گفت و گو با محمدعلي نجفي تهيه کننده و کارگردان سينما درباره مشکلات صنفي درسه دهه فعاليت خانه سينما / مگر قرار است خانه سينما به امور صنفي بپردازد؟!
بانی فیلم– گروه سینمای ایران – احمدرضا دانش: مغفول ماندن فعالیت جدی صنفی در سینما پس از حدود سه دهه از تاسیس رسمی خانه سینما و صنوف دیگر وقتی تعجب برانگیز می شود که هنوز پاسخ و راه حل مناسبی برای مشکلات صنفی و معیشتی حتی در حوزه تئوریک هم یافت نشده است. وقتی با دست اندرکاران صنوف در این باب سخن می گوییم همگی ضمن ابراز تاسف از وجود این خلا در فعالیت های صنفی خود ، عموما از وجود راهکار مناسبی برای این مشکل ابراز بی اطلاعی می کنند. از سوی دیگر مشاهده می شود که صنوف در طول سال بروز و ظهور قابل مشاهده ای در امور دیگر دارند. پس این سوال مطرح می شود که اگر قرار نیست مشکلات معیشتی و امنیت شغلی ، دغدغه و موضوع فعالیت آنان باشد این بروز و ظهور در چه راستایی است؟ نخستین پاسخی که به ذهن می آید این است که تعریف کار صنوف در طول این سالیان به طور غیر رسمی عوض شده و مدیران و اعضای آنها به این روند عادت کرده اند. اما در این میان این اصناف و اعضای ضعیفتر هستند که چوب این فراموشی را می خورند و در بیکاری و از کار افتاده گی و دوران بازنشستگی شان هیچ مامن معیشتی ندارند و همین ها هستند که میان باندبازی ها و دعواهای حیدری و نعمتی و حاکمیت پول و رابطه ، بازنده های اصلی هستند.
فرستنده : آقای علیرضا اسدبکی
در گفت و گوی نخست ابوالحسن داودی کارگردان باسابقه سینما به تحلیل برخی از کاستیهای ساختاری صنوف پرداخت و معتقد بود علاوه بر اشکالات ساختاری صنوف از ابتدای تاسیس برخی سهم خواهی ها و گروه بندی ها باعث اختلافاتی می شود که وضع سینماگران را به حال کنونی رسانده و این روند همچنان ادامه دارد. وی معتقد بود که بدنه سینما به تفکری جسور محتاج است که ریسک اصلاح ساختار را بپذیرد و با شجاعت و دلسوزی آغازی باشد بر تغییر روند کنونی…
اما در گفت و گوی پیش رو پای صحبت های محمدعلی نجفی از مدیران اولیه سینمای پس از انقلاب و ادوار گذشته خانه سینما نشسته ایم تا این معضلات و مشکلات را از نگاه او و تحلیل هایش بررسی کنیم.
۳ شما در دوره نهم خانه سینما یعنی آذرماه ۸۳ عضو هیات مدیره خانه سینما بودید. در ابتدای تشکیل خانه سینما در خصوص مسائل صنفی هنرمندان و اهالی سینما مانند بیمه و مواردی از این دست اقدامات خوبی صورت گرفت و پیشرفت های خوبی هم حاصل شد اما در سالهای ۷۶ و ۷۷ که مرحوم سیف الله داد مدیرعامل خانه سینما شد برخی از مسائل صنفی با تغییراتی روبرو میشوند… از این دوره هم عبور کنیم به دوران مدیریت آقای عسگرپور میرسیم که در این دوره هم باز میبینیم که مشکلات صنفی سینماگران، کنار گذاشته میشود و بیشتر اختلاف با دولت دهم پیگیری می شود. تحلیل شما از شرایط و موارد چیست؟
– بر اساس تعریف خود خانه سینما طبیعتاً شرایط جامعه ما که هنوز با مقوله جامعه مدنی خیلی نزدیکی پیدا نکرده بود و همین تعابیری که شما اسم بردید همه ریشه در آن دارد. من فکر میکنم که خانه سینما یکی از معدود نهادهایی است که نتیجه جامعه مدنی است که یک عدهای به دلیل منانفع خودشان دور هم جمع شدهاند و یک تشکیلاتی را به وجود آوردهاند. البته شروع آن با دستگاههای دولتی مانند فارابی و ارشاد بود اما به دلیل اینکه کسانی که در راس فارابی و ارشاد بودند خودشان مسئله جامعه مدنی را میفهمیدند و درک میکردند، آینده نگری کردند و فهمیدند که باید خودشان مدافع مقولات خودشان باشند بنابراین تقریباً میشود گفت خانه سینما اول با مدیریت دولتی تاسیس شد و شکل گرفت ولی به تدریج صنوف همه اختیاراتش را در دست گرفتند و الآن هم یکی از صنوفی که واقعاً مقتدر و کاراست صنف کارگردانان است. کانون کارگردانان خیلی خوب عمل کرده و کار را پیش برده و همیشه کسانی که در رأس کانون کارگردانان یا هیات مدیره کانون کارگردانان بودند کسانی بودند که هم تجربه اجتماعی داشتند و هم تجربه هنری و هم کارهای مؤثری را در سینمای ایران انجام داده بودند.
