روایت پیمان شریعتی از شایعه نوبت‌فروشی

در ابتدای هفته در خروجی یک سایت خبری، گزارشی با موضوع «نوبت‌فروشی در تئاتر شهر» منتشر شد که در آن ادعا شده بود یک کارمند تئاتر شهر با دریافت مبالغی از چند کارگردان، اقدام به فروش و جابه‌جایی نوبت در تئاتر شهر کرده است. موضوع برای جامعه هنری حساسیت‌برانگیز و موجب واکنش‌های متفاوت شد. در متن خبر، انگشت اشاره به‌سوی مدیریت سابق تئاتر شهر، پیمان شریعتی هم رفته بود که به‌نوعی از وضعیت آگاه بوده و البته در متن گزارش آمده است که او در همان زمان پیگیری و اقدام به رفع مشکل کرده بود.

حال پیمان شریعتی که در مقام معاون اجرایی اداره کل هنرهای نمایشی مشغول به کار است درباره این ماجرا که تأکید دارد به‌دلیل حفظ آبرو و حرمت خانوادگی افراد خاطی و جلوگیری از بروز مشکل در زندگی‌شان از خبری شدن این موضوع (با همکاری مدیران بالادستی خود) جلوگیری کرده بود، به خبرنگار تسنیم می‌گوید: «سال گذشته، یکی از همکارانم به من خبر داد یک کارگردان که متقاضی اجرا در تئاتر شهر بوده با مشکلی مواجه شده است. وقتی پیگیر شدم و خواستم حضوری بیایند تا صحبت کنیم، گفتند به‌دلیل اینکه تهدید شده‌اند نمی‌توانند به تئاتر شهر بیایند و من هم در زمانی دیگر که برخی همکاران نبودند وقتی را برای صحبت حضوری در دفتر مدیریت تئاتر شهر مشخص کردم».

او ادامه می‌دهد: «از صحبت با این کارگردان متوجه شدم زمانی که او در تماشاخانه پایتخت تمرین داشته، شخصی مدعی شده که می‌تواند برای آبان ماه یک نوبت اجرا در تئاتر شهر برایش فراهم کند. نزدیک به ماه آبان، این کارگردان از فرد مورد نظر می‌پرسد چرا زمان اجرا اعلام نمی‌شود و او  هم خواهان مقداری پول می‌شود تا بتواند اجرا را از طریق یکی از نیروهای خدمات پشتیبانی تئاتر شهر صددرصد کند. کارگردان ابتدا به موضوع شک می‌کند و با این شخص در تئاتر شهر تماس می‌گیرد و شخص مذکور تأیید می‌کند که باید برای اجرا پولی پرداخت شود».

شریعتی با اضافه کردن این موضوع که در خلال همین صحبت‌ها هویت افراد درگیر ماجرا مشخص می‌شود و در نهایت معلوم می‌شود تعداد افرادی که در این اتفاق دخیل بوده‌اند بیش از یک نفر است، می‌گوید: «فرد متخلف مدارک منتشرشده در همین گزارش سایت خبری را به من تحویل داد و گفت، با آگاهی از شکل نامه‌نگاری معمول میان تئاتر شهر و اداره کل هنرهای نمایشی اقدام به جعل نامه‌ها کرده است. نکته مهم در این رویه آن بوده که این افراد بدون طی کردن پروسه معمول گرفتن مجوز (ارسال سه نسخه به شورای ارزشیابی و نظارت، بازبینی اثر و…) آخرین نامه ممکن برای گرفتن مجوز اجرا را از رابطین دریافت کرده‌اند و عجیب است که در این مورد مشکوک نمی‌شوند و پول‌های درخواستی را پرداخت می‌کنند».

او تأکید می‌کند: «برخلاف گزارش منتشرشده، فرد خاطی کارمند تئاتر شهر نبوده و نیروی خدمات پشتیبانی بوده است. همچنین در گزارش منتشرشده ادعا شده فردی با نام «م.س.» از کارمندان تئاتر شهر بوده ولی این فرد نیروی تئاتر شهر نبوده و در یکی از تماشاخانه‌های تهران مشغول به فعالیت بوده است. این فرد تنها به‌عنوان نیروی کمکی در یکی از جشنواره‌های برگزارشده اداره کل هنرهای نمایشی، برای مدتی در تئاتر شهر حضور داشت، ضمن اینکه امضای موجود در نامه‌های منتشرشده در فضای مجازی نیز امضای همان فرد است که هیچ شباهتی با امضای واقعی بنده ندارد».

