احمد طالبینژاد، منتقد سینما، با اشاره به صرف بودجه دولتی در پروژههای سفارشی، تاکید کرد در این فیلمها، بازیگرانی که نهایتا دو یا سه ماه کار میکنند، رقمهایی را میگیرند که حیرتآور است.
«فیلم «اقبال لاهوری»، مدت زمان زیادی است بهعنوان یکی از پروژههای مشترک بین جمهوری اسلامی ایران و پاکستان مطرح است»؛ این برشی از صحبتهای حبیب ایلبیگی قائممقام و معاون فرهنگی و پژوهشی بنیاد سینمایی فارابی است.
اتفاقی خیلی عجیب و غریب نیست. طی سالهای اخیر شاهد همکاری نهادها و ارگانهای دولتی با سینماگران بودهایم. سازمان هنری- رسانهای اوج، حوزه هنری، بنیاد سینمایی فارابی و … به عنوان سرمایهگذار در بسیاری از آثار بیگ پروداکشن (آثار پرهزینه و بزرگ) حضور داشتهاند. همکاری که در اصطلاح عمومی به ساخت آثار سفارشی ختم میشود. این اتفاق باعث شده مرزبندیهایی بین کارگردانان، تهیهکنندگان و سینماگران صورت بگیرد و سینمای مستقل و وابسته به یکی از بحثها و دغدغههای و جدی سینمایی تبدیل شود.
پولهایی وارد شد؛ وجه فرهنگی سینما آسیب دید
احمد طالبینژاد،منتقد سینما درباره تاثیر همکاری سازمانها و ارگانهای دولتی بر روند فیلمسازی در سینما و آثار سینمایی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: «از دورانی که آقای ضرغامی معاونت سینمایی را به عهده داشت، یعنی سالهای آخر ریاست جمهوری آقای هاشمی، پای نهادهای نظامی و امنیتی به اقتصاد سینما باز شد. یعنی به شکلی برای جلوگیری از بحرانهایی که در آن زمان، همه جانبه سینما را در برگرفته بود، آقای ضرغامی که معاونت سینمایی را عهدهدار بود، دست به دامن نهادهای نظامی و امنیتی شد و پولهایی را وارد کرد و اقتصاد سینما را به زعم خودش نجات داد. اما با این اتفاق وجه فرهنگی سینما خیلی آسیب دید. مثلا میبینیم که تقریبا دو سوم قهرمانهای فیلمهای آن دوران یا مامور امنیتی هستند یا فرمانده نظامی. فضایی به وجود آمد که سلامت اقتصاد سینمای ایران را دچار بحران کرد تا اینکه به امروز رسیدیم.»
بخش خصوصی نداریم
طالبینژاد معتقد است امروز به شکلی همه جانبه، نهادهای دولتی چه مستقیم چه غیر مستقیم در اقتصاد سینما دخالت میکنند، در واقع بخش خصوصی نداریم. اگر هم کسی ادعا میکند تهیهکننده بخش خصوصی است به هر حال از رانتهای جای دیگری استفاده میکند. وی در ادامه نقدهایش افزود: «واقعیت این است که همه این هزینهها به نوعی پولهای دولتی هستند. بعضیهایش پولهای کثیف است یعنی سوء استفاده از اموال عمومی مردم است. مثلا بلایی که سر صندوق ذخیره فرهنگیان آمد که نباید هیچ وقت فراموش شود. من یک معلم بازنشسته هستم و فکر میکنم وظیفه همه معلمهاست که حداقل در این قضیه کوتاه نیایند و روشن شود که چقدر پول از این صندوق ذخیره برداشت شده و صرف فیلمسازی و سریالسازی و … شده است و برنگشته. اگر برمیگشت میگفتیم سرمایهگذاری صورت گرفته است.»
بودجه دولتی و عدم کنترل در ریخت و پاش دستمزدها
این منتقد با اعلام اینکه «میتوانم بگویم در حال حاضر ۹۰ درصد تولیدات سینمای ایران به نوعی وابسته هستند»، درباره موفقیت فیلمهای حمایت شده در اکران عمومی عنوان کرد: «بعضی از فیلمها مثل فیلمهایی که درباره شخصیتهای مهم تاریخ معاصر یا گذشته است، مورد حمایت ویژه بنیاد سینمایی فارابی است. این حمایت ویژه به این معنی است که پولش را صد در صد میدهد و سعی میکنند که آثار با کیفیت بسازند. اگر چه اغلب این فیلمها متاسفانه چندان از نظر اقتصادی موفق نبودهاند، البته چند اثر فروش خوبی داشتهاند اما در کل از نظر اقتصادی خیلی موفق نبودهاند. مثلا فیلم «غلامرضا تختی» را که بهرام توکلی ساخت، به نظرم یکی از بهترین فیلمهایی است که درباره تاریخ معاصر ایران ساخته شده است، اما موفقیت اقتصادی زیادی به دست نیاورد.»
طالبینژاد با اشاره به صرف بودجه دولتی و دستمزدهای این پروژهها گفت: «گاهی شاهد هستید بازیگرانی که نهایتا دو یا سه ماه برای یک فیلم زحمت میکشند، رقمهایی را میگیرند که حیرتآور است. در حالی که کارگردان آن اثر کمتر از آنها میگیرد. فیلمنامهنویسها هم در قیاس با سایر عوامل گویی مبلغی دریافت نمیکنند. یعنی قیمت فیلمنامه پایینترین قیمت، در قیاس با سایر هزینههای تولید فیلم است.»
کمک به سینما از طریق صنوف
طالبینژاد درباره عملکرد نهادها در تولید فیلمها و نقش صنوف سینمایی تصریح کرد: «نکتهای که نباید فراموش کنیم این است که نهادهایی برای خود بخش فرهنگی درست کردهاند و این از اول انقلاب هم وجود داشته است. مثلا حوزه هنری به عنوان تولید کننده و نمایشدهنده، همان اوایل دهه شصت وارد عرصه شد و به صورت رقیب جدی وزارت ارشاد هم درآمد. در آن زمان حوزه هنری بیشترین تولید را داشت و بسیاری از سینماها را هم در اختیار گرفته بود. این اتفاق همینطور ادامه پیدا کرده است تا اینکه امروز به اوج و نهادهای دیگری که سرمایهگذاری میکنند و بهانهشان هم کار فرهنگیست، رسیده است. در حالی که اگر اینها میخواهند به سینما کمکی بکنند یا وظیفه خودشان میدانند یا هر چیز دیگر، باید از طریق صنفهای سینمایی این اتفاق صورت بگیرد. امروزه صنفهای سینمایی کاملا در مقابل تحولات اقتصادی سینما فشل هستند، هیچ کارکردی ندارند که این باعث تاسف است.»