من ایرانیان را سرزنش می‌کنم

دبیر انجمن ایران‌شناسی اسپانیا می‌گوید: من ایرانیان را ملامت و سرزنش می‌کنم، زیرا در خارج از کشور زبان فارسی را طوری تدریس می‌کنند که زبان فارسی فقط زبان ایران است، در حالی‌که زبان فارسی خیلی بیش از این است.

به گزارش ایسنا، تعدادی از استادان زبان و ادبیات فارسی کشورهای مختلف برای برگزاری پنجمین کنگره بین‌المللی «عُرس بیدل» به ایران آمدند. در حاشیه  این مراسم با سه نفر از آن‌ها درباره نحوه آشنایی‌شان با زبان‌ فارسی و کارهایی که در کشورشان برای ترویج  و گسترش زبان فارسی انجام می‌شود، گفت‌وگو کردیم.

من ایرانیان را سرزنش می‌کنم

خواکین رودریگز وارگاس- دبیر انجمن ایران‌شناسی اسپانیا و استاد زبان و ادبیات فارسی- درباره آشنایی‌اش با زبان فارسی و نحوه یادگیری این زبان، با توجه به گفته خود که تعداد ایران‌شناسان و کسانی که به زبان فارسی صحبت می‌کنند در این کشور اندک است، گفت: علاقه من به زبان فارسی به خاطر عشقی است که به زبان فارسی در جوانی پیدا کردم. زمانی که جوان بودم به صورت تصادفی آن را کشف کردم. در دهه ۸۰ میلادی زمانی که می‌خواستم زبان فارسی را یاد بگیرم، هیچ‌کس نبود که  بخواهد این زبان را یاد بگیرد. البته در دانشگاه آتابا  یک واحد زبان فارسی در زیرمجموعه اسلام‌شناسی و عرب‌شناسی بود که من نتوانستم از آن استفاده کنم، زیرا من در سِویا زندگی می‌کردم. به همین دلیل به صورت خودآموز  شروع به یادگیری این زبان کردم. نتوانستم جنبه دانشگاهی به آن بدهم زیرا پولدار نبودم که بتوانم به دانشگاه فرانسه و آلمان بروم و زبان فارسی بخوانم. پس به جای آن عرب‌شناسی خواندم. تحصیلات رسمی من زبان عربی و  اسلام‌شناسی است اما خودم را ایران‌شناس می‌دانم.

دبیر انجمن ایران‌شناسی اسپانیا درباره زبان و ادبیات فارسی نیز اظهار کرد: تمام زبان‌های آدمیت – بدون استثنا – شریف‌اند؛ از زبان فارسی گرفته تا زبان یک قوم آفریقایی، زیرا زبان گنجینه‌ای است که انسان دارد. درباره زبان فارسی چیزهایی است که نباید فراموش کنیم؛ آن این است که زبان فارسی یک واقعه فرهنگی و گنج بسیار عظیم است. من ایرانیان را ملامت و سرزنش می‌کنم زیرا در خارج از کشور زبان فارسی را طوری تدریس می‌کنند که زبان فارسی فقط زبان ایران است، در حالی‌که زبان فارسی خیلی بیش از این است. زمانی این زبان از یوگسلاوی  شروع می‌شد و در هندوستان تمام می‌شد. یعنی زبان فارسی مختص ایران نیست. زبان فارسی فقط زبان ایرانی‌ نیست و کشورهای آسیانه میانه‌ هم به آن صحبت می‌کرده و می‌نوشتند.

او در ادامه خاطرنشان کرد:  زبان فارسی دارای ادبیات کلاسیک بسیار عظیمی است.  صدها شاعر در هندوستان به این زبان شعر می‌گفتند. بیدل دهلوی که زبان مادری‌اش  هم زبان فارسی نبوده به این زبان شعر گفته است.  زبان فارسی و زبان چینی  دو کلید اصلی برای وارد شدن به فرهنگ آسیا هستند. همیشه و همیشه باید زبان فارسی در خارج از ایران به  عنوان زبان کلاسیک تدریس شود. آن‌چه در ایران، افغانستان و تاجیکستان صحبت می‌شود تکمیلی زبان فارسی است. زبان فارسی ادبیات 11 قرنی دارد و  زبان هزار شاعر است.

رودریگز وارگاس در پاسخ به این‌که آیا کارهایی که برای گسترش زبان فارسی در اسپانیا از سوی رایزنی فرهنگی ایران انجام می‌شود کافی است یا خیر، با بیان این‌که  زبان فارسی در اسپانیا هیچ است، گفت: رایزنی فرهنگی ایران در کشورهای مختلفی فعال است و من از فعالیت آن‌ها در کشورهای دیگر اطلاعی ندارم. اما باید در اسپانیا سرمایه‌گذاری بیشتری می‌کرد. ایران‌شناسی در دانشگاه اسپانیا وجود ندارد و ایران باید  کارهایی برای گسترش آن انجام دهد. البته این را باید بگوییم که رایزن فرهنگی ایران در اسپانیا از انجمن ایران‌شناسی اسپانیا حمایت مالی کرد و اگر آن‌ها نبودند اولین کنگره  انجمن در این کشور شکل نمی‌گرفت. البته حالا انجمن که تعداد اعضای آن از ۷ نفر به ۳۰ نفر رسیده است، با حق عضویت اعضا کار می‌کند و می‌توان گفت این نهاد مردمی است.

