مجید رجبی معمار که به عنوان مدیر عامل خانه هنرمندان ایران شناخته میشود، روز قبل از این مقام استعفا داد. او در گفتوگویی با تأیید این خبر درباره دلیل استعفایش گفت: «یک بخشی مربوط به مسائل مالی است؛ اما بخش اصلی این است که هیچ درکی نسبت به جایگاه و تأثیر خانه هنرمندان در دولت و مجلس جدید و وزارت ارشاد وجود ندارد.»
پایگاه خبری تئاتر: رجبی معمار بیش از شش سال است که مدیریت خانه هنرمندان ایران را برعهده دارد و بارها در گفتوگو با رسانهها و یا در سخنرانی به مناسبتهای مختلف در این مکان فرهنگی و هنری به وضعیت اقتصادی نامناسب خانه هنرمندان و حوزه فرهنگی و هنری اشاره کرده و امروز گویا این وضعیت نامناسب؛ به یکی از دلایل استعفای این مقام مسئول تبدیل شده است.
او با اشاره به این نکته که در وهله اول با استعفای او موافق نبودهاند، درباره اینکه آیا پیشنهاد دیگری دریافت کرده و قرار است به تلویزیون بازگردد یا خیر گفت: «هیچ ربطی ندارد. من بنای پذیرفتن مسئولیتی در هیچ جای دیگری را ندارم. و بنظرم انقدر شرایط برای مجموعه فعالان فرهنگی و هنری سخت و نامناسب است که بنده دیگر تصمیمی ندارم حداقل در سمت رسمی و دولتی خدمت کنم و حتی جایی مثل خانه هنرمندان که دولتی هم نیست؛ اما به هر حال خاص و عمومی است.»
رجبی معمار ادامه داد: «شرایط، شرایط مناسبی برای پذیرفتن مسئولیت در این جاها نیست. کار فرهنگی و هنری خصوصا مهمترین چیزی که نیاز دارد، انگیزه، شادابی و روحیه است. حالا اگر کسانی و مسئولانی نمیتوانند بطور جدی همراهی و حمایت کنند، حداقل هر روز و هر شب این مانع تراشیها و بیان سخنانی که باعث یأس است را مطرح نکنند. که الان فضای قالب بر محیط فرهنگی و هنری ما مملو از این نوع برخوردهاست که همهاش کاهنده انرژی و ساینده روح و اعصاب است.»
این مقام مسئول با اشاره به کارنامه فعالیتش در صدا و سیما گفت: «من در صدا و سیما رییس مرکز نظارت و ارزیابی سازمان بودم و بطور قطع یقین، تغییر اساسی در نحوه نگرش و ارزیابی و نظارت بر برنامهها ایجاد کردیم. چارچوبها را عوض کردیم و نظارت و ارزیابی همراه با جبهه اصلی که همانا تولید بود، شد. قبلا فقط از موضع بالا به انتقادات در صدا و سیما پرداخته میشد. ما هم تلاش کردیم با دوستانی که بودند این مسیر را عوض کنیم و بگوییم ما یک دیده بانی هستیم که باید به کسانی که در خط مقدم درگیر میشوند، کمک کنیم. نه اینکه فکر کنیم ما آدمهای فهمیده و باسوادی هستیم که نشستیم و از بالا داریم نگاه میکنیم و مدام تذکر میدهیم و امر و نهی میکنیم.»
او اضافه کرد: «خب این تأثیر خودش را در فضای کلی صدا و سیما در دهه ۸۰ تا چند سال گذاشت. البته بعدا مرکز نظارت و ارزیابی سازمان پس از دو یا سه دوره تقریبا به وضع قبلی بازگشتند و دوباره همان موضع از بالا به پایین اتخاذ شد و تأثیر گذاری خودش را بر روی بچههای صدا و سیما و عوامل تولید گذاشت.»
