“باغ کتاب تهران” که به تازگی و در آخرین روزهای مسئولیت محمدباقر قالیباف در سمت شهردار پایتخت ایران گشایش یافته، قرار است به عنوان یک نمایشگاه دائمی کتاب، در چهارفصل سال و روزانه دوازده ساعت، به نمایش و فروش کتاب بپردازد.
باغ کتاب تهران در واقع یک مجموعه با مساحت ۱۱۰ هزار مترمربع است که ۶۵ هزار متر مربع آن ساختمان (فروشگاه، کافه، ساختمانهای اداری، سالنهای سینما و تئاتر و …) و بقیه آن را فضای سبز و یک دریاچه مصنوعی تشکیل میدهد.
فرستنده: خانم مرضیه بردبار
سازندگان باغ کتاب تهران، این مجموعه را به چهار بخش کلی تقسیم کردهاند: “بهارستان” ویژه کودکان و نوجوانان، “سروستان” ویژه بزرگسالان، “نگارستان” شامل سالنهای سینما و تئاتر و “خیالستان” که به فروش آثار هنری اختصاص یافته است.
این مجموعه که در تپههای عباسآباد و در نزدیکی مصلای تهران، کتابخانه ملی ایران و فرهنگستانهای علوم و زبان و ادبیات فارسی تأسیس شده، به گفته علیرضا جعفری، مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، قرار است “فضای مفرح و شادی را برای دورهم بودن خانوادهها و در نظر گرفتن ساعتی برای مطالعه و کتابخوانی” فراهم کند.
باغ کتاب تهران چگونه شکل گرفت؟
در اوایل دهه هشتاد خورشیدی، پس از آن که اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تهران شکست سنگینی خوردند و ائتلاف تازهای از اصولگرایان با نام “آبادگران ایران اسلامی” شورای پایتخت را در اختیار گرفتند، محمود احمدینژاد که آن زمان چهرهای چندان شناخته شده نبود، شهردار تهران شد.
او در کنار پروژههای کوتاهمدت و ضربتی متعددی که به اجرا گذاشت، مثل جایگزین کردن تعداد زیادی از چراغهای قرمز و تقاطعهای شهر تهران با دور برگردان، در پی آن بود که محل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را که از ابتدا در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی برگزار میشد، تغییر دهد.
مهمترین دلیل این جابهجایی، “ایجاد مشکلات ترافیکی” برای شهر تهران عنوان میشد، اما به نظر میرسید که وجود فضای نسبتا آزاد در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران و حضور بازدیدکنندگانی که گاهی حتی برای خرید کتاب به این نمایشگاه نمیآمدند، موجب ناخرسندی بخشی از مقامات حکومتی شده بود.
انوشیروان نورفردی، معاون پیشین سازمان توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران در گفتوگویی گفته است که در تیرماه سال ۸۳ شهردار وقت (احمدینژاد) “دستوری به ما دادند و گفتند زمینی در محدوده اراضی عباسآباد است که بناست کاربری فرهنگی داشته باشد و من میخواهم که به طور ضربتی و سریع طرحی داده شود که نیاز اهالی کتاب را برطرف کند.”
او اضافه کرده: “شهردار وقت از ما نمایشگاه میخواست و ما به دنبال آن بودیم که ثابت کنیم که ایده نمایشگاه، بهترین ایده ممکن نیست.”
همچنین علیاکبر تشکرینیا که در آن سالها مدیریت سازمان توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران را بر عهده داشت، گفته است: “آقای احمدینژاد اصرار داشتند که باید محل نمایشگاه (کتاب) تغییر کند و از ما خواستند تا درباره جزئیات تحقیق کنیم.”
به گفته این مقام پیشین شهرداری تهران، اگر صرفا هدف ساختن جایی برای نمایشگاه کتاب بود، “با چند سوله میشد کار را تمام کرد”، اما “برای راضی کردن شهردار تهران جلساتی برگزار شد” تا با طرح “جامع و منعطف”تری موافقت شود.
بالاخره پروژه ساخت باغ کتاب تهران در همان سال ۸۳ به تأیید محمود احمدینژاد رسید و در نهایت کلنگ ساخت آن در سال ۱۳۸۶، به دست غلامعلی حدادعادل رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و محمدباقر قالیباف شهردار تهران بر زمین زده شد.