شما غیر از هیات مدیره یا شورای مرکزی کانون کارگردانان را که دقت کنید میبینید همیشه یکی از کارگردانان به عنوان رئیس هیئت مدیره بوده است. کانون کارگردانان به نظر من خیلی خوب این موضوع را درک کرده و تفهیم کرده و طبیعی است که کارگردانان زودتر از بقیه این مشکلات را بدانند.
۳یعنی شما می گویید کانون کارگردانان تنها صنفی است که درست عمل می کند؟
-ببینید. هر زمان که خانه سینما به اصطلاح یک طوری خط دهنده به معاونت سینمایی بوده هم معاونت سینمایی موفق بوده و هم خانه سینما، ولی وقتی که در تقابل هم بودند و هر جایی که رو در روی همدیگر بودند که دوره آقای عسکرپور را مثال میزنیم، به ناگهان یک مرتبه رئیس سازمان سینمایی تصمیم میگیرد که افرادی که به خودش وابستهاند و یا مورد اعتمادشان هستند، آنها بیایند و هیات مدیره را در دست بگیرند. آن وقت است که صنوف با چالش رو به رو میشوند تا جایی که خانه سینما بسته می شود. ولی شما میبینید اهالی سینما در اولین مبارزه مدنی، در مقابل آن مقاومت میکنند در حقیقت در یک مبارزه مدنی میتوانند خانه سینما را باز کنند و باز هم کسانی که انتخاب میشوند از دل صنوف خانه سینما هستند. خانه سینما تعریفش مشخص است قرار است یک جایی باشد که بر اساس منافع صنوف و با دفاع از منافع صنوف فعالیت کند.
۳ به نظر شما با توجه به روندی که خانه سینما در ۲۰ سال اخیر داشته آیا توانسته مشکلات صنوف را در این تشکل صنفی حل کند؟ به عنوان مثال یکی از این موارد بیمه هنرمندان است که فراز و فرودهای مختلفی داشته، مثلاً در ابتدا میبینیم که حرکت خوبی در خانه سینما شروع شده بود و حتی دولت بودجهای را گذاشته بود که بخشی از هزینه بیمه اعضای این تشکل را تامین کند اما پس از مدیریت سیف الله داد بر معاونت سینمایی به بعد این سطح تقلیل پیدا میکند و الآن تقریبا اکثر هنرمندان خودشان کل هزینه بیمه را پرداخت میکنند. مشکل اینجاست که مثلا بازیگرانی که الآن به سن بازنشستگی رسیدهاند به مشکل برخورد کردهاند. چرا در این چند سال این موارد روند نزولی داشته است؟
– به نظر من شما خیلی دارید یک طرفه قضاوت میکنید ولی عرض کردم دولت درگیر مسائل خودش میشود و یک مقداری با این مسئله فاصله میگیرد ولی در هر صورت در مجموع خانه سینما موفق شده که بیمه اهالی سینما را به خصوص در شرایط کلیدی بتواند با صندوق حمایت از هنرمندان تامین کند و فعال شود. منتهی وقتی که در مورد بازیگران میگویید باید اول یک کسی عضو صنف باشد و بعد وارد این پروسه شود. نمیشود شما عضو صنف نباشید و بعد بخواهید که صنف از شما حمایت کند. به نظر من همهاش یک کلیت را بحث میکنید، کلیت این بحث این است که ما هنوز به مقولات حرفهای یا تشکیلاتی که به یک روند جامعه مدنی منتهی میشود آگاه نیستیم. یک مقداری همین مسئله را میخواهیم سنتی ببینیم و بیشتر غر بزنیم به جای اینکه وارد عمل شویم و در یک تعامل و گفت وگو با مقولات برخورد کنیم بیشتر انتقاد می کنیم. یعنی وقتی که مثلاً میگویند انتخابات خانه سینماست باید فعال شویم، نمیشود که بی تفاوت باشیم و بعد بگوییم که خانه سینما کاری برای ما انجام نمیدهد.
۳یعنی مشارکت اعضا در حالت عادی در صنف کم است؟
-گاهی بله . مگر قرار است خانه سینما کاری بکند؟ یک زمانی دوستی میگفت که من خانه سینما را میبندم! گفتم ساختمان را میخواهی ببندی یا آدمها را؟ گفت ساختمان را. گفتم خوب شما اگر ساختمان را هم ببندی میروند داخل یک رستوران یا تریا یا… جلساتشان را برگزار میکنند ساختمان که به تنهایی نقشی ندارد.
