یک فعال رسانهای با تاکید بر لزوم افزایش سواد رسانهای در جامعه، اظهار کرد: رسانهها نگاه و منافع خاص خود را دارند که کنار گذاشته نخواهد شد، در این میان مردم باید بتوانند با پیشزمینه سواد رسانهای مطلب درست را تشخیص دهند.
به گزارش ایسنا، نهمین نشست «صداقت رسانهای» با موضوع فرهنگ عمومی، امروز (سوم مرداد ماه) با حضور محمدصالح مفتاح و محمدصادق نوروزیان (فعالان رسانهای) در فرهنگسرای رسانه و شبکههای اجتماعی برگزار شد.
فرستنده: خانم مرضیه بردبار
در ابتدای مراسم، محمدصالح مفتاح ضمن ارائه تعریفی از مفهوم رسانه، با بیان اینکه افراد متعددی میتوانند تولیدکننده پیام باشند و حتی رسانهای را ایجاد کنند، اظهار کرد: در گذشته ارتباطات میانفردی بود، اما بعد از مدتها رسانهها رشد کردند و ارتباطات جمعی شکل گرفت. در حال حاضر رسانههای جمعی پیامها را به صورت گسترده و فارغ از مکان و زمان منتشر و به مخاطب منتقل میکند. در آن دوران تحولاتی که در عرصه رسانه وجود داشت، باعث شد محدودیتهای رسانهها برای انتشار و تولید پیام از بین برود. در گذشته برای تأسیس رسانه تمکین مالی نیاز بود، اما امروزه با حضور شبکههای اجتماعی این امر دیگر وجود ندارد.
او با اشاره به پدیده شهروند خبرنگار، بیان کرد: شهروند خبرنگار مفهومی است که امروز دنیا با آن مواجه شده است. این تحول باعث شد که ما یک مرکزگریزی داشته باشیم. یعنی اگر در گذشته میتوانستیم مطلبی را سانسور کنیم، دیگر این امکان با تعدد رسانهها از بین رفته است و دروازهبانی خبر متفاوت شده است. در واقع تعداد زیادی از مردم میتوانند پیام تولید کنند و این امر باعث به وجود آمدن مفهوم جدید رسانه شده است.
این فعال رسانهای در پاسخ به این پرسش که چند درصد از رسانهها تولیدکننده هستند، گفت: با تحولی که در رسانهها به وجود آمده است، تولیدکننده، مصرفکننده و توزیعکننده از هم جدا نیستند و گاهی نقشهایشان با هم جابهجا میشود. در حال حاضر کاربران شبکههای اجتماعی هم تولیدکننده پیام هستند و دیگر به راحتی نمیتوان آمار دقیقی از تولیدکنندگان اخبار در جامعه داد. حتی گاهی شاهدیم که بازنشر جای تولید را میگیرد.
مفتاح با اشاره به وظایف رسانهها در عصر جدید ارتباطات، ادامه داد: وظیفه رسانه بسیار متنوع است. در کل بسط ارزشهای اسلامی و آگاهیبخشی و … را میتوان وظیفه رسانهها دانست. اما با مراجعه به قانون مطبوعات میتوانیم وظایف رسانهها را بهتر بفهمیم.
محمد صالح مفتاح با بیان اینکه حجم اطلاعات در دسترس، بیشتر از نسلهای قبل است، گفت: امروزه به دلیل اینکه حجم اطلاعات ما زیاد شده است، نمیتوانیم در یک حوزه خاص تخصص پیدا کنیم و این اتفاق باعث شده که بخشی از جامعه ما سطحینگر بشود. در واقع حضور رسانههای جدید را باید متناسب با زمان بدانیم. مردم ما در برابر رسانههای جدید باید آموزش ببینند، اما متأسفانه سواد رسانهای مردم پایین است و حتی اصحاب رسانه هم توان تحلیل ندارند.
او با تأکید بر لزوم افزایش سواد رسانهای در جامعه، بیان کرد: اگر مردم سواد رسانهای داشته باشند، میتوانند صحت و درستی اطلاعات را متوجه شوند. همچنین با وجود سواد رسانهای میتوان جریانهای رسانهای و منافع گروهها را تشخیص داد. یکی از نیازهای جامعه ما داشتن تفکر انتقادی است. ما باید به اقشار جامعه و به خصوص دانشآموزان آموزش دهیم که تحلیل داشته باشند و هر مطلبی را قبول نکنند. اگر فردی سواد رسانهای داشته باشد به راحتی میتواند تشخیص دهد که چه حجمی از اطلاعات را از چه منبعی دریافت کند و حتی میان رسانهها نیز انتخاب کند.
