به گزارش خبرنگار ایلنا؛ با وجود آنکه قرار بود این مراسم از ساعت 8:30 شروع شود اما تعداد زیادی از مردم از ساعت 7صبح در مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حضور یافتهاند. پیکر این کارگردان پیشکسوت سینما از ساعت هفت صبح در محل کانون و جایگاه خاصی قرار داده شده است.
تاکنون افرادی همچون اصغر فرهادی، رخشان بنیاعتماد، حبیب رضایی، فرامرز روشنایی، نیکی کریمی، مسعود کیمیایی، امیر عابدی، رضا بنفشهخواه، جمشید مشایخی، مجید درخشانی، علیرضا رضاداد، شهرام مکری، احمد مسجدجامعی، بهمن فرمان آرا، رضا میرکریمی، نرگس آبیار، محمدحسین قاسمی، سیدمحمد دعایی، علی فریدون، محمدعلی سجادی، احمد و بهمن کیارستمی، آتیلا پسیانی، یدالله صمدی، تورج اصلانی، علی زمانی عصمتی، کامران ملکی، حجتالله ایوبی، جعفر پناهی، رضا کیانیان، سیروس الوند، ایرج نوذری، امیر اثباتی، علیرضا افتخاری، رویا نونهالی، امیرعلی اعلایی و گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ازجمله محمدعلی وکیلی، سیدفرید موسوی، محمود صادقی، عبدالکریم حسین زاده، محمدرضا نجفی، مصطفی کواکبیان، پروانه سلحشوری، طیبه سیاوشی، پروانه مافی و فاطمه ذوالقدر در مراسم حضور یافتهاند.
حاضران در این مراسم درحالیکه عکسهایی از کیارستمی در دست دارند و به احترام او ایستادهاند، زمزمه میکنند: جاوید باد عباس کیارستمی.
مجری مراسم پرویز پرستویی است. وی با دعوت حاضران به رعایت نظم و سکوت در مراسم گفت: ما امروز اینجا گردهم آمدیم تا بدرقه کنیم کسی را که از خود خاطرات زیادی بهجا گذاشت و در نیم قرن تلاش؛ آثاری را بهجا گذاشت که امروز میراث فرهنگی ایران است. کیارستمی یعنی هنر متعالی و پهناور ایران.
ابراهیم حقیقی نیز گفت: حرف زدن از کسی که بیش از 45 سال دوست بودیم؛ بسیار سخت است. تعالی هنر سینما و نگهداری آن بسبار سخت است و کیارستمی در زمانی که فیلمها خشن بودند؛ آثاری ساخت که پر از مهربانی بود. اینکه میگویند همه کیارستمی را نمیشناسند و این یک ضعف است؛ حرف اشتباهی است. مگر همه میکل آنژ را میشناسند. عباس کیارستمی برای سینمای جهان الفبایی تازهای ساخت و سینما را چند گام به جلو برد.
سیفالله صمدیان نیز با اشاره به اینکه نمیخواهد خاطرهگویی کند، گفت: از کیارستمی پرسیدند دوست داری کدام اثرت بماند؟ گفت: هیچکدام. میخواهم خودم زنده بمانم. کیارستمی را خود کیارستمی نمیتوانست بشناسد و این حرف او نشان از زندگی عادی و کشدار بیمعنی نیست بلکه از عشق او به کار ناشی میشد. کیارستمی کارگران بالفطره و خالق بود و 24 ساعت از شبانهروز 20 ساعت کار میکرد. عطش کار بود که به وی عطش زندگی میداد.
صمدیان افزود: ژیل ژاکوب رئیس جشنواره فیلم کن میگفت آرزو دارم در سن 75 سالگی دوباره سر کلاس بروم و سینما را از کیارستمی بیاموزم.