رجبی معمار در پاسخ به این سوال که اگر به گذشته بازگردد، خانه هنرمندان را انتخاب میکند یا صدا و سیما؛ گفت: «قضاوت در این مورد به آن زمان بازمیگردد. به نظر من سال ۸۳ تا اواسط سال ۸۷ طلاییترین دوره صدا و سیما بعد از انقلاب بود. یک فضای بسیار تأثیرگذار و با هدفگذاری اساسی و ملاحظه میل و مصلحت مخاطب. یعنی یک کالا دارد برای یک مشتری تولید میشود و نمیتوان ترتیباتی در نظر گرفت که آن کالا فقط برای مشتریان خاصی تولید شود. این باعث میشود وضعیت کنونی ایجاد شود که در حال حاضر رسانه، کمترین محبوبیت را در بین افکار عمومی دارد.»
او ادامه داد: «آن دوران، دوران بسیاری طلایی بود و همه شبکهها با یکدیگر رقابت داشتند و مجموعا هم رقابت، رقابت مفیدی بود برای اینکه برنامههای مفیدتری تولید کنند. دورهای بود که کلی تله فیلم و سریالها جذابتر ساخته میشدند، مسابقات مختلف برگزار میشد. بیشترین رقابت در آن ایام بین شبکه ۳ و ۵ بود که مزیت اصلی و نسبی شبکه ۳ برنامههای زنده ورزشی و پخش زنده فوتبالهای داخلی و خارجی بود. . برنامههای گفتوگو محور و برنامههای زنده اجتماعی، گفتوگوهای صریح و شفاف. امکان زیر سوال بردن جدی مسئولانه و نه متلک انداختن که درحال حاضر در اخبار و برنامههای صدا و سیما باب شده است که غالبا یک سویه مسئولی را گیر میآورند و کسی را که میخواهند متلک باران کنند و کسی را که میخواهند بزرگ کنند. فقط تمجید و نگفتن واقعیات. خب مردم اینها را میفهمند. فضای مجازی اگر معایبی دارد، مزایایی نیز دارد. یکی از مزایای این فضای همین اجازه کنترل و برملا شدن خیلی مسائل است.»
او اضافه کرد: «برای من آن دوره چند ساله، بین ۸۳ تا ۸۷ یک دوره خیلی طلایی بود و شبانه روز کار میکردیم و بازخوردهایش را نیز یک مرکز علمی در صدا و سیما رصد میکرد و به ما میداد و عوامل و برنامهریزان متوجه میشدند که سیاستگذاریشان دارد درست پیش میرود و با مخاطب و مشتری اصلی که مردم در سراسر کشوراند، به خوبی ارتباط برقرار میکنند. اما شاهد این افت از اواسط سال ۸۷ به بعد بودیم. به نظرم بعد از آقای ضرغامی و در دوران آقای علی عسگری به شدت شاهد افت مقبولیت رسانه نزد افکار عمومی بودیم. الان هم کم و بیش همین است. البته الان زمان زیادی از شروع دوران مدیریت آقای جبلی نگذشته و ایشان دارند تصمیماتی میگیرند که باید دید چه نتیجهای خواهد داد و برای قضاوت زود است. امیدوارم ایشان با تجربههای فراوانی که دارند روندهای غلط قبلی را تصحیح کنند و تعهد اصلیشان به صداقت و امانتداری مردم شریف ایران باشد.»
رجبی معمار درباره تجربه کار در خانه هنرمندان ایران گفت: «خانه هنرمندان خب خیلی کار سختی بود و در عین حال به دلیل جایگاه خاصی که به عنوان مرکز تعامل و اقدام مشترک همه رشتههای هنر دارد، تجربه مهمی بود. این مجموعه در عین حال یک مجموعه مستقل بود و چیزی که بیشتر در آن اهمیت داشت، بحث هنر و هنرمندی بود. یعنی هنر به ما هو و هنرمند به وجه هنرمند بودنش نه به واسطه مذهب، گرایش فکری یا سیاسیاش. خانه هنرمندان اصلا کاری به این بحثها ندارد. اینجا هر کسی که دستی در هنر دارد میتواند ارتباط داشته باشد و کار کند. البته این معنای اباحهگری در برنامهها و گزینشهای خانه نبوده؛ بلکه اتفاقا رخدادهای فراوانی هم در موضوعات دینی، انقلابی و دفاع مقدس در خانه داشتهایم.»
