هفتهای که آخر اردیبهشت بود، عکسها در شبکههای مجازی از سایه سار خنک درختان و خیابان ها، خبر میداد و رسانهها از انتظار رییس جمهور آمریکا برای تلفنی از تهران. سوژهای برای طنزنویسان و کارتونیستها. هفتهای که تهران و واشنگتن فریاد زدند جنگ نمیشود، ولی آمدشد نظامیان و وزیران، موشک و موشکبرها نگذاشت تا حرفشان باور شود. کاغذ نبود و گزارشهای خبری مطبوعات و کتاب های آماده در انتظار ماندند. ماه رمضان روزها را کم رمق کرد، اما مسترکلاس ساکسفون گرالد پرین فالک استاد اتریشی و نوازنده ارکستر سمفونیک وین، پر از هنرآموز علاقه مند بود. نمایش شاپرک خانم بیژن مفید، تمام هفته بر صحنه بود با تخفیف چهل درصدی ماه رمضان.
انتشار ویدیوی شادمانی کودکان دبستانی که سرودی از ساسی مانکن میخواندند، مومنان روزه دار را به فغان واداشت و کار به وکیل و وزیر و بخشنامه و دستور و آییننامه کشید اما در مقابل جوانان هفت حوض را به فکر انداخت که به شادی قهرمانی تیم فوتبال پرسپولیس، تا دم سحر، جلو مسجد محل، رفیقانه همراه آبی ها، جنتلمنه بخوانند. در شبهای بعد، تاثر از درگذشت بهنام صفوی خواننده جوان پاپ باعث شد تا جوانان اصفهانی هم، با ترانه های وی در کنار زاینده رود پرآب، افطار کنند.
چنین بود که در میان هیاهوی رزمناو و موشکها، فیلم مستندی درباره اعدام زیر ۱۸ سالگان به نمایش درآمد و در شبهای روزه و افطار نمایشنامهای درباره رنج کولبران هم روی صحنه رفت. اگر از حال اسیران عالم فرهنگ بپرسید کیوان صمیمی و مرضیه امیری همچنان به جرم شرکت در اجتماع مدنی و مسالمت جویانه کارگران جلو مجلس، در بندند. و خبرها نشان میدهد بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن، سه عضو کانون نویسندگان ایران به اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” هر یک به شش سال حبس تعزیری محکوم شدند.