نقد عملکرد رسانه‌ها در انعکاس اخبار تحولات بازار ارز

یک کارشناس علوم ارتباطات معتقد است که «وقتی دست‌ رسانه‌ها برای سوژه‌های پیگیرانه و تحقیقی باز نباشد، نیازهای آنی و لحظه‌ای مخاطب را پاسخ می‌گویند. درست اینجاست که روزنامه‌نگاری با انجام کارهای محیرالعقول اشتباه گرفته می‌شود و رسانه‌ها فقط در پی انتشار اخبار شوک‌برانگیز هستند تا تعداد کاربران کانال یا صفحه اجتماعی‌ رسانه‌شان بالاتر برود؛ غافل از اینکه سرمایه اصلی رسانه‌ها اعتماد است و نه جمعیت!»

علی شاکر ـ کارشناس علوم ارتباطات و رسانه ـ در گفت‌وگویی با ایسنا از عملکرد رسانه‌های داخلی و شبکه‌های اجتماعی در انعکاس اخبار تحولات بازار ارز و علل بی‌اعتمادی عمومی به رسانه‌های داخلی سخن گفت.

او درباره انعکاس اخبار تحولات بازار ارز در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، اظهار کرد: بحث‌هایی که امروزه در زمینه به کارگیری رسانه‌ها و ابزارهای اطلاعاتی مطرح است، از نقش شبکه‌های اجتماعی در انتقال اخبار و ایجاد جریان رسانه‌ای گرفته تا عملکرد رسانه‌های داخلی و خارجی، می‌گوید تاثیر هوش مصنوعی و قابلیت‌های یادگیری ماشینی صرفا حواس‌پرتی بی‌هدف یا تعیین اینکه به چیزی که فکر کنیم نیست، بلکه این ابزارها اکنون احساس ما را هم در اختیار گرفته‌اند.

او افزود: اما رسیدن به چنین جایی نیازمند فراهم آوردن بایسته‌های بیرونی و واقعی است؛ یعنی هرقدر هم بتوانیم احساس کاربران را دستکاری کنیم، اگر ادعای ما با دنیای واقعی در تعارض باشد، تمام رشته‌هایمان پنبه می‌شود. به قول معروف، با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود. درست است که داغ کردن هشتگ‌های مرتبط با کاهش قیمت ارز می‌تواند عده‌ای را از سر کنجکاوی به میدان فردوسی و خیابان منوچهری بکشاند، ولی قرار نیست که با اعلام پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی قیمت پایین بیاید. چون مردم برای کنجکاوی هم که شده به بازار می‌روند.

استراتژی رسانه‌ای در کاهش قیمت دلار چگونه بود؟

این کارشناس رسانه با اشاره به انتشار اخبار کاهش نرخ ارز در بازار، خاطرنشان کرد: ماجرا این است که چند سایت معتبر شروع کردند به انتشار اخبار کاهش قیمت ارز؛ درحالی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی حیران مانده بودند مگر چه اتفاقی افتاده که قیمت ارز پایین آمده؟ در این میان برخی نیز برای اینکه نشان دهند شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های مجازی در زمینه اطلاع‌رسانی مفید و تاثیرگذار هستند، با سرخوشی از ظرفیت‌های مثبت این رسانه‌ها در کاهش قیمت ارز سخن می‌گفتند. نمی‌خواهم بگویم شبکه‌های اجتماعی تاثیرگذار نیستند، اما ساز و کار تاثیرگذاری این رسانه‌ها به این سادگی نیست.

شاکر با بیان اینکه «اگر اعمال قدرت و هدایت افکار کاربران به کنشی بیرونی و خارج از رسانه‌های اجتماعی تبدیل شود، می‌توان گفت از بستر شبکه‌های اجتماعی به‌درستی استفاده شده است»، گفت: به قول کاستلز، جامعه‌شناس مشهور اسپانیایی، قدرت در جامعه‌ شبکه‌ای دست کسانی است که ظرفیت‌های ارتباطی میان شبکه‌ها و گروه‌های درون شبکه‌ای را کنترل می‌کنند. شبکه، ساختاری ارتباطی دارد و کسانی در آن قدرت دارند که مدیریت ظرفیت ارتباطی را به دست بگیرند. در واقع در دست داشتن الگوی تماس در شبکه، یعنی در اختیار گرفتن قدرت.