 

در اکثر دانشگاه‌های هند زبان فارسی وجود دارد

همچنین آذرمی‌دخت صفوی – استاد زبان و ادبیات دانشگاه اسلامی علیگر هند و بنیان‌گذار مرکز تخصصی زبان فارسی هند – درباره چگونگی‌ آشنایی‌اش با زبان فارسی گفت: از بچگی زبان فارسی را دوست داشتم  زیرا خانواده من از ایران به هند رفته‌اند و آن‌جا  هندی ‌شده‌ایم. البته عشق و علاقه به زبان فارسی در خانواده ما وجود دارد.  پدر من استاد ادبیات فارسی، نویسنده و شاعر بود. من از دوران بچگی  به فارسی علاقه پیدا کردم و اولین استاد فارسی من پدرم بود. در دانشگاه هم تحصیلاتم زبان فارسی بود.

او درباره زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: ظرفیت و امکانات این زبان بسیار زیاد است، اما مشکلی که داریم این است که در هند و یا حتی خود ایران نسل جوان به ادبیات علاقه‌ زیادی ندارد. نه فقط ادبیات فارسی بلکه  ادبیات‌های دیگر مانند انگلیسی هم  در این ردیف است. علاقه جوانان بیشتر به مهندسی، پزشکی و علوم کامپیوتری  است، به آن‌ها توجه می‌کنند و به زبان و ادبیات توجهی ندارند. دولت ایران، دولت هند و کشورهای دیگر باید جوانان را تشویق کنند و به آن‌ها شغل بدهند. آن‌وقت  جوانان به زبان توجه می‌کنند. در هند اگر کسی دکتری زبان فارسی بگیرد فقط می‌تواند استاد دانشگاه شود و دیگر هیچ، زیرا زبان دولتی ما  عوض شده؛ زمانی زبان ما فارسی بود و الان هندی و انگلیسی است.

این استاد زبان و ادبیات فارسی در ادامه بیان کرد:  در هند به ادبیات فارسی توجه کمتری شده است اما باید  بگوییم در اکثر دانشگاه‌های هند زبان فارسی وجود دارد، مثلا در دانشگاه علیگر گروه زبان فارسی خیلی گسترده و  قوی عمل می‌کند و یکی از مهم‌ترین گروه‌های زبان و ادبیات است.

او با بیان این‌که جوانان هندی به یادگیری زبان فارسی علاقه‌مند هستند،  گفت: اگر ایران آموزش و تدریس زبان فارسی را دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها  و حوزه‌های علمی گسترده کند و به دانشجویان  بورس  بدهد و با کار و کوشش دولت هند و ایران برای فارغ‌التحصیلان زبان فارسی شغلی فراهم کنند، جوانان بیشتری به این سمت می‌آیند. مسئله این است که بچه‌ها دنبال شغل هستند. جوانان هندی به زبان فارسی علاقه‌ دارند زیرا یکی از ویژگی‌های هند این است که  تاریخ میانه هند  فارسی است و بچه‌هایی که  تاریخ می‌خوانند به سمت زبان فارسی می‌آیند زیرا منابع و مآخد ۷۰۰ سال هند به زبان فارسی است.

 

یادگیری زبان فارسی برای من تصادف خوبی بود

اولگا باستریوا – نسخه‌شناس و استاد زبان و ادبیات فارسی در کشور روسیه –  نیز درباره آشنایی خود با زبان فارسی و برنامه‌هایی که برای گسترش زبان فارسی در این کشور انجام می‌شود، گفت: من زبان فارسی را در  دانشگاه سن‌پترزبورگ یاد گرفتم.  در این دانشگاه کرسی مخصوصی برای ایران‌شناسی داریم و خانواده زبان و ادبیات فارسی از جمله  پشتو در آن تدریس می‌شود. من در کتابخانه ملی و در بخش نسخه‌های خطی و نسخه‌شناسی کار می‌کنم و کمی هم در دانشگاه تدریس می‌کنم. هرساله گروهی برای یادگیری زبان فارسی می‌آیند و  دوست دارند با  زبان فارسی و تمدن ایران آشنا شوند که کار خوبی است و ما  از این‌که جوانان زبان فارسی را یاد می‌گیرند و  با  خواندن شعر و ادبیات فارسی لذت می‌برند خرسند می‌شویم.

او سپس بیان کرد:  در سال‌های اخیر رایزنی فرهنگی ایران در روسیه خیلی فعال شده و کارهای خوبی انجام می‌دهد، مثلا به  دانشجویان کمک می‌کند تا به ایران بیایند و تحصیل کنند و گردهمایی‌هایی در روسیه برگزار می‌کند  که فکر می‌کنم در سال‌های اخیر تلاش‌ آن‌ها ثمر داشته است.

باستریوا  با بیان  این‌که به صورت تصافی به سمت یادگیری زبان فارسی رفته است، گفت: من می‌خواستم زبان عربی یاد بگیرم. وقتی وارد دانشگاه شدم، زبان عربی برای دانشجویان پذیرش نداشت و به من  گفتند زبان فارسی هم هست، می‌خواهی این زبان را یاد بگیری؟ من هم گفتم بله. البته  آن زمان چیزی درباره ایران نمی‌دانستم و بعد از آن که شروع به آموزش زبان فارسی کردم. فهمیدم این برای من تصادف خوبی بود زیرا زبان  فارسی بسیار شیرین است و من آن  را خیلی دوست دارم. درس خواندن من جالب بود و خدا را برای این موضوع  بسیار شکر می‌کنم.  اگر به گذشته برگردم هم زبان فارسی را برای یادگیری انتخاب می‌کنم.