دنیا فنیزاده، دختر پرویز فنیزاده، بازیگر سرشناس و فقید تئاتر ایران بود. او که ۲۰ آبان ۱۳۴۶ متولد شده بود، فعالیت هنریاش را در سال ۱۳۶۴ با عروسکگردانی برنامه «چتر» آغاز کرد.
او عروسکگردان فیلمهای سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سرو ناز»، «نخودی»، «کلاه قرمزی و بچهننه»، مجموعههای تلویزیونی «زاغچه کنجکاو»، «هادی و هدی»، «بزبز قندی»، «اتل متل»، «صندوق پست»، «قصههای خاله عنکبوت»، «جقجقه و فرفره»، «جینگیل و فینگیل»، «قصههای خاله قورباغه»، «روباه و خروس»، «دارا و سارا»، «رفوزه»، «قصههای آتقی»، «قصههای هاجر»، «موش نمکی»، «خانه گلپرانیا»، «شنگول و منگول»، «عطر و گلاب بپاشید» و «کلاه قرمزی» بود.
دنیا فنیزاده مانند بسیاری از عروسکگردانها با شخصیتهای عروسکیاش و به ویژه با شخصیت «کلاه قرمزی» رابطهای عاطفی داشت. او گفته بود:
«کلاه قرمزی پسر بزرگ من است و فرزندان من از او کوچکتر هستند. این را هم باید به دوستدارانش بگویم که او حالش بسیار خوب است.»
کلاه قرمزی را ایرج طهماسب و حمید حمیلی ابداع کرده بودند. او پسری بازیگوش و خوشقلب است که نمیتواند درست صحبت کند اما با وجود این نقص، تسلیم نمیشود و کارش را پیش میبرد. در روایت دیگری، کلاه قرمزی یک کودک شهرستانیست که از مدرسه اخراج شده، به تهران میآید که همکار آقای مجری بشود. اما آقای مجری او را طرد میکند و با اینحال کلاه قرمزی که سمج است به خواستهاش دست پیدا میکند.
کلاه قرمزی که دنیا فنیزاده به او جان داده بود، فقط یک عروسک نبود، بلکه به تدریج به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد و دل مخاطبان بسیاری را هم به دست آورذ.
دنیا فنیزاده در گفتو گو با هفتهنامه «چلچراغ» درباره شباهتش با کلاه قرمزی گفته است:
«بیتاب بودنش مثل خود من است. سعی میکنم مثل کلاه قرمزی صادق، من هم راستگو باشم. او منطق ندارد و هر چیزی را که دوست دارد میگوید. کاش من اینطور نبودم.»
او اعتقاد داشت که عروسکها با قیافهشان به عروسکگردان شخصیتشان را نشان میدهند. از آن به بعد است که عروسکگردان میتواند به عروسک جان بدهد.
دنیا فنیزاده ۱۰ سال پیش به بیماری سرطان مبتلا شده بود، دست راستش از کار افتاده بود و در دو سال گذشته فقط با یک دست عروسکگردانی میکرد.