غلامرضا موسوی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به ورود نیروهای جدید به سینما گفت: اگر کارگردان توسط تهیهکننده انتخاب شود، تجربه نشان داده که نتیجه بهتری را شاهد خواهیم بود. بهترین وضعیت برای سینمای ایران این است که برای حفظ امنیت شغلی هر سال حدود 10 درصد از فیلمها توسط کارگردانهای فیلم اول ساخته شود.
وی ادامه داد: تجربه و قاعده نشان داده است که اگر در زمان ساخت یک فیلم؛ کارگردان و تهیهکننده هر دو فیلم اولی باشند؛ احتمال آنکه در روند ساخت فیلم مشکل ایجاد شود، زیاد است. به همین دلیل باید یکی از دو شغل کارگردانی یا تهیهکنندگی به عنوان ستونهای اصلی فیلم؛ تجربه لازم و کافی را داشته باشد.
موسوی با اشاره به اینکه امروز رابطه رسانهها و سینما در دنیا بسیار پررنگتر از قبل شده است، گفت: با گسترش شهرنشینی اطلاعرسانی نیز گسترش پیدا کرده است. زمانی بود که یک تماشاچی بعد از دیدن فیلم به صورت شفاهی فیلم را تبلیغ میکرد. امروز این سیستم به فضای مجازی تغییر پیدا کرده است و رسانهها و مطبوعات و رادیو و تلویزیون نقش پررنگی در اکران یک فیلم دارند و اگر این بخش ضعیف باشد تاثیر مستقیمی در میزان مخاطب سینماها خواهد گذاشت.
وی با اشاره به بحثهایی که این روزها پیرامون فیلمسوزی مطرح شده، گفت: اعتقادی به فیلمسوزی ندارم. هماکنون که بحثهایی همچون فیلمسوزی مطرح شده؛ 16 فیلم به صورت همزمان اکران هستند. آیا این تعداد فیلم با توجه به تعداد سالنهای سینما زیاد است؟!
موسوی ادامه داد: دو گروه بحث فیلمسوزی را راهاندازی کردند. گروهی که میخواهند آثارشان را در آینده اکران کنند و قصد دارند با راهاندازی چنین مباحثی در رسانهها مطرح شوند و گروه دیگر؛ کسانی هستند که تلاش کردند فیلمهایشان به فروش خوبی برسند اما مخاطبان از آنها استقبال نکردند و برای توجیه سرمایهگذاران خود بحث فیلمسوزی را راهاندازی کردند.
وی ادامه داد: فیلم اگر اثر خوبی باشد ارتباط مستقیمی با زمان اکران ندارد. امروز ما شاهد هستیم فیلمی مانند قهرمانان کوچک که کسی تصور نمیکرد با استقبال مواجه شود از فروش خوبی برخوردار شده و با وجود آنکه همه تصور میکردند این فیلم فقط دو هفته اکران باشد اما همچنان اکران فیلم ادامه دارد و همین مساله باعث شده فیلمهایی که قرار بوده بعد از این فیلم اکران شوند، در نوبت اکران باقی بمانند.
موسوی ادامه داد: تنها مسالهای که باعث شده فیلمی مانند قهرمانان کوچک همچنان در اکران باقی بماند؛ استقبال تماشاگران است حال آنکه هیچ حمایت و توجه ویژهای از این فیلم نشده است.
وی در پاسخ به این سوال که برخی از افراد از اینکه یک فیلمی در ظرف دو ماه ساخته میشود و بعد به سرعت در اکران قرار میگیرد گلایه دارند، گفت: باید به این مساله این گونه نگاه کرد که آیا مثلا فیلمی مانند آیینه بغل که دو ماه پیش پروانه نمایش گرفته، اجازه اکران دارد یا خیر؟ به صورت طبیعی اجازه اکران دارد و براساس آییننامه شورای صنفی نمایش میتواند با یکی از سرگروهها قرارداد امضا کند. پس چرا باید جلوی اکران یک فیلمی را که مشکل قانونی ندارد، گرفت؟
موسوی ادامه داد: سینمادار به دنبال این است تا فیلمی را اکران کند که تماشاچی بیشتری به سالن بیاید. اگر ما فیلمهایی داشته باشیم که مخاطبان را به سینما بکشاند قطعا فیلمهای کم مخاطب نیز میتوانند از این مساله بهرهمند شوند و مخاطب آنها افزایش پیدا کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سینمادارها وضعیت اکران فیلم را مشخص میکنند، گفت: در همه جای دنیا اکران فیلمها را پخشکنندهها و سینمادارها تعیین میکنند زیرا این قانون براساس اصل عرضه و تقاضاست. این حق سینمادار و پخش کننده است که از میان فیلمهای مجوزدار، اثری را انتخاب کند که مخاطب خوبی دارد.
موسوی ادامه داد: سینمادار به عنوان عرضهکننده باید کالایی را عرضه کند که مخاطب برای تهیه آن تلاش کند نه اینکه کالایی باشد که فقط درون ویترین قرار بگیرد.
وی ادامه داد: قطعا فیلمهای فرهنگی که آثار ارزشمندی هستند باید به نمایش دربیایند و اکران شوند اما اکران این فیلمها باید با حمایت دولت باشد. نمیتوان از بخش خصوصی انتظار داشت که فیلمی را که مخاطب زیادی دارد اکران نکند و در عوض فیلمی را اکران کند که مخاطب کمتری دارد.
موسوی ادامه داد: مخاطب بعضی از فیلمها کاملا مشخص است. حال اگر به آن فیلم به جای چهار سالن، چهل سالن سینما داده شود، مخاطبش افزایش پیدا نمیکند بلکه همان تعداد تماشاگر در بین سالنها تقسیم میشود.
وی ادامه داد: مخاطب پول میدهد و فیلم میبیند و دوست دارد فیلمی را ببیند که علاقه دارد. ما فقط میتوانیم به او پیشنهاد بدهیم اما نمیتوانیم او را مجبور کنیم که به تماشای فیلمی برود که خودمان آن را دوست داریم. با آژانکشی نمیتوان مخاطب را به سینما آورد و این روش در همه جای دنیا مرسوم است زیرا سینما یعنی انتخاب.