تپههای عباسآباد، کوتاهتر از قله قدرت
محمود احمدینژاد که در مراسم افتتاح باغ کتاب تهران از او دعوت نشد، چرا برای جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، به اراضی عباس آباد نظر داشت؟
تپههای عباسآباد در دهههای گذشته با توسعه شهر تهران، اهمیت روزافزونی پیدا کرده است. بنا بر تاریخچهای که در سایت اینترنتی باغ کتاب تهران در دسترس است، پیش از انقلاب ایران، قرار بود “شهستان پهلوی” ساخته شود؛ یک مجموعه از بناهای بازرگانی، فرهنگی و سیاسی برای تبدیل تهران به شهری مدرن و بینالمللی و “زیباترین و بهترین شهر خاورمیانه.”
اما با استقرار جمهوری اسلامی، طرح “شهستان پهلوی” ناتمام ماند و تنها پارکی به مساحت ۳۰ هکتار در این تپهها بر جای ماند.
همانطور که در سایت اینترنتی باغ کتاب تهران آمده، این اراضی ۶۲۳ هکتار وسعت دارد و پس از انقلاب، ۲۰۴ هکتار از آن، یعنی تقریبا یک سوم مساحت کل، به “مصلای تهران و نهاد رهبری” اختصاص یافت و در سال ۱۳۶۱ ساخت مصلای تهران با زیربنای ۶۳ هزار هکتار در این منطقه آغاز شد.
آیتالله خامنهای (رئیس جمهور وقت) در اردیبهشت ۱۳۶۵ در نامهای به شهردار وقت تهران نوشت که “به منظور حفظ تناسب میان مصلی و طرحهای واقع در حریم آن، از هرگونه دخل و تصرف در اراضی این منطقه بدون هماهنگی، پرهیز جدی کنید.”
بالاخره و با ایجاد شرکتی با نام “نوسازی عباسآباد”، این تپهها به شش ناحیه تقسیم و قرار شد در یکی از این نواحی طرحهایی مانند “باغ موزه دفاع مقدس” که به جنگ ایران و عراق اختصاص دارد، اجرا شود.
تشکرینیا، مدیر پیشین سازمان توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران گفته است: “جایی که امروز باغ کتاب تهران بنا شده، از ابتدا برای مکانی فرهنگی در نظر گرفته شده بود. در زمان شهرداری آقای کرباسچی بنا بود که این مکان تبدیل به یک سالن بزرگ فرهنگی شهر تهران شود و تفاهمنامهای میان شهرداری و وزارت ارشاد برقرار شده بود.”
علیاکبر اشعری، مشاور پیشین محمود احمدینژاد و مدیر وقت پروژه باغ کتاب در گفتوگویی در سال ۹۱ گفت که ساخت باغ کتاب با نظارت “کارگروه فرهنگی نهاد رهبری” بوده و این کارگروه پس از بازدید از باغ کتاب به این نتیجه رسید که نیازی به ساخت ساختمان جدیدی برای نمایشگاه کتاب نیست.
هزینه میلیاردها تومان برای ساخت باغکتاب
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در مراسم افتتاحیه باغ کتاب تهران که روز دوشنبه ۱۲ تیر برگزار شد، از “سرمایهگذاری ۶۰ میلیارد تومانی” برای این مجموعه سخن گفت. مجتبی شاکری، رییس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران نیز پس از افتتاح باغ کتاب در جلسه علنی این شورا گفت: “از سال ۸۳ تا کنون بودجههای چند ۱۰ میلیاردی به تدریج به پروژه باغ کتاب تزریق شد.”
اما درباره این که دقیقا ساخت چنین بنایی چه قدر هزینه داشته، هیچ منبعی به طور شفاف توضیح نداده است.
سردار احمد نوریان، معاون وقت شهرداری تهران در سال ، ۸۶ یعنی زمان آغاز ساخت باغ کتاب، در گفتوگو با روزنامه همشهری اعلام کرد که این مجموعه “با هزینه ۵۵ میلیارد تومان ساخته میشود”، اما چند سال بعد، علیاکبر اشعری درباره هزینه ساخت این مجموعه گفت: “با توجه به تورم و تحریم، فکر میکنم چیزی در حدود ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه باغ کتاب باشد.”
