سیاست یک بام و دو هوای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سینما و تئاتر

طبق یک عادت دیرینه اهالی تئاتر در ایام محرم و صفر، کمتر به نمایش‌های کمدی روی می‌آورند. تئاترهای موسوم به آزاد که بخش مهمی از اجراهای شبانه تهران و کشور را به خود اختصاص می‌دهند، در این ایام روی صحنه نمی‌روند. با اینکه اقتصاد بخش مهمی از گروه‌های هنری به‌روی صحنه ماندن است، گروه‌های تئاتری به‌احترام ایام عزای امام حسین(ع)، از اجرای کمدی‌های محبوب دست می‌کشند. در سالن‌های حرفه‌ای نیز نمی‌توان ردپایی از کمدی‌های مرسوم ایرانی یافت، این یک رویه عمومی است و مربوط به چند سال اخیر نیست.

امسال نیز رویه برای تئاتری‌ها به همان منوال سابق بوده است. در سالن‌های تهران تئاتر آزادی روی صحنه نمی‌رود. نمایش‌هایی که مهر کمدی بر پیشانی‌شان می‌خورد، اساساً مرتبط به سنت اَبزورد (تلخ) هستند و از طنزی سیاه بهره می‌برند. کار برای تئاتری‌ها تا جایی پیش رفته است که دو نمایش «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» احسان فلاحت‌پیشه در سالن اصلی تئاتر شهر و «کمدی الهی، جلد دوزخ» به‌کارگردانی ابراهیم پشت‌کوهی در تماشاخانه ایرانشهر با وجود تبلیغات و آمادگی گروه برای اجرا، با اجرا در زمانی دیگر موافقت کردند.

به‌تعویق انداختن یک نمایش به زمانی دیگر برای یک گروه نمایشی هزینه‌های بسیاری به‌جای خواهد گذاشت. تداوم تمرین برای حفظ گروه  ــ منهای این مسئله که بازیگران نمایش برای حضور در کار دیگری وعده نداده باشند ــ می‌تواند در وانفسای بدی اقتصاد تئاتر، وضعیت را برای یک گروه تئاتری جوان سخت کند، با این حال گروه‌های تئاتری قاعده را می‌پذیرند و شرایط تقویمی را بر اجرای خود ارجح می‌دانند.

در سوی دیگر اما سینما رویه متفاوتی در پیش گرفته است. برای سینماگران محرم هم ربیع‌الاول است. بخش مهمی از گیشه سینمای ایران به کمدی اختصاص یافته است. با نگاهی به سایت مرجع سینماتیکت می‌توان دریافت از 15 فیلم روی پرده 5 فیلم کمدی است و بی‌اغراق کمدی‌های سینمای ایران از همان فرمول تئاتر آزاد بهره می‌برند. فروش بالای این روزهای سینمای کمدی چندان بی‌تناسب با فروش بالای تئاترهای آزاد نیست.

با وجود این، این پرسش مطرح می‌شود که چرا برای سینما محرم هم باید ربیع‌الاول باشد؟ چرا سینما می‌تواند برای از دست ندادن فرصت‌های اقتصادی‌اش نسبت به تقویم کمی آرام بگیرد؟ چرا باید فروش بالای «هزارپا» چنان سودایی میان مدیران سینمایی ایجاد کند که فرصت فروش بیشتر فیلم‌ سوخت نرود؟ آیا خون سینما رنگین‌تر از تئاتر است؟ آیا بازار تئاتر چنان از سینما وسیع‌تر است که دو ماه سکوت به‌احترام سالار شهیدان خلئی در اقتصادشان ایجاد نمی‌کند؛‌ اما برای سینما عقب‌نشینی از گیشه کمدی در هر بزنگاهی می‌توان آسیب‌زا باشد؟ آیا خطوط قرمز و قواعد ارزشیابی در دو مدیوم تئاتر و سینما متفاوت است؟ آیا سینما و تئاتر توسط دو وزارتخانه مجزا مدیریت می‌شود؟

عموم ما پاسخ پرسش‌های فوق را می‌دانیم. می‌دانیم قواعد مدون برای همه مدیوم‌ها نسبتاً یکسان است و می‌دانیم مدیریت هنری همه این مدیوم‌ها در ید یک نفر است. می‌دانیم اقتصاد سینما در بدترین روزهایش از تئاتر بهتر بوده است؛ اما چرا باید سینما قواعد تقویمی را نادیده بگیرد؟

وضعیت زمانی بغرنج می‌شود که عوامل یک نمایش پس از اتمام اجراهایش، بابت یک تیزر ــ که بدون‌شک انتشارش خطاکارانه بوده است ــ وارد یک پروسه قضایی می‌شوند؛ اما در سینما، تیزری با همان قدوقامت و البته با انتشار وسیع در فضای مجازی و غیرمجازی و اشاراتش در تلویزیون، خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها و بیلبوردها درگیر همان موقعیت قضایی نمی‌شود. آیا قوه قضاییه به تیزرهای سینمایی نیز ورود می‌کند؟