او اضافه کرد: «این خیلی فرصت مغتنم و کم نظیری حداقل در تاریخ فرهنگ و هنر معاصر ایران است. به نظرم خانه هنرمندان ایران در این 23 سال بسیار تأثیرگذار بوده است؛ ولی خب به هر حال این مجموعه به ظاهر کوچک؛ اما بسیار پر تأثیر بوده است و البته یک مجموعه اقتصادی و انتفاعی هم نیست. نه این انتفاعی زشت و وقیحی که ما بعد از انقلاب درست کردیم که هر جا کاسب کارترین آدمها بودهاند، رسما اسمش را گذاشتهایم غیرانتفاعی. اینجا واقعا غیرانتفاعی بوده. یعنی هیچ کار و تلاشی برای فعالیت اقتصادی به آن مفهوم نداشته است. عمده فعالیت و خدماتش هم به 12 صنف هنری بوده که شاکله خانه هنرمندان هستند و خدمات خانه عمدتا بصورت رایگان در اختیار این اصناف و انجمنها قرار گرفته است؛ بنابراین خانه هنرمندان نهاد خیلی بزرگ و تأثیرگذاری است.»
رجبی معمار با اشاره به این نکته که از اول تعبیه شده بود که وزارت ارشاد و شهرداری تهران، خانه هنرمندان را همراهی کنند، اظهار کرد: «در این دو سه سال اخیر با تغییراتی که در مدیریت شهرداری تهران پیش میآمد، ما با وقفههایی برای کمک روبرو بودیم. خصوصا از وقتی قصه کرونا آمد و خانه هنرمندان نیز مانند خیلی از مکانهای دیگر درآمدهای داخلی خودش را نیز از دست داد. اینجا دقیقا زمانی بود که ارشاد و شهرداری باید کمک بیشتری به خانه هنرمندان میکردند. ما با تلاشهایی که کردیم، سال گذشته از وزارت ارشاد و شهرداری کمکی دریافت کردیم که توانستیم وضعیت را پشت سر بگذاریم ولی از اواسط امسال شرایط بسیار سختتر شد و اصلا امکان ارتباط و دسترسی ما با مسئولین تصمیمگیر در شهرداری و وزارت ارشاد که غالبا از دوستهای قدیمی ما هم هستند، فراهم نشد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا به دلیل مشکلات مالی استعفا داده، گفت: «یک بخشی این است؛ اما بخش اصلی این است که هیچ درکی نسبت به جایگاه و تأثیر خانه هنرمندان در دولت و مجلس جدید و وزارت ارشاد وجود ندارد. شاید هم یک تصمیم پشت پردهای باشد که باید اینجا را رها کنیم. فقط بحث مالی نیست. اصلا این عدم ارتباط، نداشتن جلسه هم تاثیرگذار است. از رییس جمهور، رییس مجلس، وزیر ارشاد و شهردار تهران خواستیم؛ اما تا حالا یک جلسه هماهنگی برگزار نشده است. خب این معنیاش چیست؟ یا اصلا نمیدانند با چه مجموعهای طرف هستند یا میدانند اما نمیخواهند اصلا طرف شوند. بحث فقط پول نیست.»
رجبی معمار ادامه داد: «یک بیمهری نسبت به این مجموعه و کلیت فرهنگ و خصوصا هنر وجود دارد و واقعیت این است که اینطور نیست که در این کشور به رغم تحریمها و مشکلات پول نباشد. در همین ماههای اخیر در همین حوزه فرهنگ و هنر چه هزینههای عجیب و غریبی در حواشی برنامههای مختلف هزینه شد. پس به معنی این نیست که بودجه نیست، ولی اینکه تخصیصها و توجهها چگونه است، مسئله دیگری است که کاملا مشخص است در موضع بیمهری و بیتوجهی این بزرگوران قرار گرفتهایم و احساس میکنم دیگر فایدهای ندارد و شاید با این جابجایی فضای دیگری ایجاد شود که این دوستان عزیز نیز از این برخورد و موضع گیری خارج شوند.»