این درحالی است که روزنامه دنیای اقتصاد، یک روز پس از گشایش باغ کتاب تهران نوشت: “ساخت این پروژه ۲۸۰ میلیارد تومان هزینه در برداشته” و روزنامه ایران نیز در مطلبی با عنوان “باغ کتاب و سوالات بیپاسخ” نوشت که “طبق شنیدهها از شهرداری تهران”، ساخت باغ کتاب “بسیار بیش از اینها هزینه برداشته است”.
اعتراض اتحادیه ناشران و کتابفروشان به راهاندازی باغ کتاب
شهرداری تهران اهداف راهاندازی باغ کتاب را “اصلاح عملکرد و جایگزینی برای نمایشگاه بینالمللی در عرصه تخصصی کتاب”، “افزایش عرصه عمومی تعامل مدنی مردم با کتاب و فرهنگ کتابخوانی”، “ایفای نقش به عنوان هماهنگکننده در فرآیند تولید و نشر کتاب” و “ارتقای استانداردهای تولید و نشر و ترویج نوآوریها و فناوریهای حوزه نشر” برشمرده است.
اما با وجود دلایل متعددی که برای ساخت باغ کتاب تهران مطرح شده، به نظر میرسد که عملا فروش کتاب مهمترین هدف باغ کتاب تهران باشد، به طوری که در این مجموعه دهها هزار عنوان کتاب برای فروش عرضه شده و روزنامه همشهری، وابسته به شهرداری تهران، از آن به عنوان “بزرگترین کتابفروشی جهان” نام برده است.
این روزنامه به نقل از روابط عمومی باغ کتاب تهران نوشته که برنامه اصلی این مجموعه در بخش نمایشگاه دائمی، این است که دستکم “یک نسخه از هر عنوان کتابی که از ابتدای تاریخ چاپ در ایران منتشر شده”، به سه روش در اختیار خریداران قرار گیرد: نسخه الکترونیکی، چاپ تک نسخهای کتابهای کمیاب با استفاده از دستگاههای چاپ و صحافی و در نهایت فروش معمول کتاب مانند سایرکتابفروشیها.
این امر موجب اعتراض اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران شده است. محمود آموزگار، رئیس این اتحادیه، همزمان با گشایش باغ کتاب، در گفتوگویی با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، با طرح این پرسش که آیا در این شرایط کتابفروش توان رقابت با چنین فروشگاه کتابی را دارد، گفت: “امروز میگویند قرار نیست در باغ کتاب تخفیف نمایشگاهی به خریدار داده شود که البته هیچ ضمانت اجرایی هم ندارد. هرچند حتی اگر موضوع تخفیف را هم کنار بگذاریم و قبول کنیم که واقعا قرار نیست باغ کتاب فضای نمایشگاهی با ارائه تخفیف باشد، باز هم باعث کاهش فروش کتابفروشیها خواهد شد.”
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، شهرداری را به انحصارطلبی در پروژه باغ کتاب متهم کرد و گفت: “آیا استفاده از پروژهای مثل باغ کتاب که حقوق عمومی محسوب میشود از طریق مشارکت حداکثری ذینفعان ممکن نبود؟”
بخش فروش کتابهای کودک و نوجوان باغ کتاب به شرکت “دنیای ماه پیشونی” واگذار شده است. حسن طائب، مدیر عامل این شرکت گفته که در این بخش ۲۰ هزار عنوان کتاب کودک عرضه میشود. هر چند محمدرضا توکل صدیقی رئیس هیات مدیره شرکت دنیای ماه پیشونی، در یادداشتی که خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) منتشر کرد، درباره در اختیار گرفتن بخش کودک باغ کتاب توضیحهایی ارائه کرده و گفته که حضور این شرکت در این مجموعه، “پس از برگزاری مزایده قانونی” بوده است.
با توجه به فروش گسترده و دائمی کتاب در باغ کتاب، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تأکید کرده که این امر موجب “حذف” کتابفروشیها خواهد شد، زیرا “یک ارتباط مستقیم بین ناشران و بهرهبرداران به وجود میآید و کتابفروشیها جایی در این سیستم به اصطلاح ‘ویترین کتاب’ ندارند.”