به‌گفته شریعتی این فرد با همکاری فردی که ح.ع. معرفی شده و مدیریت سابق یکی از تماشاخانه‌های تهران را به‌عهده داشته است، اقدام به فریب کارگردانان کرده و متأسفانه تعدادی از کارگردان‌های تئاتر هم با علم به تخلف و غیرقانونی بودن این ماجرا، وارد این بازی شده‌اند.

او اظهار می‌کند: «پس از روشن شدن جریان، جلسه‌ای با حضور تمام چند کارگردانی که در این ماجرا به‌نحوی شرکت داشتند، برگزار و تمامی مطالبات آنان را مدون کردیم. نیروی خدماتی متخلف از مجموعه تئاتر شهر اخراج شد، و مسببان ماجرا که مدیریت تماشاخانه‌ای در تهران را در اختیار داشتند، عمده پول‌های دریافتی را به کارگردانان عودت دادند».

مدیر سابق تئاتر شهر همچنین درباره این ادعا که نمایش «اتاق» به‌کارگردانی فاطمه علی‌حسینی نیز دچار این مشکل بوده و با خریدن نوبت وارد پروسه اجرا شده است، توضیح می‌دهد: «به هیچ وجه این‌طور نیست؛ ایشان نوبت اجرا در تالار حافظ داشت که با توجه به هزینه بالای تالار حافظ موفق به اجرا نشد. در دیدار با مدیرکل وقت هنرهای نمایشی (مهدی شفیعی) گفته شد که این نمایش پایان‌نامه وی با راهنمایی مسعود دلخواه است و توانایی پرداخت پول به تالار حافظ را ندارد. مدیرکل نیز تقاضا کرد به این کارگردان جوان کمک شود. من نیز تأکید کردم در صورت ایجاد وقفه میان دو نمایش در یک سالن، می‌توانم به‌مدت 10 تا 15 روز فرصت اجرا به نمایش بدهم که این اتفاق در تعطیلات نیمه خرداد رخ داد و نمایش ایشان به‌مدت 12 روز در سالن قشقایی روی صحنه رفت».

وی با اشاره دوباره به گزارش منتشرشده درباره تئاتر شهر و نیز نام مخفف «س.م.م.» است، می‌گوید: «این شخص اصلاً قرار نبود در تئاتر شهر کار خود را اجرا کند؛ او روزی به دفتر من مراجعه کرد و نوبت اجرایی برای شش‌ماهه دوم سال 96 خواست. دوستی به من گفت وی می‌خواهد کارش را برای اجرا در تئاتر مستقل آماده کند؛ اما شرایط مالی به او اجازه نمی‌دهد. قرار شد کار را ببینیم. گروه کار را به‌طور کامل آماده نداشت ولی همان مقداری را که آماده شده بود در سالن سایه دیدم و به کارگردان گفتم نمایش را آماده کند. البته مسئله اصلی مساوات این بود که به‌خاطر نوع دکور نمایش نمی‌توانست کنار نمایش دیگری اجرا داشته باشد و از همین رو نمی‌توانست در تئاتر مستقل کار کند. اما درنهایت شرایط تک‌سئانس برای اجرای این نمایش در تئاتر شهر فراهم شد و خوشبختانه نمایش او یکی از آثار شاخص سال گذشته تئاتر ایران بود».

پیمان شریعتی همچنین به نمایش «شلتر» اشاره می‌کند که در یک سالن خصوصی به مشکل مالی برخورده بود و پس از دیدن نمایش، با توجه به شرافت کار، فضا برای اجرای آن در سالن قشقایی تئاتر شهر مهیا شد.

او در ادامه با نام بردن از کارگردانانی که حاضر به پرداخت پول برای گرفتن نوبت اجرا شده‌اند، می‌گوید: «در جلسه‌ای که با این کارگردانان داشتم از آن‌ها پرسیدم که “وقتی از رویهٔ اجرا در  تئاتر شهر کاملاً آگاه بودید، چرا وارد این بازی شدید؟”، اصلاً بیشترین مشکل من با شخص کارگردان‌ها بود که اکثراً در تئاتر شهر اجرا داشتند و از پروسه اخذ مجوز و گرفتن نوبت اجرا آگاهی داشتند و با وجود چنین آگاهی‌ای وارد این بازی شده بودند».

مدیر سابق تئاتر شهر همچنین اظهار می‌کند، مبالغ ردوبدل‌شده در این ماجرا حدود 2 تا حداکثر 7 میلیون تومان بوده است.