او یادآور شد: از این منظر، باید گفت کسانی که استراتژی رسانه‌ای کاهش قیمت دلار را تدوین کردند در پخش این تصور موفق بودند؛ آن هم به واسطه عادت آزاردهنده بسیاری از رسانه‌ها و وب‌سایت‌هایی که کارشان فقط بازنشر بی‌کم‌وکاست اخبار است؛ یعنی فقط مطلب را بازنشر می‌کنند و کاری ندارند که آیا ادعای مطرح شده در آن صحیح هست یا نه.

تعداد رسانه‌هایی که تحلیل کنند، بسیار اندک است

این کارشناس علوم ارتباطات با انتقاد از عملکرد غیرحرفه‌ای برخی رسانه‌های داخلی در انعکاس اخبار تحولات بازار ارز، اظهار کرد: برخی از رسانه‌ها حتی خبرنگار به بازارهای ارز نفرستادند. خبرنگار که سهل است، حتی مطلبی راجع به وب‌سایت‌هایی که لحظه‌ای قیمت دلار را منتشر می‌کنند، ننوشتند. تنها چشم به خبرگزاری‌ها و صداوسیما داشتند تا ببینند آنان چه می‌گویند، تا این صفحه‌ها، وب‌سایت‌ها و حساب‌ها آن را عینا تکرار کنند. به نظر می‌رسد که همکاران باید کمی مکث و این اطلاعات را از منابع دیگری نیز پیگیری کنند.

شاکر همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر کاهش اعتماد عمومی به رسانه‌های داخلی نیز، بیان کرد: خود شما که خبرنگارید، چقدر دغدغه‌ها و نیازهای خبری‌تان را از طریق روزنامه‌ها و رسانه‌های غالب تامین می‌کنید؟ خیلی از دوستان و همکاران من روزنامه‌ نمی‌خوانند، چون اطلاعات مفیدی برایشان ندارد. این را گفتم که بدانید ما نه در موضوع ارز بلکه در بسیاری دیگر از موضوع‌های حیاتی (مثل بحران‌های زیست‌محیطی) بنا بر دلایل بسیار زیاد که الزاما ربطی هم به شخص خبرنگار ندارد، نتوانسته‌ایم از طریق رسانه مخاطبان را اقناع کنیم.

او افزود: به عنوان مثال، در حالی که رییس‌جمهوری گفت قیمت دلار پایین می‌آید و مردم نباید نگران باشند، قیمت دلار روز به روز بیشتر و بیشتر شد. اما از آنجا که دنبال دردسر نمی‌گردیم، تنها به گفته‌های رییس‌جمهوری اکتفا می‌کنیم. در واقع تعداد رسانه‌هایی که می‌توانند تحلیل‌های دقیقی در این باره ارائه کنند، بسیار اندک است.

این کارشناس رسانه با بیان اینکه به لحاظ تاریخی در ایران همیشه رسانه‌ در خدمت حاکمیت بوده‌اند، یادآور شد: مطالب رسانه‌ای در بیشتر مواقع برای خوشامد دولت‌ها منتشر می‌شود. نیاز نیست که مردم از رسانه‌ها راضی باشند، همین که حامی مالی‌شان از شکل عملکرد آنها رضایت داشته باشد، کافی است؛ البته منکر تلاش‌های برخی از همکارانم نیستم؛ همان‌ها که سعی می‌کنند راجع به موضوع‌های حیاتی به روشنی اطلاع‌رسانی کنند و از زوایای مختلف به مسائل بنگرند. اما فضای کلی رسانه به گونه‌ای نیست که کاربران و مخاطبان عادی به سادگی متوجه شوند، ماجرا چیست. این امر مختص به حوزه‌های اقتصادی نیست. معمولا از فرم‌هایی مثل داده‌نما (اینفوگرافیک) یا موشن‌گرافی استفاده نمی‌کنیم و گزارشی تخت می‌نویسیم که شکل گزارش خودش می‌گوید مرا نخوان! اینجاست که مخاطب را از دست می‌دهیم.

