وداع با مجید فلاحزاده، کارگردان و نویسنده برجسته تئاتر ایران، روز شنبه (۱ مرداد ۱۳۹۶) در سالن صحنه فرهنگها، تئاتر آرکاداش، در شهر کلن آلمان برگزار شد.
فرستنده:خانم مونیکا قریشی
سالن صحنه فرهنگها (تئاتر آرکاداش) در شهر کلن، جایگاه بیشترین برنامههای همهسالهی فستیوال تئاتر مشهور شهر کلن بوده و به همین جهت نیز این مراسم در آنجا برگزار شده بود. مراسم یادبود این هنرمند مردمی بسیار صمیمانه بود و پیر و جوان در این مراسم حضور داشتند.
سیما سید، هنرمندی که سالها در بازیگری و کارگردانی تئاتر خارج از کشور فعال است، گرداننده برنامه بود. او درآغاز خواستار کف زدن ممتد یک دقیقهای به یاد مجید فلاحزاده شد. سپس صحبتهای صمیمانه همسر، فرزند، برادر و دوستان و همکاران این هنرمند آغاز شدند و هر یک گوشهای از زندگی و خاطرات مشترک با مجید را بیان کردند.
بهرخ حسین بابایی، همسر و بهزاد فلاح زاده، فرزند این هنرمند، با خاطراتی بسیار عاطفی بیشترین تاثیرها را بر انبوه شرکت کنندگان این مراسم داشتند. بهرخ حسین بابایی که بازیگری تواناست، بر کار، عشق و رزم مجید تاکید کرد و از همه تقاضا کرد که بر او ببخشایند اگر رنجشی از مجید داشتهاند.
بهرخ گفت خاکستر همسرش در رود راین پاشیده خواهد شد تا به جهان تعلق یابد. شاید سخن بهرخ درباره بخشایش، اشاره او به مشکل اعتیاد به الکل شوهرش بود که در سالهای پایانی عمر برایش مشکلساز شده بود.
سخنرانان دیگر این مراسم از جمله منوچهر نامور آزاد، محمود خوشنام و جلال سرفراز بودند.
زندگی پرنشیب و فراز مجید فلاح زاده
مجید فلاح زاده، نویسنده، کارگردان و مدیر فستیوال مشهور تئاتر شهر کلن غروب روز شنبه (۲۴ تیر ۱۳۹۶ / ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۷) در سن ۷۱ سالگی در شهر بن آلمان به علت “شوک قندی” درگذشت و جامعه تئاتری ایران را بسیار متاثر کرد.
فلاحزاده مدیر فستیوال تئاتر شهر کلن (آلمان) بود. او این فستیوال را پرسابقهترین فستیوال مهاجرت در سراسر جهان میداند. او رهبری فستیوال یادشده را به همراه همسرش بهرخ حسین بابایی بازیگر و کارگردان تئاتر، ۲۴ سال پیش آغاز کرد؛ فستیوالی که به رغم پستی و بلندیهای بسیار ادامه دارد.
مجید فلاحزاده در خانوادهای کارگری در سال ۱۳۲۵ زاده شد. او ورزشکار بود و در رشتههای فوتبال، شنا و کشتی به موفقیتهایی دست یافته بود. او میگفت روحیه ورزشکارانه را در تمام عمر خود حفظ کرده است.
در رشته طبیعی دیپلم گرفت و به سربازی رفت. او میخواست به دانشگاه برود و در رشته پزشکی تحصیل کند. در گزینه پزشکی به خاطر شرط نمره بسیار بالا ناموفق بود، اما موفق شد به دانشکده هنرهای دراماتیک راه یابد. فلاحزاده از همان دوران بود که “به طور جدی” به کار تئاتر پرداخت.
میگفت استادانی چون رکنالدین خسروی تاثیری شدید روی او و دیگر جوانان پرشور تئاتری گذاشتند. فلاحزاده همیشه به نیکی از این هنرمند بزرگ یاد میکرد. او همچنین از بهرام بیضایی پژوهشگر، فیلمساز و نمایشنامهنویس به نیکی یاد میکرد و او را “بیضایی بزرگ” مینامید.
در آغاز، عشق به تئوری تئاتر او را به شدت به خود جذب میکرد و به فعالیتهای عملی صحنه علاقهای نشان نمیداد. در سال ۱۳۴۹ یکی از نخستین نمایشنامههایش به نام “خواجه نظام الملک” را نوشت؛ نمایشنامهای که بعدها نیز همواره به آن میبالید و آن را کاری “ماندنی” مینامید.
با عنوان “شاگرد ممتاز” دانشکده هنرهای دراماتیک از دانشگاه منچستر بریتانیا بورس تحصیلی دریافت کرد و در سال ۱۳۵۴ به آنجا رفت. کار روی رساله دکترایش با عنوان “چگونگی نفوذ تئاتر پوچی در کشورهای جهان سوم” به خاطر انقلاب ایران به پایان نرسید و به ایران بازگشت.
مجید فلاحزاده که از سال ۱۳۴۸ به حزب توده ایران پیوسته بود، پس از دستگیری رهبری این حزب از ایران مهاجرت کرد و به افغانستان گریخت. از همین زمان بود که دوره طولانی مهاجرت او و همسرش بهرخ حسین بابایی که همواره یار و یاورش بود، در افغانستان، اتحاد شوروی سابق و آلمان آغاز شد.
فلاحزاده آثار تئوریک خود را در کتابهایی چون تاریخ اجتماعی-سیاسی تئاتر در ایران؛ رابطه زیبایی و انقلاب؛ زمینههای اجتماعی هنر معاصر ایران؛ ریشههای تاریخی –فلسفی تئاتر بیومکانیک؛ نمایشنامهنویسی در اتحاد شوروی؛ دوران طلایی تئاتر و زمینههای نمایشی-اساطیری شعر حافظ به علاقمندان عرضه کرده است.
او کارگردانیِ بیش از ۴۰ تولید تئاتری چون تراژدی خوشبینانه، پرومتهئوس، رستم و سهراب، سلام و خداحافظ، حسن کچل به روایتی دیگر و اپرت جشن آهن را به عهده داشت.