آیدین آغداشلو نیر برای این مراسم یک فایل صوتی ارسال کرده بود. او در این فایل درباره کیارستمی گفته است: حاصل عمر کیارستمی را به این سادگی نمیشود برشمرد زیرا او هنرمند سادهای نبود. او در دو وجه شخصی به عنوان یک سینماگر شخصی جهان را روایت میکرد و خودش را نشان میداد. و از طرفی سینمای جدیدی ساخت و جهان کیارستمی تبدیل به سینمایی جدید شد همانطور که گریفیث این کار را کرد. او یک سینمای متشخص را بوجود آورد.
در پیام صوتی آغداشلو آمده است: کیارستمی هنرمندی جامعالطراف بود و روح او فقط در یک قالب نمیگنجید و جمعبندی کارهای او را نمیتوان فقط با نگاه به کارهای او در نقاشی یا سینما انجام داد. کیارستمی معتقد بود باید کار کند و تغییر ایجاد کند زیرا چنین وظیفهای برای خود قایل بود و اینگونه است که جاودانگی بوجود آمد و این جاودانگی تا سالها ادامه خواهد داشت.
رئیس سازمان سینمایی نیز دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: امروز را جهان هرگز فراموش نمیکند. کیارستمی مرد آرام فرهنگ و هنر و همه چشم بود. او مردی از سرزمین خورشید بود. او به تماشا خواند انسان را و شمسگونه فریاد زد و چشمها و اندیشهها را روشن کرد. ما امروز سوگوار آینه هستیم آینهای که جام جهان نمای ما شد. چشمهای که او را ندیدند و گوشهای که او را نشندیدند. امیدوارم سرانجام زنگار از چشم و گوش بردارند و سرانجام طعم گیلاس را بچشند زیرا که همچنان کیارستمی ادامه دارد و شاگردان وی وجود دارند و کیارستمی جاودانه است.
ابراهیم فروزش به عنوان چهارمین سخنران این مراسم گفت: نبود کیارستمی جبران ناپذیر است اما امروز در این مراسم معلوم شد کیارستمی تنها نیست. کیارستمی سینما را از میان مردم کوچه و بازار آغاز کرد اما این انتخاب باوسواس بود. نگاه او به انسان بسیار شریف بود و این نگاه روی سینمای دنیا تاثیر گذاشت و امروز در بین 10 سینماگر بزرگ دنیا قرار دارد. درگذشت او ضایعهای برای سینمای ایران و جهان است. او افتخار سینمای ایران بود. یادش گرامی او هنگامه زمان بود.
اصغر فرهادی نیز گفت: از طرف خانواده سینما به همه تسلیت میگویم و بسیار سپاسگزارم.
متن سخنرانی این کارگردان به شرح زیر است: “آقای کیارستمی نازنین، سلام. باورم نمیشود چند هفته پس از آخرین دیدارمان، امروز در میان این جمع ایستادهام تا به بهانه سفر بیبازگشتتان این جملات را به زبان بیاورم.
این روزها درباره شما بسیار گفتهاند و گفتهایم. هرچند دیر، بسیار دیر. اما من امروز اینجا ایستادهام تا صمیمانه از شما سپاسگزاری کنم. از شما سپاسگزارم که نام این سرزمین را در جهان، به نامی پراحترام و دلنشین بازگرداندید. سپاسگزارم که دل نبریدید از این خاک با همه نادیده گرفتنها و قدرناشناسیها و سنگاندازیهای سفرهلیسان سیاست.
سپاسگزارم که راه ناهموار و سنگلاخ جهانی کردن سینمای این مرز و بوم را بردبارانه هموار کردید که اگر امروز کنجکاوی و اشتیاقیست برای دیدن آثار ایرانی بیرون از این مرزها، وامدار گامهاییست که در آن دوران سخت برداشتید.
سپاسگزارم که بیش از شمارگان فیلمها و عکسها و شعرهایتان در گوشهگوشه جهان، تشنگان فراگیری را گرد خود جمع کردید، نه فقط برای آموختن به آنها، بلکه بالاتر از آن برای دلگرم کردنشان به اینکه میتوانند در هر شرایطی با اندک امکانی، رویاهایشان را به تصویر بکشند.