به نظر من الآن موقعیت بینابینی وجود دارد. خوب است ما اعضای سینما یک مقداری تامل داشته باشیم و با تفکر واقعاً ارتباط خودمان را با خانه سینما برقرار کنیم و انتظارات انتزاعی نداشته باشیم. انتظاراتمان در ارتباط با شرایط فعلی جامعه باشد تا این به تدریج شکل بگیرد.
ببینید در مسائل انتخابات هم همینطور است یک سری آدمهایی هستند که بی تفاوتند و میگویند که چه فرقی میکند که ما رأی بدهیم یا ندهیم ولی نمیدانند خود این نهادینه شدن رأی اهمیتش بیشتر از آن شخصی است که انتخاب میشود اینها همه از مقولاتی است که باید نسبت به روند یک جامعه مدنی اطلاع داشته باشیم و بعد شروع به تصحیح کردن آن کنیم. در قانونگذاری هم اینچنین نیست که بگوییم این قانون آمد و تمام، ما میتوانیم با آزمون و خطا آن را تصحیح کنیم.
۳ اما به نظرم خانه سینما به موارد حاشیهای زیاد میپردازد مثلاً جشن خانه سینما، یا… کارهایی که وقت زیادی از خانه سینما میگیرد چرا بیشتر به این موارد پرداخته میشود؟ البته اگر ابتدا کارهای صنفی سر و سامان بگیرد طبیعتا اشکالی ندارد.
– این نشانه زنده بودن خانه سینماست، پیشنهاد می کنم شبهایی که در خانه سینما فیلمها را میبینند و داورهای مختلف نظر میدهند شما بیایید ببینید که در خانه سینما چه خبر است؟ این نشانه فعالیت جامعه مدنی است. این تابلوی جامعه مدنی است. فکر می کنم شما الآن مثل بازاریها که چه کالایی منفعت دارد یا ندارد نگاه می کنید و منافع را روزمره میبینند. خود اینها نشانه این است که خانه سینما وجود دارد و خانه سینما میتواند ابراز قدرت کند و از جریانهای دولتی و جریانهایی که در ارتباط با سینما مسئول هستند طلبکار شود.
۳ عدهای از افرادی که حتی در دورههای مختلف در هیات مدیره خانه سینما بودند بیان میکنند که خانه سینما میتواند به این موارد نپردازد و در مقابل به مسائل صنفی بیشتر بپردازد.
– اینکه به موارد صنفی بپردازیم یک مسئله کلی است، موارد صنفی همین است. اینکه اهالی سینما فیلمها را ببینند و از نظر اهالی سینما ببینیم خود این مورد صنفی است، دوما شما یک مغازهای که میزنید یک تابلو و ویترینی دارد و یک عقبه ای…این مسائل ویترین است. من فکر میکنم که این افراد که این انتقادها را می کنند به نظر من شناخت شان از جامعه مدرن و شناخت شان از جامعه مدنی کم است. اگر یک مقداری مطالعه کنند و نسبت به جامعه مدنی شناخت پیدا کنند، آن وقت میبینند که اینها پایههای فعالیت مدنی است. البته ممکن است که یک جشنی با سلیقه من جور در نیاید و من نقد داشته باشم ولی نقد داشتن به معنی منتفی شدن آن نیست. اصل این است که شما دارید ابراز وجود میکنید. ببینید مثلاً یک بچهای وقتی بخواهد بگوید که من زندهام گریه میکند. چرا روزنامه یکی از المانهای جامعه مدرن یا جامعه مدنی است؟ به دلیل اینکه حرف جامعه را منتقل میکند و غیر از آن دارد بحث مدنیت جامعه را مطرح میکند. حالا مسلم است که روزنامههای مختلف تفکرات مختلف دارند.
آن کسانی که با این فعالیت های خانه سینما مخالف هستند باید کار کنند و بیایند در هیات مدیره و نظراتشان را بیان کنند یا وقتی که جلسات مجمع عمومی است بیایند و در آنجا نظر بدهند و اصلاً میتوانند نظرات شان را در روزنامه منتشر کنند. گاهی خیلی کلی مسائل را میبینند. اینکه میگویند به امور صنفی نمیپردازند یعنی چه؟، مگر خانه سینما قرار است به امور صنفی بپردازد!؟ در حالی که قرار است صنفها خودشان به امورشان بپردازند و نمایندههایشان که در خانه سینما هستند باید به امورشان بپردازند. به طور کلی در جامعه احزاب هم همین کارها را میکنند. نماینده یک گروهی هستند که یک نگرش خاصی دارند و آنها نمایندههایشان از طریق روزنامهها و از طریق فعالیتهای اجتماعی نظر خودشان را مطرح میکنند. خانه سینما شاید از نادر مظاهر مدنیت است که در جامعه ما وجود دارد.