این فعال رسانهای ادامه داد: سواد رسانهای در کشور ما مغفول واقع شده و ما با نگاه حذفی سعی کردهایم در رسانهها به نتیجه برسیم. مسئولان تصور کردند که اگر رسانهای که پیام نامناسب را منتشر میکند فیلتر کنند کفایت میکند، اما فیلتر کارآمد نیست؛ به دلیل اینکه جریانهای دیگر آن پیامها را به گوش مردم میرسانند.
مفتاح با اشاره به مفهوم صداقت رسانهای، خاطرنشان کرد: کارکرد و عملکرد اغلب رسانهها به گونهای شده است که روایت خود و نه واقعیت را منتشر میکنند. گاهی دسترسی به حقیقت مشکل است و ما نمیتوانیم همه ابعاد یک اتفاق را ببینیم. برای مثال تعدادی از گروههای فلسطینی انحرافات فکری دارند و رسانهای که دغدغه فلسطین را دارد، نوع مواجههاش با این مسئله متفاوتتر از رسانههای دیگر است. رسانهها برای پوشش خبری ممکن است گزینشی عمل کنند و گاهی بخشهایی نادیده گرفته میشود. شاید ظاهر خبر صادقانه باشد، اما نوع بیان ممکن است داستان آن مطلب را عوض کند.
او با بیان برخی موانع داخلی و بیرونی که در صداقت رسانهها تأثیرگذار است، ادامه داد: موانع داخلی و مسائل بیرونی در صداقت رسانهها تأثیرگذارند. متعهد بودن به حامیان مالی رسانه، نگاه سیاسی، قدرت رسمی، امنیت، گروههای فشار در نوع روایت رسانه از یک اتفاق موثر هستند.
مفتاح در ادامه با بیان رابطه بین صداقت و شفافیت، گفت: شفافیت در برخی حوزهها مانند فضای ورزشی زیاد است. گاهی در برنامهای مانند «۹۰» صریحترین صحبتها درباره این حوزه مطرح میشود. اما مساله این است که این شفافیت و بیان صریح، جزو رسالتهای رسانه است یا خیر و این امر محل تردید است. زمانی که ما دربارهی حوزه ورزش صریح صحبت میکنیم، آیا نتیجهای هم میگیریم؟ جواب من خیر است. در واقع باید پاسخ دهیم که این حجم از شفافیت در حل موضوعات به ما کمک میکند؟
این فعال رسانهای با اشاره به هدف رسانهها در اطلاعرسانی گفت: گاهی اوقات بنا به مصلحت، ما اخباری را منتشر نمیکنیم؛ برای مثال زمانی که آبروی فردی توسط آن خبر برده شود یا تشنجی در جامعه ایجاد شود. اما این امر حدی دارد که ما اغلب حدود آن را رعایت نکردهایم. ما میدانیم که موضوع امنیت کلی است و گاهی نمیتوانیم این حدود را مشخص کنیم و اینجاست که کسی که در حوزه اجرا قرار دارد، باید نظر خود را اعمال و این حدود را مشخص کند. شورای عالی امنیت میتواند در برخی از موضوعات مانند امنیت ملی ورود کند اما در برخی از موضوعات نیاز نیست. مسئولان اجرایی باید بفهمند که محدود کردن رسانه در جایی که رسانههای دیگر نیز حضور دارند هیچ تأثیری ندارد.
محمدصالح مفتاح در پاسخ به اینکه نقش رسانهها در قضاوت درست و عادلانه مخاطب چیست، اظهار کرد: ما نباید همه مسائل را به گردن رسانه بیاندازیم. مردم باید بتوانند حرفهای متنوع را بشنوند و تصمیم بگیرند. طبیعتا رسانهها نگاه و منافع خاص خود را دارند که آن را کنار نخواهند گذاشت. مردم باید حرف جریاناتی که وجود دارد را بشنوند تا تصمیم بگیرند، اما این امر نیازمند سواد رسانهای آنهاست. البته رسانهها هم مسئولیت دارند. مردم در رسانهها تأثیر زیادی دارند و این رابطه دو طرفه است. اگر مردم دنبال اخبار زرد یا مسائل اجتماعی بروند رسانه نیز به آن سمت سوق پیدا میکند. در واقع سلیقه مردم، رسانهها را میسازد. این موضوع باید توسط جامعهشناسان بررسی شود.
او اضافه کرد: گاهی در فضای رسانه ممکن است خبری منتشر شود تا خبر اصلی و مهم جامعه را تحتالشعاع قرار دهد و دغدغه مردم متفاوت شود. در واقع این تکنیکها در رسانه به کار گرفته میشود و در طول زمان اتفاق میافتد. این ذائقهسازی در سبک زندگی و تصمیم مردم بسیار تأثیر دارد و آن را تغییر میدهد.
