نیرو، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی درگذشت

سیروس نیرو، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی صبح روز سه‌شنبه ۲۵ آبان در ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.

سیروس نیرو

اسدالله امرایی، مترجم و از دوستان آقای نیرو به خبرگزاری دانشجویان ایران گفته است که آقای نیرو چندی پیش به‌علت عفونت ریه در بخش آی سی یوی بیمارستان طوس بستری شد و از آن‌جا به بیمارستان طالقانی منتقل شده بود که صبح امروز به علت از کار افتادن کلیه و ریه درگذشت.

ردپا، سَحر، رود، جاده و بهار از پنجره و… از جمله مجموعه شعرهای منتشرشده این شاعر نیمایی بود. او همچنین پژوهشگر ادبیات کلاسیک فارسی بود و شرح‌هایی بر آثار نظامی گنجوی از جمله مخزن‌الاسرار، خسرو و شیرین نظامی و هفت پیکر نوشته است.

او از شاعران جوانی بود که با نیما یوشیج در ارتباط بود و خودش را از معدود شاگردان او می دانست. سیروس نیرو کتابی درباره بنیانگذار شعر نو فارسی با عنوان “نیما” نوشته است.

سیروس نیرو نظراتی بحث برانگیز درباره شاعران قدیم و معاصر ادبیات فارسی داشت. از جمله اینکه مولوی و سنایی را شاعرانی شفاهی می دانست که در اواخر عمر، کیفیت آثارشان نزول پیدا کرده بود.

سیروس نیرو

آقای نیرو معتقد بود که تا پیش از رضاشاه مردم عادی فقط قرآن و حافظ را می‌شناختند و کتاب‌های ادبیات فقط در اختیار عده خاصی بود. به عقیده او رینولد نیکلسون، خاورشناس بریتانیایی بود که ادبیات فارسی را در دوره معاصر احیا کرد.

او در گفت‌وگوی مفصلی با خبرگزاری ایسنا درباره شاعران مشهور پس از نیما گفته بود: “سهراب (سپهری) و شاملو و (فروغ) فرخزاد شعر فارسی نگفته‌اند. چیزهایی برای خودشان گفته‌اند که قشنگ هم هست، ولی با فرهنگ ما این‌ها شاعر نیستند. شعر ما همان شعر حافظ است که نمی‌توان یک کلمه از آن را جابه‌جا کرد.”

جمشید برزگر، شاعر:

او از واپسین بازماندگان نسلی از شاعرانی بود که نیما یوشیج را دیده و پای صحبت های او نشسته بودند. با این همه، او هرگز در شمار چهره های شاخص پیروان نیما جای نگرفت.

گذشته از نظرات اغلب نامهربانانه اش در باره شاعران هم نسل خود، آنان که به عنوان شاگردان نیما و ادامه دهندگان راه او و تثبیت کنندگان شعر نو شناخته می شوند، سیروس نیرو، خود نیز هرچه زمان گذشت از نیما و آموزه های او بیشتر فاصله گرفت و وقت بیشتری را صرف تحقیق در باره ادبیات کلاسیک کرد.

بنابراین عجیب نیست که با وجود انتشار چند مجموعه شعر، در میان شاعران و منتقدان هرگز جایی همسنگ سابقه و پیشگامی اش، نیافت.