شاکر همچنین درباره علل کاهش اعتماد عمومی به رسانه‌های داخلی، توضیح داد: نبود شفافیت و دست‌بسته بودن اهالی رسانه یکی از مهمترین این دلایل است. یعنی طی بیش از یک قرن گذشته، اجازه ندادند رسانه‌ها به وظیفه ذاتی خود عمل کنند. حکومت‌ها امکان آزمون و خطا را از رسانه‌ها گرفته‌اند و تنها گاهی دستشان را ول می‌کنند؛ اما همین که رسانه‌ها زمین می‌خورند، انگشت شماتت بالا می‌گیرند که دیدید نمی‌توانستید آزاد باشید!

او ادامه داد: وظیفه رسانه نور انداختن به نقاط تاریک است. ما روزنامه‌نگارها فعال سیاسی یا اجتماعی نیستیم، بلکه اگر ببینیم کسانی در تاریکی مشغول عملی غیرقانونی‌اند، فقط نورافکن خود را به آن نقطه می‌اندازیم. این وظیفه سایر قواست که برای پیشگیری و برخورد با ناهنجاری‌ها و قانون‌شکنی‌ها اقدام کنند. اما وقتی با تهدید و از آن بدتر با تطمیع، روزنامه‌نگاران را از وظیفه اصلی‌شان دور نگه داریم، باید هم امروز شاهد شکل‌گیری این حجم زیاد شایعه باشیم.

به رسانه‌های داخلی تکیه کنیم

شاکر با اشاره به عملکرد صداوسیما در زمینه انعکاس اخبار مهم و بحرانی، گفت: چند بار دیده‌ایم که بعد از خبری فاجعه‌بار، شبکه خبر برنامه‌ای بی‌ربط نشان می‌دهد؟ آیا خبرنگاران این شبکه واقعا خوابند؟ معلوم است که نه! فقط مشکل اینجاست که هنوز نگاهی بسیار سنتی و عقب‌مانده نسبت به رسانه‌ها در مدیریت بحران داریم. وقتی منِ مخاطب خبر اصلی را از شبکه‌ای که متعلق به این کشور است نشنوم، سراغ شبکه‌های خارجی، گروه‌های پیام‌رسان‌ها و صفحه‌های رسانه‌های اجتماعی متعلق به رسانه‌های خارج از کشور می‌روم. رسانه‌هایی که مسلما آنها نیز منافعی را دنبال می‌کنند و الزاما با منافع داخلی ما هماهنگ نیستند.

این کارشناس رسانه با بیان اینکه «مسئولان بگذارند اهالی رسانه به وظیفه ذاتی خویش عمل کنند»، اظهار کرد: در این صورت می‌توانند تبعات مثبت آن را ببینند. البته منکر اشتباه‌های همکارانم نمی‌شوم، ولی مطمئنم اگر به رسانه‌های داخلی تکیه می‌کردیم، دست‌کم امروز با بحران اعتماد مواجه نبودیم! وقتی دست‌ رسانه‌ها برای سوژه‌های پیگیرانه و تحقیقی باز نباشد، نیازهای آنی و لحظه‌ای مخاطب را پاسخ می‌گویند. درست اینجاست که روزنامه‌نگاری با انجام کارهای محیرالعقول اشتباه گرفته می‌شود و رسانه‌ها فقط در پی انتشار اخبار شوک‌برانگیز هستند تا تعداد کاربران کانال یا صفحه اجتماعی‌ رسانه‌شان بالاتر برود؛ غافل از اینکه سرمایه اصلی رسانه‌ها اعتماد است و نه جمعیت!»

او خاطرنشان کرد:‌ از طرف دیگر، روزنامه‌نگاران جدا از جامعه اطراف خویش نیستند. آنان نیز از افزایش قیمت دلار نگران می‌شوند. این نگرانی ما را در مقابل اخبار جعلی ضعیف می‌کند؛ یعنی چون اوضاع اقتصاد خراب است پس باید منتظر هر بلایی باشیم. اینجاست که هر خبر عجیبی را به راحتی می‌پذیریم، بدون آنکه به جعلی بودن آن بیندیشیم.