مفتاح با اشاره به نقش قانون و قانونگذاری در صداقت رسانهای، اظهار کرد: مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماری (اسراف، تجملپرستی، اشاعه فحشا و…) یکی از رسالتهای رسانه است که ضمانت اجرا ندارد و قوه قضاییه نیز نمیتواند به راحتی در این مسئله ورود کند. در واقع اگر این مظاهر در رسانهها اتفاق بیفتد نمیتوانیم آنها را مجازات کنیم و مجازات عینی ندارد. در واقع این مسائل اخلاقی است و ما نمیتوانیم همه چیز را از قانون انتظار داشته باشیم. قانون میتواند در نشر اکاذیب، توهین و … وارد شود اما در ترویج انصاف و صداقت نمیتواند کاری انجام دهد و قواعد اخلاقی باید الزامآور این موارد باشد.
او ادامه داد: با تدوین مرامنامه اخلاقی رسانهها این ترویج صداقت اتفاق افتاده است، اما نظارت صنفی یا انجمن صنفی در حوزه رسانه باید فعال شوند تا برای این موارد نیز مجازات قائل شوند. برای مثال زمانی که رسانهای در انتشار اخبار و بیان حقایق کم کاری میکند، بتوانند ارزشگذاری انجام دهند. قرار است که بعد از این مرامنامه اخلاقی نهادهایی در این راستا ایجاد شود. در واقع اگر امتیاز رسانهای در رتبهبندی رسانهها پایین بود در دریافت تبلیغات یا یارانه آن موثر باشد و این امر تبدیل به یک نظارت اجرایی شود.
همچنین محمد صادق نوروزیان در سخنانی با بیان اینکه مردم ایران در حوزه رسانهها مصرفکننده هستند، بیان کرد: متأسفانه فرهنگ جامعه ما بعد از ظهور شبکههای اجتماعی به سمت مصرفگرایی رفته است. در فرهنگ ایرانی و اسلامی تولید بحث جدی بوده، اما امروزه این مسئله کمرنگ شده است. فضای لیبرالی جامعه و سستی در تشکیلات حوزوی در این پدیده مدرن باعث شده است که ما مقداری در حوزه رسانه عقبمانده بشویم. در واقع میتوان گفت که ما در فقه رسانه عقب هستیم. در حال حاضر در جامعه ما فرهنگ کپی کردن ایجاد شده است و مردم بدون آنکه از صحت مطلبی مطمئن باشند، آن را برای هم ارسال میکنند. دشمن نیز در این حوزه فعالیت میکند و با ایجاد شبهه باعث تخریب فرهنگ اجتماعی جامعه میشود.
او با بیان اینکه سرانه مطالعه پایین آمده است، ادامه داد: مردم هر چقدر اهل مطالعه باشند، هر مطلبی را به سادگی نمیپذیرند و دنبال تولید محتوا خواهند رفت. اما سرانه مطالعه ما پایین است و به خصوص با حضور پدیدههای الکترونیک و فضای مجازی این امر تشدید و باعث ضعیف شدن تحلیل مردم شده است.
نوروزیان اضافه کرد: رسانهها ذرهبینهای هوشمند جامعهاند که میتوانند مسائل مختلف را برای مخاطب برجسته کنند. رسانهها با توجه به سیاستگذاریهایشان مشی خود را انتخاب میکنند. مفهوم حق نیز در صداقت مهم است و باید روشن شود. حق به ما نشان میدهد که یک مطلب باید افشا بشود یا نشود. ترویج لیبراسیم نسبیگرایی و کمرنگ شدن مرز حق و باطل باعث میشود نتوانیم به سادگی تشخیص دهیم که آیا رسانهای صداقت دارد یا نه.
این فعال رسانهای با تأکید بر بررسی عمیق درد رسانهها اظهار کرد: ما باید بررسی کنیم که چرا صداوسیما مرجعیت خود را تا حدی از دست داده است و چرا بعضی از رسانههای دیگر محبوبیت پیدا کردهاند تا بتوانیم راه حل ارائه دهیم. وضعیتی که ما امروز در آن هستیم محصول یک اتفاق نیست. برای مثال زمانی که حادثه تروریستی مجلس در تهران اتفاق افتاد صداوسیما ساعت ۱۴ چند عکس از مجلس را پخش کرد و فقط آنها را تکرار میکرد اما در شبکههای اجتماعی فیلمی که توسط داعش گرفته شده بود نیز پخش میشد و این نشان داد که ما عقب هستیم. باید این مباحث آسیبشناسی شود.
نوروزیان نیز در پایان با اشاره به نقش مردم در مطالبه صداقت از رسانهها گفت: بحث مطالبه بسیار جدی است. رسانهها باید بدانند که مخاطب چه میخواهد و تأکید جدی بر مفهوم زیربنایی رسانه است. ما باید چالش رسانههای موجود را بررسی کنیم.