وی با اشاره به اینکه «قطعاً مجموعه از این ماجرا خبر نداشته و به‌محض اطلاع از اتفاقات با فرد متخلف برخورد شد»، درباره این پرسش که “کدام‌یک از کارهایی که سال گذشته در تئاتر شهر اجرا روی صحنه رفته بر اساس شایستگی‌شان بوده و کدام‌یک با خرید نوبت اجرا شده‌اند؟” تأکید می‌کند: «تکلیف تمام نمایش‌ها روشن است و هیچ‌کدام براساس خرید نوبت اجرا نرفته‌اند. کارها براساس شایستگی، که من به‌عنوان مدیر تشخیص داده‌ام، انتخاب شدند و مسئولیت تمامی اجراها هم به‌عهده من بوده است».

شریعتی با تأکید بر اینکه «کارگردان‌ها با آگاهی از فرایند تخلف وارد این بازی شده بودند و امضاها همه جعلی بوده و شماره نامه‌ها هم جعلی است و بدیهی است که هر مدیری با دانستن موضوع با قضیه برخورد می‌کند.»، اشاره می‌کند: «همان موقع که از ماجرا مطلع شدم و آن را پیگیری می‌کردم گزارش کامل جریان را به مدیرکل هنرهای نمایشی دادم. آقای شفیعی نیز گزارش کاملی به آقای مرادخانی (معاون هنری وقت) دادند و خود آقای مرادخانی روی مسئله قطع همکاری با حفظ شرایط انسانی برای خانواده فرد متخلف و البته حفظ کرامت افراد فعال حوزه تئاتر تأکید کردند؛ چرا که مقصر این ماجرا تمام افراد از جمله کارگردانان درگیر بوده‌اند».

پیمان شریعتی در بخش پایانی درباره انتقاد برخی مبنی بر حضور گروه‌های تئاتری ناشناس در تئاتر شهر در دوران مدیریت او نیز به اظهار نظر پرداخت: «این فرصت تا جایی که امکان داشت برای گروه‌های کمتر شناخته‌شده فراهم شد تا ظرفیت‌های خود را به جامعه معرفی کنند و من از این تصمیم خود دفاع می‌کنم. در زمان حضورم در تئاتر شهر پلاتوی اجرا با وجود مشکلاتی که در تمرین برخی گروه‌ها وجود داشت، به بخشی از پروسه اجرا تبدیل شد هرچند مشکلات خاص خود را دارد، برای مثال در زمان اجرا در پلاتوی اجرا امکان تمرین در پلاتوی شماره دو وجود ندارد، با این حال با کمک کارکنان خدوم تئاتر شهر که انصاف و اخلاق حکم می‌کند در این ماجرا از حیثیت آن‌ها دفاع شود، موفق شدیم شرایط را برای اجرای گروه‌هایی که شرایط اجرا در تالارهای خصوصی را نداشتند در تئاتر شهر فراهم کنیم. تلاش کردیم گروه‌هایی که کار پیچیده‌ای به‌لحاظ تولید نداشتند و به تمرین دیگران خللی وارد نمی‌کردند در پلاتوی اجرا روی صحنه روند. به‌اعتقاد من کارهای خوبی نیز در این سالن روی صحنه رفت. نمایش «قند خون» مورد اقبال عموم و نمایندگان مجلس قرار گرفت و این نمایش پس از پلاتوی اجرا موفق شد در سالن دیگری هم روی صحنه برود».

او از تجربه‌های «اصفهان، شهر بچه‌های لهستان» به‌کارگردانی رکسانا مهرافزون و «برلین» آریان رضایی هم به‌عنوان دیگر آثار موفق پلاتوی اجرا نام می‌برد.

وی اضافه می‌کند: «از نظر من سالن‌های دولتی مثل تئاتر شهر موظف‌اند شرایط را برای اجرای آثار کیفی با مضامین اجتماعی توسط گروه‌های توانمند ولی کمتر شناخته‌شده، فراهم کنند، کارهایی باکیفیت که شاید در جاهای دیگر امکان اجرا نداشته باشند، مثلاً نمایشی چون «مانوس» کار شریفی بود که کنار «شلتر» روی صحنه رفت و من بعدها فکر می‌کردم ای‌کاش مانوس و شلتر کنار هم اجرا نمی‌شدند چون آن وقت می‌توانستیم یک فصل تئاتر مستند در تئاتر شهر داشته باشیم».