سپاسگزارم نه به این خاطر که زیباییهای جهان را میدیدید، بلکه چون جهان را زیبا میدیدید. سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختید. که با همه بزرگیتان، از دایره فروتنی فرو نلغزیدید. من از شما سپاسگزارم به خاطر همه زحماتتان.
و زحمت آخر، رساندن این پیغام: آقای کیارستمی عزیزم، تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همتی کن و بگو ماهیها، حوضشان بیآب است.”
داریوش شایگان نیز به جمع سخنرانان این مراسم اضافه شد. او در جمع مردم حاضر در مراسم گفت: امروز من صلاحیت این را ندارم که در برابر نخبگان سینمایی درباره کیارستمی حرف بزنم. من و کیارستمی در ایتالیا با هم آشنا شدیم. و از آن زمان فهمیدم بین ما دو نفر آن کسی که باید شنونده باشد من هستم تا بیاموزم. او چیزهایی میدید که من نمیدیدم. در او جوهره نفیسی وجود اشت که از عمر فرهنگ کهنسال ایران نشات میگرفت. عباس برای یاد گرفتن نیاز به انباشت اطلاعات نداشت و مانند داوینچی بود و اسرار طبیعت را کشف میکرد. جوهر درون کیارستمی از درونش به بیرون ساطع میشد و در پس مظاهر دنبال جوهر بود و دنیا را با چشم دل و عینالقرب میدیدید و شخصیتهای فیلمهای وی همیشه در مسیر رفتن بودند و دنبال جوهر حقیقت بودند. او در راه کشف حقیقت از سینما و عکاسی کمک گرفت. سینمای او همیشه در آزمون بود و هرگز به گیشه تبدیل نمیشد و با وجود شهرت زیادی که داشت هرگز در این شهرت غرق نشد و به قول یک شاعر آلمانی شهرت را مجموعهای از رفتارهای سوءتفاهم برانگیز میدانست.
مسعود کیمیایی دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: کیارستمی به اندازه تاریخ ماندگار است و من امروز بسیار ناراحتم و حال خوشی ندارم و نمیتوانم حرف بزنم.
احمد کیارستمی نیز در سخنانی کوتاه گفت: من از ستاد بدرقه تشکر میکنم. همچنین از کانون پرورش فکری کودکان و از بهمن کیارستمی که 4 ماه سختی کشید. در سالهایی که کمتر از پدر کارهایی پخش میشد؛ او گلایه نمیکرد. او اگر امروز بود و این محبت مردم را میدیدید خیلی لذت میبرد.
در ادامه این مراسم پیکر کیارستمی روی دستهای دستیاران این کارگردان تشییع شد. سیدمحمد دعایی در این مراسم بر پیکر کیارستمی نماز خواند و سپس ترانهی هوای گریه با صدای همایون شجریان از بلندگوها درحالیکه مردم با این ترانه همنوایی میکردند؛ پخش میشود.
ازدحام جمعیت به اندازهای است که خیابانهای حجاب و وصال کاملا مسدود شده است و جمعیت تا هتل لاله نیز رسید است. اداره راهنمایی و رانندگی نیز در تلاش است تا مسیر برای عبور و مرور جمعیت و وسایل نقلیه باز شود.
در پایان این مراسم؛ پیکر عباس کیارستمی برای خاکسپاری به لواسان منتقل شد.
در لواسان نیز مردم از صبح زود در قبرستان توک حاضر شده و در انتظار ورود پیکر عباس کیارستمی به این مکان هستند. آنها درحالیکه سرود ای ایران را میخوانند؛ عکسهای کیارستمی را در دست دارند.
اصغر فرهادی، حجتالله ایوبی، محمود کلاری و جعفر پناهی ازجمله سینماگرانی هستند که در قبرستان توک حضور دارند. در میان خیل مردم؛ مراسم تدفین به سرعت انجام و پیکر کیارستمی به خاک سپرده شد.
باوجود آنکه پرویز پرستویی از مردم خواسته بود به لواسان و آرمگاه توک مزرعه نروند اما علاقمندان به این فیلمساز در این منطقه حاضر شدهاند.