۹۹ سال عجیبی برای موسیقی بود؛ دیگر امکان ادامه راه در مسیر قبلی وجود نداشت و باید راه حل دیگری در پیش گرفته می شد. این سال، سادهترین دلخوشی ها را در هر حوزه ای از جمله فرهنگ و هنر از انسان دریغ کرد و بسیاری از هنرمندان را از ما گرفت. به تبع چنین شرایطی که ویروس مرگبار کرونا رقم زد، سال ۹۹ رنگ دیگری به رویدادهای موسیقایی بخشید و تا حدودی باعث تضعیف فعالیت اهالی هنر شد.
فراز و نشیبهای کنسرتهای آنلاین
با شیوع ویروس کرونا در کشور، موسیقی وارد فضای قرنطینه شد. در ابتدا برخی از نوازندگان، نواختن روی پشت بامها و بالکنها را آغاز و به مرور هنرمندان مطرح نیز از صفحات مجازی خود اجراهایی را به صورت زنده و آنلاین برگزار کردند که همزمان توسط میلیونها بیننده در سراسر دنیا قابل دسترسی بود.
در ادامه، اجراهای ساده خانگی به کمک برخی سازمانهای متولی از جمله شهرداری و وزارت ارشاد، شکل برنامه ریزی شدهتری به خود گرفت و جایش را به اجرای کنسرتهای آنلاین رایگان داد.
به طور کلی کنسرتهای آنلاین از همان بدو شیوع کرونا و اعمال محدودیتها، راه حلی مناسب برای امتداد جریان موسیقی در کشور به حساب میآمد. البته این جریان در طول یک سال، نتوانست به راه حل و رویکردی تثبیت شده و پذیرفته شده برای برگزاری دست پیدا کند و در مقاطعی به فراموشی سپرده و دوباره از سر گرفته شد و یا رنگی تجاری به خود گرفت.
در این میان رقمهای پیشنهادی برای برپایی مجازی برخی از این کنسرتها (خصوصا در ژانر پاپ)، سلیقهای بود.
از جمله حواشی برگزاری کنسرت های آنلاین در سال ۹۹، میتوان به اجرای همایون شجریان اشاره کرد؛ به گونهای که این اجرای آنلاین در فروش بلیت و به لحاظ مشکلات فنی پخش، با مشکل و حاشیه مواجه شد و در ادامه هم برگزارکنندگان مجبور شدند بهای برخی بلیت های فروخته شده را به صاحبانشان برگردانند.
در ادامه خواننده هایی مثل سیروان خسروی و بابک جهانبخش هم با ادامه دادن این رفتار، با انتقادهایی مواجه شدند؛ به نحوی که جهانبخش که قصد برگزاری یک کنسرت آنلاین با فروش بلیت ۵۵ هزار تومانی را داشت، در حساب رسمی خود در اینستاگرام متنی را منتشر و تاکید کرد، «هیچکس زوری بلیط نمیخره و تماماً یک انتخابه شخصیه! مثل سینما رفتن و اکران یک فیلم رو دیدن…»
این خواننده پاپ همچنین در بخشی از متن خود از برگزاری کنسرت آنلاین ابراز پشیمانی کرده بود.
حاشیههایی از این دست البته با پرسشهایی از این قبیل هم مواجه میشد که در نهایت هنرمندان موسیقی در شرایط کرونا بجز برگزاری کلاسهای آموزشی و کنسرتهای آنلاین از چه طریق میتوانند کسب درآمد کنند؟ و البته آیا بهتر نیست سازمانهای متولی امر همانند وزارت ارشاد و شهرداری به رویه حمایتی خود ادامه میدادند تا همزمان امکان بهره گیری مردم از جریان موسیقی و همچنین ارتزاق هنرمندان فراهم باشد؟
از اینها که بگذریم، در آخرین روز دیماه دفتر موسیقی اعلام کرد که به دنبال اعلام وضعیت زرد در تهران و از سرگیری فعالیتهای گروه سه، شرایط ازسرگیری کنسرتهای موسیقی بررسی و مقرر شده است که برگزاری کنسرتها با هدف تشویق مردم به بهرهمندی از برنامهها، بدون افزایش قیمت بلیت و با رعایت کلیه پروتکلهای بهداشتی انجام شود.
البته به اعتقاد برخی تهیه کنندگان موسیقی و متولیان امر، برگزاری کنسرت ها با ظرفیت ۳۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت سالن و یک سانس در روز، توجیه اقتصادی نداشت و تنها با هدف به جریان افتادن دوباره چرخ اقتصاد هنر مجبور به انجام آن بودند و در نهایت هم این تصمیم در سال ۹۹ عملی نشد.
پس از آن بود که اجراهای برخط رایگان در تالارهای وحدت و رودکی از سر گرفته شد و در امتداد آن جشنواره موسیقی فجر هم به صورت مجازی، با اجراهای غیرزنده و رایگان برگزار شد.
برگزاری کلاس های آنلاین آموزشی هم رویکرد دیگری بود که همزمان با شیوع کرونا در نظر گرفته شد و برخلاف مخالفت برخی هنرمندان و استادهای موسیقی که بر این باور بودند امکان آموزش مجازی این هنر وجود ندارد، با این حال این جریان همچنان پیگیری شد.