۳ یعنی شما وظایف و کارهایی که خانه سینما میتواند انجام بدهد را خیلی فراتر از کارهای صنفی میبینید؟
– خیلی فراتر است. اشتباه شما این است که اینها را جدا میکنید. من میگویم کار غیر صنفی چیست؟ مگر کار غیر صنفی داریم؟ خانه سینما هر کاری که انجام بدهد به یک نوعی مربوط به اهالی سینماست. ولی یک عدهای قضیه را سنتی میبینند و میگویند چون من الآن کار ندارم پس خانه صنفی بی خود است در صورتی که خودش باید بررسی کند که چرا کار ندارد. یعنی این را نمیشود اینگونه نگاه کرد، من میگویم خانه سینما از نادر مؤسساتی است که نشانه جامعه مدنی است.
۳یک نقد یا پیشنهادی که بتواند روند کنونی خانه سینما را بهتر کند یا در آینده تأثیرگذار باشد دارید؟
– به نظر من خانه سینما باید توأمان دو کار را انجام دهد، اولاً ما الآن خیلی از روزنامهها مثل بانی فیلم و… را داریم. ولی اگر خانه سینما بتواند یک نشریه داشته باشد که همه فعالیتها را منعکس کند که بر اساس آنها حرفها مستند شود خیلی خوب است. ببینید الآن من و شما از کلیات حرف میزنیم و بر میگردیم به ۲۰ سال پیش به دوره مرحوم سیف الله داد، من میگویم که باید به روز حرف زد و از این طریق میتواند با بدنه جامعه ارتباط مستقیم داشته باشد.
دوم در تعامل مستقیم با سازمان سینمایی باشد و سازمان سینمایی را نقد کند و این نقد و ارتباطش را منعکس کند. ما متأسفانه در فعالیتهای اجتماعی هم سنتی عمل میکنیم در حالی که میدانیم سینما تنها هنری است که مدرن است، پس باید همه روند آن مدرن باشد مثلاً شما الآن از طرف روزنامه بانی فیلم صحبت میکنید. چرا اینقدر من و شما راحت باهم حرف میزنیم برای اینکه شما یک نشریه سینمایی هستید و من هم یکی از افراد سینما که سوابقی دارم به این دلیل نه من خودم را سانسور میکنم و نه شما… به مجردی که هر کدام از ما خودمان را سانسور کنیم یک گام از مدرنیته عقب میافتیم.
همه هنرها ریشه در سنت دارند و تنها هنری که هیچ ریشهای در سنت ندارد سینماست در حالی که همه هنرهای سنتی را هم در بر دارد. حتی آدمهایی که در هنرهای دیگر هستند وقتی وارد سینما میشوند میبینید که چگونه به بدنه جامعه معرفی میشوند.
۳ پس نقد شما این است که خانه سینما باید بتواند بیشتر با مردم در ارتباط باشد.
– ارتباط مستقیم باید داشته باشد حالا یا یک نشریه داشته باشد یا اینکه در یک نشریهای یک صفحه یا یک بخشی را به خود اختصاص دهد و همچنین در تعامل مستقیم با سازمان سینمایی باشد.
۳تغییر مدیر عامل خانه سینما در ماه های اخیر یا اینکه آقای میرکریمی در دوره قبل دوباره مدیرعامل خانه سینما شد آیا روند مثبتی است؟
– نه خیلی مثبت. حضور ایشان را شما در خیلی از جاها میبینید و فعال است. اما به هر صورت شما الآن خود ساختمان خانه سینما را هم میبینید که چقدر تغییر کرده و این نشانه این است که دارد کار میکند. دیکته نوشته نشده غلط ندارد. اشکال اینجاست که ما غلطها را بزرگ میکنیم در حالی که باید کارهای خوب را ببینیم و کارهای بد را نقد کنیم نه اینکه یک طوری حرف بزنیم که مسئله منتفی شود. من میبینم که در جلسات، افرادی حتی با حسن نیت طوری صحبت میکنند مثل اینکه اصل آن نباید باشد یا اینکه چرا ما نیستیم؟، این رفتارها اصلاً ربطی به جامعه مدنی ندارد. رئیس جمهور هم به مدت چهار سال رئیس جمهور است. چرا اصلاً سلطنت تبدیل به جمهوری میشود به دلیل اینکه دائم العمر نباشد چهار سال بررسی میکنیم و نقد می کنیم و تحلیل میکنیم.